توضیحات اجمالی بخشها:
شناختنامه: پژوهشی جامع پیرامون شخصیت گرانقدر حضرت خدیجهکبری سلاماللهعلیها از ولادت تا وفات
کتابخانه: متن 36 جلدکتاب برگزیده و 13 مقاله با امکان جستجو و یادداشتبرداری و معرفی بیش از 170 عنوان کتاب
نگارخانه: 80 طرح گرافیکی به همراه تصاویری از آرامگاه حضرت به همراه نماهنگ
حکایت: چهل داستان گویا از زندگی و کرامات حضرت
آوا: بیش از 15 ساعت سخنرانی، نماهنگ، مداحی، مرثیه، همخوانی و زیارتنامه
اسوه مهر و وفا
زمان مطالعه: < 1 دقیقه خدیجه لب ایمان و ولا بود سراپای وجودش مصطفی بود به راه حق گذشت از مال و جانش خدیجه معدن جود و سخا بود پی یاری اسلام و پیمبر خدیجه در کنار مرتضی بود همیشه فکر و ذکرش بود احمد خدیجه اسوه ی مهر و وفا بود به سختیها همیشه یار احمد به رنج مصطفی او همنوا بود به او
زبانحال بانوی دو سرا حضرت خدیجه کبری
زمان مطالعه: < 1 دقیقه من آن کنیز خدا و انیس طاهایم منم که مادر ام الائمه زهرایم ز افتخار کنیزی مصطفی (ص) این بس که من شریک نبی در نشاط و غمهایم تمام ثروت خود را به راه حق دادم به عشق اینکه به بیت نبی است ماوایم خداست شاهد حالم چه رنجها بردم اگر چه شاد ز یک عمر امتحانهایم گهی به شعب
چراغ توحید (حضرت خدیجه)
زمان مطالعه: < 1 دقیقه ای مهر به داغ تازه بنشین ای چرخ بریز اشک پروین از داغ خدیجه بانوی دین سوزد دل خاتم النبیین گلخانه ی وحی شد سیه پوش فانوس وجود گشته خاموش بانوی بزرگوار عصمت گنجینه گوهر رسالت دلگیر از این جهان محنت طاووس بهشت کرده رحلت رفت آنکه پناه احمدش بود جان همنفس محمدش بود مفهوم فضیلت و وفا بود او
در سوگ «مظهر ایمان«
زمان مطالعه: < 1 دقیقه الا ای مظهر ایمان و ایثار وفا را معنی و مفهوم و معیار شرف زیبنده دامان پاکت عیان حق از جبین تابناکت کرامت سائل درگاه جودت بزرگی شد سرشته با وجودت تمام هستی ات وقف خدا بود کجا یکدم خدا از تو جدا بود تو بستی با خدای خویش پیمان که باشی یار احمد از دل و جان وفا کردی
مرثیه در ارتحال حضرت خدیجه (2)
زمان مطالعه: < 1 دقیقه سال حزن آمد برایم در غم هجران تو کاش جانم پر کشد از پیکرم با جان تو بی فروغ روی مهتابت شبنم گردیده تار همچو سالی بگذرد هر روزم از هجران تو بی تو ای پروانه ی دل خسته ی بشکسته بال شمع جانم شعله ور شد از غم سوزان تو یاریم کردی به روز بی کسی و غربتم تا
مرثیه حضرت خدیجه
زمان مطالعه: < 1 دقیقه من و تنهایی و اشک شبانه دل تنگ و غمی بس بیکرانه دل سوزاندم از داغ فراقت ز سوز جان شده شمع شبانه غم هجرانت ای ماه شب من برای گریه کردن شد بهانه چه کار آید ز من غیر از دعایم که مادر باز گردد سوی خانه اگر آیی کنار دختر خود بگویم با تو غم های زمانه به