در روایات اسلامی که از طریق شیعه و اهل سنت نقل شده، در شأن و مقام ارجمند امّ المومنین حضرت خدیجه کبری علیهاالسلام سخنان فراوان با تعبیراتی گوناگون به میان آمده است. به گفتهی صاحب مُستدرَک سفینة البحار:
«فضائل حضرت خدیجه علیهاالسلام که در ابواب مختلف روایات آمده، بیش از آن است که قابل شمارش باشد». (1)
حاصل توجه به این روایات پی بردن به راز عظمت او، و شناخت شایستگیهای او است.
اما قبل از ورود در روایات و احادیث، ابتدا باید بدانیم:
جلوههای برتری حضرت خدیجه سلام الله علیها در زندگیاش بسیار است، از آن جمله:
الف ـ نواندیشی و نوگرایی او در آن جامعه و شرایط عقب مانده و تاریک اندیش و غرق در تعصب و خشنونت.
ب ـ خردمندی و خرَدوَرزی و هوشمندی و درایت او، در آن حال و هوایی که مدیریت جانها و جامعهها در دست کششها و تمایلات سرکش بود، نه خردها و وجدانها.
ج ـ قدرت سنجش و مقایسه بهترین انتخاب در سه محور حساسی چون، گزینش شریک زندگی، دین و آیین، هزینه نمودن آن ثروت هنگفت، آن هم در آن محیط و دنیایی که دنباله روی از بت نیاکان و زورمداران و آداب و رسوم رایج و غالب، نه تنها وظیفه که ملاک برتری و جواز ادامهی حیات هم بود.
هـ عدالتطلبی، آزادمنشی، حقجویی، برابریخواهی و مبارزهی با ظلم و برتریجویی و نژادپرستی.
وـ پاک روشی و پاک منشی، در آن شرایط تیره و تار فروپاشی ارزشهای انسانی.
زـ استقلال در اندیشه و عمل و موضع گیری شجاعانه به سود حق، در پیکار با استبداد.
ح ـ همراهی و هم رزمی با پیامبر و مفتخر شدن به مقام مشاور، وزیر شایسته و کارآمد او.
ط ـ و دیگر نفوذ، اعتبار، امکانات و خانهی خویش را به فروزشگاه دین و آیین و پناهگاه پیامبر و مردم حق طلب و بی پناه تبدیل ساختن، و پای این کار سُتُرگ، دلیرانه مقاومت و ایثار نمودن، همین گونه بانوان بزرگی که هم ردیف او مورد تجلیل قرار گرفته اند، هر کدام انسانی نواندیش و آزادمنش و خداجو، استبداد ستیز و آراستهی به خرد و کمال بودند که در روزگار خویش، نقش والا و سرنوشت سازی در نجات و سرفرازی مردم خویش ایفا نمودند.
قرآن در وصف برخی از آنان میفرماید:
» وَ ضَرَبَ اللهُ مَثَلاً لِلَّذینَ آمَنُوا امرَأَتَ فِرعَونَ إذ قَالَت رَبِّ ابنِ لِی عِندَکَ بَیتاً فِی الجَنَّةِ وَ نَجِّنِی مِن فِرعَونَ وَ عَمَلِهِ وَ نَجِّنِی مِنَ القَومِ الظّالِمینَ، وَ مَریمَ ابنَتَ عِمرانَ الَّتِی أحصَنَت فَرجَها فَنَفَخنا فِیهِ مِن رُوِحنا وَصَدَّقَت بِکَلِماتِ رَبِّها وَ کُتُبِه وَ کانَت مِنَ القانِتین». (2)
» و خدا برای کسانی که ایمان آورده اند، همسر فرعون را به عنوان نمونه، مثال آورده است؛ آنگاه که او گفت: پروردگارا، برای من در بارگاه خود، در بهشت پرنعمت و زیبا، خانه ای بساز و مرا از شقاوت استبداد و حق ناپذیری فرعون و کردار ظالمانهی او رهایی بخش و مرا از دست جامعه و مردم ستمکار نجات ده! و نیز مریم، دختر عمران را، همان کسی که اندیشه و دامان خود را از گناه پاک و پاکیزه نگاه داشت، و در او از روح خود دمیدیم! و سخنان پروردگارش و کتابهای او را تصدیق کرد و همواره از فرمانبُرداران بارگاه خدا بود».
