هنگامی که حضرت خدیجه سلام الله علیها دوران آبستنی خود را میگذراند، حضرت فاطمه سلام الله علیها از داخل شکم با مادر صحبت میفرمود، و او را دلداری میداد و به صبر و پایداری دعوت میفرمود.
پیامبر به خدیجه سلام الله علیها فرمودند:
«جبرئیل به من بشارت داد که این مولود دختر است، و او موجودی پاک و با برکت است. خداوند متعال نسل و ذُرّیّه مرا از او قرار میدهد، و از نسل او امامانی در امت قرار خواهد داد که بعد از پایان یافتن وحی او، جانشینانش در روی زمین باشند».
هنگام ظاهر شدن آثار وضع حمل، سراغ زنان قریش فرستادند. ولی کسی برای کمک نیامد، چه اینکه آنها راضی به ازدواج حضرت خدیجه سلام الله علیها با پیامبر نبودند، و خدیجه سلام الله علیها از این برخورد غمناک شد.
در همین حال چهار زن بلند بالا که شبیه زنان بنی هاشم بودند بر او وارد شدند. یکی از آنان به او گفت:
«ای خدیجه، غمگین مباش که ما فرستادگان پروردگار تو هستیم. ما خواهران توایم. من ساره هستم، و این آسیه دختر مزاحم و همنشین تو در بهشت و این مریم دختر عِمران و این صفوراء دختر شعیب است. خداوند ما را نزد تو فرستاده تا در کارهای مربوط به زنان به تو کمک کنیم».
در بعضی روایات، حوّا – همسر حضرت آدم علیهالسلام – هم ذکر شده است.
یکی از آنان در سمت راست او، دیگری در سمت چپش، و سومی پیش روی آن حضرت، و چهارمی پشت سر او نشستند.
خدیجه کبری سلام الله علیها، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را پاک و پاکیزه بر زمین نهاد. در این هنگام نوری از وجودش درخشید که تمام خانههای مکه را روشن کرد، و این نور در شرق و غرب درخشش نمود. بانویی که پیش روی خدیجه سلام الله علیها بود، حضرت فاطمه سلام الله علیها را برداشت و با آب کوثر شستشو داد، و پارچه سفیدی که از شیر سفیدتر و از مشک و عنبر خوشبوتر بود بیرون آورد. یکی را بر بدن او پیچیده و دیگری را بر سرش انداخت و سپس از او خواست که سخن بگوید.
حضرت فاطمه سلام الله علیها لب به سخن گشود، و فرمود:
» اشهد اَن لا اله الا الله، و اَنّ ابی رسولُ الله سَیّدُ الانبیاء و اَنَّ بَعلی سَیّدُ الاوصیاء و اَنَّ وُلدی سَیِّدُ الاَسباط «.
» گواهی میدهم که جز الله خدایی نیست، و پدرم فرستاده خدا و سرور پیامبران است، و شوهرم سرور جانشینان، و فرزندانم آقایان نوادگان پیامبران هستند «.
بعد، بر یکایک آنان سلام کرده و هر یک را به اسم صدا زد. آنان نیز بر چهرهی او تبسم کردند، و حورالعین و بهشتیان، یکدیگر را به ولادت حضرت فاطمه سلام الله علیها بشارت دادند. در آسمان نوری درخشان پدید آمد که ملائکه تا آن روز چنان نوری را ندیده بودند، و لذا نام حضرت را » زهراء » گذاشتند. بانویی که پیش روی خدیجه سلام الله علیها نشسته بود، به خدیجه سلام الله علیها گفت:
» او را پاک وپاکیزه و آراسته و با برکت دربر گیر، که در نسل وذرّیه اش برکت قرار داده شده «.
خدیجه سلام الله علیها حضرت را با شادی و خشنودی از دست او گرفته، و سینه در دهانش گذارده و دهان او را پر از شیر کرد، و این گونه بود که فاطمه سلام الله علیها رشد جسمی خود را آغاز کرد. (1)
1) بحار الانوار، ج 16، ص 80. جهت آگاهی از دیگر منابع: تقویم شیعه، عبدالحسین نیشابوری، صص 170 تا 174.