دقت در اسناد روایی و تاریخی معتبر، معیار برتری و راز گزینش خدیجه را به عنوان برترین زن تاریخ این سان نشان می دهد:
1. نواندیشی نوگرایی او در آن جامعه و شرایط عقب مانده و
تاریک اندیش و غرق در تعصب و خشونت روزگار خویش.
2. خردمندی و خردورزی و هوشمندی و درایت او، در آن حال و هوایی که مدیریت جان ها و جامعه ها، به جای خردها و وجدان ها، در دست کشش ها و تمایلات سرکش بود.
3. قدرت سنجش و مقایسه و بهترین انتخاب در سه محور حساس، همچون: دین و آیین یا راه زندگی، گزینش شریک زندگی، (1) هزینه نمودن
آن ثروت هنگفت، آن هم در آن محیط و دنیایی که دنباله روی از بت نیاکان و زورمداران و آداب و رسوم رایج و غالب، نه تنها وظیفه که ملاک برتری و جواز ادامه ی حیات هم بود.
4. عدالت طلبی، آزادی خواهی، حق جویی، برابری خواهی و مبارزه ی با ظلم و برتری جویی و نژادپرستی.
5. پاک روشی و پاکمنشی، در آن شرایط تیره و تار فروپاشی ارزش های انسانی.(2)
6. استقلال در اندیشه و عمل و موضع گیری شجاعانه به سود حق و عدالت و آزادی، در پیکار استبداد و آزادی.
7. همدلی و هم اندیشی و همراهی و همرزمی بسیار شجاعانه با پیامبر و مفتخر شدن به مقام مشاور و وزیر شایسته و کارآمد او.(3)
8. نفوذ، اعتبار، امکانات و خانه ی خویش را به فروزشگاه دین و آیین و پناهگاه پیامبر و مردم خداجو و حق طلب و آزادیخواه و بی پناه تبدیل ساختن، و پای این کار سترگ، دلیرانه مقاومت و ایثار نمودن.(4)
9. قدرت شگرف مدیریت اجتماعی و سیاسی و اقتصادی و تجاری.
10. کارآفرینی و گره گشایی و سعادت سازی به انگیزه ی بشردوستی و مردمخواهی و مهر به بندگان خدا.
1) ابوطالب، از چهره های فرزانه و نامدار تاریخ عرب و اسلام، در وصف او می گفت:»ان خدیجه امرأة کاملة میمونة فاضلة، تخشی العار و تحذر الشنار… و خطبها ملوک العرب و رؤسائهم و صنادید قریش و سادات بنی هاشم و ملوک الیمن و اکابر الطائف و بذلوا لها الأموال فلم ترغب فی أحد ورأت انها اکبر منهم…«راستی که «خدیجه» بانویی است در اوج خرد و کمال، پربرکت و آراسته، زیبنده و صاحب برتری و بزرگواری و کرامت است. او به خوبی ها آراسته است و از هرگونه نقطه ی سیاه و عیب و عار جامعه و دنیای خویش سخت پاک و پاکیزه است. او در جایگاهی است که شاهان و سران عرب، دلاوران قریش و بزرگان بنی هاشم، زمامداران یمن و سردمداران طائف به خواستگاری او شتافتند و هر کدام بر آن شدند تا او را غرق در زر و زیور و پول و ثروت سازند، اما به هیچ یک روی موافق نشان نداد؛ چرا که او خود را از اندیشه ها، پیشنهادها، رفتار و کردار آنان برتر و بالاتر می نگریست و کسی را از نظر رشد اندیشه و درستی عمل کرد و منش مترقی هموزن خود نمی یافت… بحار/ ج 16/ ص 56 / 75؛ الأنوار الساطعة / ص 373… و امام صادق در مورد این پیوند و این انتخاب حکیمانه فرمود:او همان بانوی بزرگ و نوگرایی است که سالار بانوان قریش است. وی به خواستگاری زمامداران روزگارش، «نه» گفت؛ اما به خاطر کمال جویی و آزادگی و آینده نگریش خود را به همسری پیامبر درآورد، چرا که پرتوی از نویدهای کتاب های آسمانی پیشین را در وصف محمد صلی الله علیه و آله شنیده بود. «و هی سیدة نساء قریش و قد خطبها کل صندید و رئیس قد أبتهم فزوجته نفسها للذی بلغها من خبر بحیراء…» قرب الاسناد / ص 325.