و نیز زندگی سرشار از معنویت و شکوه مریم سلام الله علیها و فرزندش مسیح علیهالسلام را ـ که هم ردیف دیگرِ خدیجه سلام الله علیها در انبوه روایات رسیده است ـ این گونه به نمایش میگذارد:
» وَ اِذ قَالَتِ المَلائِکَةُ یا مَریمُ اِنَّ اللهَ اصطَفاکِ وَ طَهَّرَکِ وَاصطَفاکِ عَلی نِساءِ العَالمین – یا مَریمُ اقنُتی لِرَبِّکِ وَاسجُدی وَارکَعی مَعَ الرّاکِعینَ…». (3)
» و چون فرشتگان گفتند: ای مریم، به راستی که خدا تو را (از بین زنان) برگزید و پاکیزه کرد و تو را بر زنان زمان خودت برتری بخشید – ای مریم، پس عبادت پروردگار خودت را بجا آور و سجده کن و همراه با رکوع کنندگان رکوع کن…».
و نیز در آیههای 15 ـ 36 از سورهی مریم بنگرید و به آن همه شکوه و معنویت بیاندیشید که آیا هم ردیف آوردن این زنان پرمعنویت و فرصت ساز و نواندیش و استبداد شکن و خرافه سوز ـ که هر یک دوشادوش پیامبری اندیشیدند و مبارزه نمودند و درخشیدند و تاریخی پرافتخار ساختند ـ میتوانند به این سادگی باشد و آنان با هم تناسب در بینش و منش و معنویت و شکوه نداشته باشند؟
و نیز از برگزیده شدن او از سوی خدا، به عنوان بانوی نمونه و سمبل درخشان زن کمال جو و مترقی در کنار زنان تاریخ ساز و نوپردازی چون مریم و فاطمه سلام الله علیهما خبر داد و فرمود:
» اِنَّ اللهَ اختارَ مِنَ النِّساءِ اَربَع: مَریمَ وَ آسِیةَ وَ خَدِیجَةَ وَ فاطِمَة» (4)
» خدا از میان زنان، چهار زن را برگزید، که عبارتند از: مریم، آسیه، خدیجه و فاطمه».
یکی از اندیشمندان در تحلیل رشد و اوج این بانوان نامدار و تاریخ ساز مینویسد:
سرشت بشر از دو بُعد تشکیل شده است: بُعد حیوانی و بُعد انسانی. زن بودن و مرد بودن وی، از بُعد حیوانی بشر ریشه میگیرد. بُعد انسانی انسان، نر و ماده و یا زن و مرد ندارد و برتر از این دو میباشد.
عقل و خِرد، نواندیشی و نوگرایی، داد و دهش، جود و کرم، عفو و گذشت، حلم و بردباری، رادی و شکیب، وفا و صفا، آینده نگری و قابلیت نامتناهی برای تکامل از ویژگیهای انسانی او است.
اگر فردی از بشر بتواند بُعد انسانی خود را در زندگی حاکم و مدیر قرار دهد و بُعد حیوانی خود را محکوم و فرمانبُردار آن سازد، انسانی کامل خواهد بود ووجود خویش را حیوان زدایی کرده است.
اگر زن باشد بالاتر از زنان و اگر مرد باشد برتر از مردان خواهد شد. و انسان کامل از فرشته برتر است. چون انسان کامل، حیوانیت زدایی کرده، اما فرشته دارای این فضیلت نیست.
در تاریخ بشر زنانی چند به مقام والای انسانیت رسیده اند و برترین زنان شده اند، و خدیجه علیهاالسلام سومین آنان بوده است.
نخستین آنها آسیه، همسر نواندیش و عدالت خواه فرعونِ مصر بود که موسای کلیم را برای نجات و سعادت بشر نگهداری کرد و به حمایت دلیرانه از او برخاست.
دومین آنان مریم علیهاالسلام بود که عیسای مسیح را به همراه آیین صلح و بهروزی به جهان خشن و تندخوی بشریت، بسان نسیم مهر در آن توفان بی مهریها تقدیم داشت.
سومین آنان بانوی خردمند و پرهیزگار حجاز و یار و پشتیبان پراعتبار محمّد صلی الله علیه و آله و سلم و شریک دغدغههای او بود.
و چهارمین (و برترین) آنان فاطمه زهرا علیهاالسلام، دخت سرفراز همین مادر پرشکوه و با معنویت بود که سالار زنان عصرها و نسلها (سیّدة نساء العالَمین) لقب گرفت.
هر یک از این چهار بانوی نامدار، حقی بزرگ بر فرهنگ و تمدّن و رشد بشریت دارند؛ زیرا در استوار کردن راه سعادت و کمال و اوج بشر شرکت نموده و نقشی سرنوشت ساز داشته اند.
