قبرستان مَعلاة محله بالا و مقابل مَسفله، یا مُعَلّى یا مَعلـَی یا حَجون که در میان ایرانیان به قبرستان ابوطالب شهرت یافته و دلیلش هم گویا همان اشتباه گذشته براى تطبیق آن با شعب ابىطالب است یا به خاطر آن که گفتهاند قبر ابوطالب در آنجا واقع شده قبرستانى کهن است که به دلیل درآغوش گرفتن بسیارى از چهره هاى برجسته و ممتاز از اجداد و اصحاب رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم و علما و تابعین، پس از قبرستان بقیع، قبرستانى مورد توجه و اعتناى مسلمانان بوده و از زیارتگاه هاى عمومى زائرانِ خانه خدا به شمار مىآید. از رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم نقل شده است که درباره این مقبره فرمودند:
» نِعمَ الشِّعبُ و نِعمَ المَقبرة ! » (1)
«چه نیکو درّه ای و چه نیکو آرامگاهی است!».
قبرستان یاد شده وسیع بوده و طىّ تاریخ نیز به این سوى و آن سوى انتقال یافته است.
بخشى از قبرستان شِعب ابى دُبّ است که گفته اند مقبره آمنه مادر رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم در آنجا بوده و حضرت براى زیارت قبر مادر به آنجا رفته است. (2)
این مقبره در حَجُون، نیز از طرف عباس پاشا والى مصر مورد توجه قرار گرفته و پارچهاى روى صندوق آن انداخته شده و زمان اسماعیل پاشا باز هم پارچه هاى دیگرى که مطرز به نقره بوده روى آن قرار داده شده است. (3)
البته یک نظر دیگر آن است که مرقد حضرت آمنه سلام الله علیها، در اَبواء (4) است.
ازرقى گفته است که مردم مکه، مردگان خویش را در چپ و راست وادى ابراهیم دفن مى کردند و این در جاهلیت و صدر اسلام بود. اما اشارهی پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم به شِعب و این که مقبره خوبى است، سبب شد تا به تدریج محل دفن مردگان مکه در بخش چپ وادى منحصر شود. (5)
در قرون اخیر، شِعبى که گفته مى شود قبر حضرت خدیجه سلام الله علیها در آن است و البته منقول است که حضرت در حَجُون دفن شده (6) به عنوان برترین شعب هاى آن قبرستان شناخته مى شده است. این نکته نیز افزودنى است که قبر هیچ یک از صحابه، از زن و مرد، در آنجا به طور معین و مشخص شناخته شده نبود.
این مکان را در قرون اخیر به نام » مقبرة بنى هاشم » نیز مى شناسند. سنگى که در مدخل ورودى قبرستان نصب شده نشان مىدهد که قبرستان یاد شده در سال 1383 ق تجدید بنا شده است. در حال حاضر، با کندن کوه حجون تلاش مىشود تا محدوده قبرستان در آن سمت نیز گسترش یابد.
در سالهای اخیر، بخشى از کوه برداشته شده و رنگ و مسیرهاى داخلى قبرستان و دیواره هایى که میان بخشهاى مختلف آن کشیده شده، بسیار زیبا و آباد شده است. در گذشته ورود به قبرستان ممنوع بود، اما در حال حاضر امکان ورود به قبرستان تا پشت پنجره هاى قسمت مربوط به بخش کهن قبرستان، براى مردان وجود دارد.
در این قبرستان که در جاهلیت و اسلام، مردگان مکه، به ویژه مردگان از ساکنان وادى ابراهیم در آن دفن مىشدند، شمارى از بزرگان مدفون هستند . . .