2) یکی از دانشمندان اهل سنت در وصف اخلاق و منش و معنویت او می نویسد: خدیجه علیهاالسلام در روزگار تیره و تار جاهلیت نیز ـ به خاطر پروا و معنویت بسیارش ـ پاک روش و پاک منش، یا «طاهره» خوانده می شد؛ «و کانت تدعی فی الجاهلیة بالطاهرة لشدة عفافها…» زرقانی / شرح المواهب اللدنیة / ج 1/ ص 199.و دیگری می نویسد: خدیجه علیهاالسلام در آن روزگار تیره و تار نیز پاک روش و پاک منش، یا «طاهره» بود؛ «و کانت فی الجاهلیة الطاهرة…«؛ مجمع الزوائد / ج 9/ ص 218؛ الإصابة/ ج 4/ ص 281؛ تنقیح المقال / ج 3/ ص 77.و در یکی از اسناد تاریخی در این مورد چنین آمده است: خدیجه علیهاالسلام در زیبایی ظاهر و باطن، زیباترین زن روزگارش بود و از نظر خرد و اندیشه و درایت و مدیریت، خردمندترین و اندیشمندترین آنان. او در پاک روشی و پاک منشی، دین باوری و خداجویی، وقار و حیا و عزت و آزادگی آراسته ترین ها بود و در ثروت و امکانات، ثروتمندترین آنان؛ «و کانت من أحسن النساء جمالاً، و أکملهن عقلاً، و أتمهن رأیاً، و أکثرهن عفة و دینا و حیاء و مروة و مالا…» ریاحین الشریعة/ ج 2/ ص 204.
3) او شریک دغدغه های پیامبر، همراز و همدل او، نگهبان جان او از شرارت دژخیمان، حمایتگر پرشور و آگاه او، وزیر توانا و کارآمد او از زنان و مشاور خردمند او بود، و در همه ی صحنه های پرخطر و سرنوشت ساز همچون: اعلام دعوت در آن فضای آکنده از تعصب و تاریک اندیشی، در اقامه ی نماز و فرهنگ آن، در دعوت نزدیکان، در بیعت با خدا و پیامبر تا پای جان، در تحمل گرسنگی و گرما و سرما و تبعیدگاه و… همیشه و همه جا در کنار او بود. آن بانوی آزادیخواه در دشواری ها و مشکلاتی که در سال های پس از انگیزش محمد صلی الله علیه و آله و فرود آیات و نفی پرستش های ذلت بار و روابط ظالمانه ی بیدادگران حاکم برای پیامبر و مردم آذیخواه از سوی محافظه کاران و مخالفان آزادی و ایمان رخ گشود، نه تنها یار و یاور پیامبر و موجب آرامش خاطر او بود، که بسان مادری پر مهر و خردمند برای تمام مسلمان ها نیز مایه ی امید و پشت گرمی و قوت قلب و پناه و پشتیبان به شمار می رفت، و با شکیبی قهرمانانه، تحمل و مدارای شگفت انگیز و پایداری شگرف و مقاومت کوه آسایش، سرمشق همه ی آزادیخواهان و توحیدگرایان بود. «کانت خدیجة أول من آمن بالله و رسوله، و صدقت بما جاء من الله، و وازرته علی أمره، فخفف الله بذلک عن رسول الله…» بحار/ ج 16/ ص 10.
4) مرحوم «کلینی» در مورد نقش کارساز خدیجه و ابوطالب، آن دو نمونه ی درایت و حق طلبی و شهامت در این راه می نویسد: بانوی بزرگ حجاز پس از شکسته شدن پیمان ظالمانه ی اصلاح ستیزان در مورد «حصر» پیامبر و یاران آزادیخواه او در شعب ابی طالب، جهان را بدرود گفت، و ابوطالب به فاصله ای اندک پس از او، و با مرگ آن دو حمایتگر بزرگ، فشار و خشونت تاریک اندیشان، سخت فزونی یافت و اندوه و مصیبت شدت گرفت. پیامبر به فرشته ی وحی شکایت برد و پیام آمد که: اینک که در این جامعه و سرزمین استبدادزده یار و یاوری نداری، هجرت کن! «فأوحی الله تعالی الیه أخرج من القریة الظالم اهلها… و أمره بالهجرة» اصول کافی/ ج 1/ ص 440؛ الجواهر السنیة فی الأحادیث القدسیة / ص 218.