آنگاه میافزاید:
خدیجه علیهاالسلام ملکه ی قریش و بانوی بانوان عرب، زنی بود بسیار خردمند و عاقل، متقی و پرهیزگار، مدیر و مدبّر، پخته و مردم شناس، ژرف نگر و سنجیده گو، سنجیده کار و آینده نگر و دارای ثروتی کلان؛ وقتی ثروت و تقوی، عقل و تدبیر، منش زیبا و پختگی با هم گرد آیند، بالاترین مقام اجتماعی و معنوی را برای دارندهی آن فراهم میسازند.
خدیجه نه تنها بانوی بانوان قریش بود، که ملکهی جهان عرب به شمار میآمد؛ آن هم بدون آن که سپاهی داشته باشد و از ارتشی برخوردار گردد.
قدرت این بانو در عقل و خردمندی، تقوا و آینده نگری، بینش زیبا و منش مترقی و پاک روشی و معنویت طلبی و آراستگی او به ارزشهای انسانی بود. (5)
و بالاخره خدیجه سلام الله علیها همان بانوى بزرگوار است که به اجماع اهل تاریخ نخستین زن و یا نخستین انسانى است که به رسول خدا صلی الله علیه و آله ایمان آورد…
و وسیله آرامشى براى آن حضرت در برابر طوفان هاى حوادث سهمگین و اندوه هاى فراوان آغاز رسالت بود…
و با ایثار مال فراوان خود براى پیشرفت اسلام در روزهائىکه اسلام نیاز شدید به بودجه داشت بزرگترین حق را بر همه مسلمانان جهان تا روز قیامت دارد…
و سخت ترین مشکلات را به خاطر حفظ ایمان و دفاع از اسلام و پیامبر بزرگوار آن متحمل شد.
– اکنون، به بررسی احادیث دیگری در شأن و مقام آن بانو میپردازیم:
1- در کتاب بصائر، از ابى بصیر مَروِیّ است که:
در خدمت حضرت امام جعفر صادق علیهالسلام بودم، پس پاى خود را به زمین سائید، ناگاه دریائى دیدم که در آن کشتیها بود، پس در کشتى نشست، و من نیز در آن نشستم، تا رسیدیم به موضعى که در آنجا خیمه ها بود از نقره، پس داخل خیمهها شد و بیرون آمد و فرمود:
دیدى خیمه اى را که اوّل داخل شدم؟
گفتم: بلى. فرمود:
«آن خیمه رسول الله صلی الله علیه و آله بود ، و دیگرى خیمه امیرالمؤمنین علیهالسلام، و سوّم خیمه فاطمه علیهاالسلام، و چهارم خیمه خدیجه علیهاالسلام، و پنجم خیمه امام حسن علیهالسلام ، و ششم خیمه امام حسین علیهالسلام، و هفتم خیمه امام زَین العابدین علیهالسلام ، و هشتم خیمه پدرم (امام باقرعلیهالسلام)، و نهم خیمه من (امام صادق علیهالسلام)، و هیچ یک از ما نیست مگر این که از براى او خیمه ایست که در آنجا ساکن شود» (6)
2- در حدیثی طولانی در أمالِىِّ صدوق آمده که فاطمه علیهاالسلام سؤال کرد از رسول خدا صلی الله علیه و آله از مکان مادرش خدیجه علیهاالسلام و عرض کرد که: حال کجاست؟ فرمود:
«در قصریست که چهار در رو به بهشت دارد» (7)
1) مستدرَک سفینة البحار، مرحوم علامه حاجّ شیخ علی نمازی شاهرودی، ج2، ص216؛ خدیجه، اسطوره مقاومت و ایثار، ص186، محمدی اشتهاردی.
2) سورهی تحریم، آیات 11 ـ 12.
3) سورهی آل عِمران، آیات 42 ـ 52.
4) بحارالأنوار، ج 43، ص 19.
5) فروغ آسمان حجاز: خدیجه علیهاالسلام، علی کرمیفریدنی، ص 23-27؛ راه محمد صلی الله علیه و آله و سلم، مرحوم استاد سید رضا صدر، ص 154 با اندک ویرایش.
6) بَصائِرُ الدَّرَجات، محمّد بن الحسن الصَّفّار القمّی (مُتوَفـّیَ: 290ق) چاپ سنگى، ص 119؛ بِحارالأنوار، علاّمه محمّدباقر مجلسی، ج 6، ص 245.
7) بحارالانوار، ج22، ص 509؛ اَمالىّ شیخ صدوق، مجلس 92؛ رسائل و مسائل، ملاّ احمد نراقی، «رساله درباره اینکه آیا روح مطهر خاتم الأنبیاء صَلّىَ اللَّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ و ارواح ائمّه عَلَیهِمُ السّلامُ [اکنون] دربهشت عَدن است یا در برزخ»: ج2، ص265، چاپ کنگره – قم: 1380ش.