گویا نخستین بار در سال 950 ق محمد بن سلیمان دفتردار مصر قبهاى از سنگ شمیسى ساخت و روى قبر نیز صندوقى با پارچهاى فاخر گذاشت و خادمى براى آن معین کرد و حقوقى براى او تعیین کرد. (7)
این بقعه در سال 1242 ق بار دیگر تجدید شد که تا زمان تألیف کتاب «اِفادة الاَنام» در میانه قرن سیزدهم باقى بوده است. عبدالله غازى، نویسنده کتاب مزبور مىنویسد که پارچه سبز رنگى روى قبر حضرت خدیجه سلام الله علیها است و این پارچه را مادر عباس پاشا در سال هزار و دویست و شصت و اندى فرستاد. (8)
به هر روى، تا این اواخر، قبر منسوب به حضرت خدیجه سلام الله علیها بقعه اى بوده است که وهّابیها آن را خراب کردند. همین طور بقعه هاى دیگرى روى برخى از مزارهاى دیگر وجود داشته که پس از تسلّط وهابى ها تخریب شده است. (9)
در کنار قبر حضرت خدیجه سلام الله علیها ، قبرعبد المُطّلب بن غالب، شریف معروف مکه و متوفاى 1300 قمری بوده است. (10)
روى قبور منسوب به اجداد پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم نیز بقعه هایى بوده است که به لحاظ تاریخى تردید هایى در درستى موقعیت آنها وجود دارد؛ هرچند غالب آنان در حجون دفن شده اند. زیرا تا پیش از قرن دهم، مورخان مکه از محل قبر این بزرگواران در قبرستان یاد شده، سخن نگفته اند. اما از آن روى که آگاهیم همگى در حجون دفن شده اند، زیارت آنان در آنجا امرى طبیعى است.
بسیارى از عالمان شیعه نیز که در مکه درگذشته یا به شهادت رسیدهاند در این قبرستان مدفونند. یکى از آنها «سید زین العابدین کاشانى» است که از بانیان تجدید بناى کعبه در سال 1039 هجرى قمری است. در آن سال کعبه در سیل خراب شد و این روحانى سید، با کمک شمارى دیگر آن را بازسازى کرد . . .
گاهى به غلط و البته تنها میان ایرانیان از این قبرستان به عنوان «شِعب ابىطالب» نام برده مىشود. ولی باید دانست که محل واقعى شعب ابى طالب جایى است که اکنون با نام «شعب على» شناخته مى شود و از فضاى باز خارج مسعى تا انتهاى سوق اللیل خانه هاى روبروى مَسعَى در بلنداى کوه امتداد مى یابد؛ به عبارت دیگر، حدّ فاصل میان کوه ابوقبیس، تونل کنار آن، کوهى که در کنار تونل واقع شده تا «مکتبة المکّة المُکرَّمه»، تا بناى «دورات میاه»، با مرکزیت تقریبى ایستگاه بزرگ اتوبوس، «شعب ابى طالب» نام دارد. در کنار آن سوق الغزّة و شِعب عامر است که در کنار کوه خَندَمَة واقع شده است. (11)
1) شِفاء الغـَرام، ج 1، ص 533 و 536 ؛ اِفادة الاَنام، ج 2، ص 147.
2) افادة الانام، ج 2، ص 148.
3) همان، ج 2، ص 170.
4) از نواحى فرع، منطقهاى میان مکه و مدینه با فاصله 23 میل از مدینه.
5) تاریخ مکه ازرقى، ج 2، ص 211.
6) تاریخ الخمیس، ج 1، ص 301.
7) الإعلام، نهروالى، ص 443؛ افادة الانام، ج 2، ص 150.
8) افادة الانام، ج 2، ص 151.
9) درباره خراب کردن آن و آثار بجا مانده: گزارش فارسى کتاب «فى منزل الوحى» از هیکل، در مجله میقات، ش 9، ص 222. و درباره قبرستان ابوطالب: مقاله «جنة المَعلاة» از سیدعلى قاضى عسکر، در فصلنامه «میقات حج»، ش4، ص174- 165.
10) اِفادة الاَنام، ج 2، ص 151.
11) آثار اسلامى مکه و مدینه، رسول جعفریان، نشر مشعر- تهران، ص 202-208.