دسته بندی: ریاحین الشریعة جلد دوم (برگزیده ای از مطالب کتاب)

زمان مطالعه: 4 دقیقه پس رسول خدا بیامد و بر آن کرسی قرار گرفت خدیجة دیگر باره از سفر و سود تجارت پرسش نمود و گفت دیدار تو بر

زمان مطالعه: 2 دقیقه چون خدیجه با پای برهنه برای استقبال رسول خدا به در سرای دوید و اشعار مذکوره بسرود گفت ای نور دیده کاروان را در کجا

زمان مطالعه: 3 دقیقه و هرکس مبشری به خانه خود گسیل داشت تا مژده سلامتی خود را برساند میسره نزد آن حضرت آمد عرض کرد یا سیدی نیکو آنست

زمان مطالعه: 3 دقیقه متاعهای ایشان را به بهای گران خریدند و برفتند رسول خدا در آن روز چیزی نفروخت ابوجهل شاد شد گفت هرگز خدیجه از این شومتر

زمان مطالعه: 5 دقیقه رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم را از انجیل دانسته بود و چون به قصه ی آن حضرت می رسید می گفت

زمان مطالعه: < 1 دقیقه و بیم کردند که در آنجا از عطش جان بدهند در این وقت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم دستهای خویش را

زمان مطالعه: 2 دقیقه یا قاصدا نحو الحطیم و زمزم بلغ فضائل احمد المتکرم واشرح لهم ما عاتیت عیناک من فضل لاحمد والسحاب الارکم قل و أت بالایات فی

زمان مطالعه: 2 دقیقه ناگاه از میان درختان آن وادی اژدهای عظیمی سر به در کرد که درازی نخلی داشت و بنگی بیمناک برآورد و از چشمان او شراره

زمان مطالعه: < 1 دقیقه در این وقت ابوجهل با مردم خود گفت اگر محمد از این سفر به سلامت باز شود بر ما فزونی خواهد جست و مرا طاقت

زمان مطالعه: 2 دقیقه بناگاه رسول خدا سحابی متراکم بدید فرمود من بدین قوم از جنبش سیل بیم دارم صواب آنست که از این وادی به دامن کوه کوج