سومین زن تاریخ ساز و معنویت پرداز، در زبان و فرهنگ اسلام و پیامبر، بانوی خردمند و آگاه و نواندیش و پرواپیشه و پرشهامت حجاز، خدیجه علیهاالسلام بود.
او با درایت و مدیریت و انتخاب هوشمندانه و شایسته ی راه زندگی در آن جامعه و فضای بسته و عقب مانده،(1) یار پرمهر و پشتیبان پراعتبار و همراه پرمعنویت محمد صلی الله علیه و آله شد، و شریک دغدغه های او در کار سترگ دعوت جامعه و مردم به توحید و تقوا و معنویت و اخلاق و آزادی و آزادگی گردید، و با زبان رسا و منش مترقی و رفتار و برنامه ریزی زیبا در این راه نمونه ای جاودانه شد.
امیر مؤمنان در مورد نواندیشی و پیشتازی و ایمان او فرمود:
»و لقد کان یجاور فی کل سنة بحراء فأراه، و لا یراه غیری.
و لم یجمع بیت واحد یومئذ فی الإسلام غیر رسول الله علیهاالسلام و خدیجة و أنا ثالثهما؛«(2)
پیامبر چند ماه از سال را در غار «حراء» در نزدیکی مکه می گذرانید. در آنجا تنها من او را می دیدم و کسی جز من او را نمی دید. در آن روزها در هیچ خانه ای جز خانه ی پیامبر ـ که بزرگ بانوی آزادی و معنویت خدیجه هم در آنجا بود ـ اسلام و ایمان و نور آزادی و عدالت راه نیافته بود، و من در آن شرایط دشوار، سومین آن دو انسان بزرگ منش و تاریخ ساز بودم که در راه تحول مطلوب و ساختن جامعه و دنیایی نو در تلاش و تکاپو بودند.(3)
1) که امیر مؤمنان در تحلیل آن شرایط و فضا می فرماید:»… بأرض عالمها ملجم و جاهلها مکرم…«در آن روزگار سیاه، مردم در کنار بهترین خانه و بدترین همسایه ها بودند؛ خوابشان بیداری بود و سرمه ی چشمشان اشک. در سرزمین و شرایطی تیره به سر می بردند که دانشمند و نواندیش از ترس جان لب فروبسته بود و فرومایه و دنباله رو گرامی و میدان دار و صاحب امکانات بود. نهج البلاغه / خ 34.
2) نهج البلاغه / خ 192.
3) »علامه ی مجلسی» در این مورد چنین می نویسد: خدیجه علیهاالسلام نخستین کسی بود که به خدا و پیامبرش ایمان آورد و قرآن را به عنوان پیام خدا گواهی نمود، با همه ی وجود و توان بار گران وزارت و همکاری پیامبر را به دوش کشید، و بدین وسیله خدای توانا، کار سترگ و بار گران رسالت را با همگرایی و همکاری شجاعانه ی خدیجه علیهاالسلام بر پیامبرش آسان ساخت؛ «کانت خدیجة أول من آمن بالله و رسوله، و صدقت بما جاء من الله، و وازرته علی أمره، فخفف الله بذلک عن رسول الله صلی الله علیه و آله…» بحار/ ج 16 / ص 10.به همین جهت پیامبر صلی الله علیه و آله، تا آخرین روزهای زندگی خدیجه علیهاالسلام او را یاری غمخوار، همکاری چاره ساز و سنگ صبوری گره گشا و مدیری توانمند و با معنویت و آرامش بخش دل خویش می دید. هر سخن گزنده و موضع گیری زننده و جسارت و اهانت و دروغ انگاری را ـ که در راه رساندن پیام خدا از تاریک فکران و خودکامگان و گماشتگان استبداد می شنید و دل نازنین او از اندوه آکنده می شد ـ با شریک دغدغه هایش، خدیجه در میان می نهاد و با او به بیان درد می نشست، و خدا به وسیله ی سخن و تدبیر حکیمانه ی آن شیر زن، درد و اندوه را از گستره ی دل پیامبرش می زدود؛ چرا که آن یار بزرگمنش، هنگامی که پیامبر را در فشار مشکلات می دید، با زبان و عمل سنجیده اش، او را به استواری و مقاومت بر می انگیخت، و با همزبانی و همدردی از فشارها می کاست و با آسان شمردن کار سترگ ارشاد و مدیریت معنوی جامعه و ایجاد دگرگونی مطلوب در اندیشه ها و عواطف، چشم انداز موفقیت را نزدیک می ساخت.و نیز می نویسد: خدیجه وزیر راستین اسلام و مشاور خردمند و شجاع پیامبر بود، و آن حضرت به یاری او و حمایت بی دریغ و شجاعانه اش بر انبوه مشکلات و موانع چیره می شد و با مهر و صفای وصف ناپذیر او، آرامش خاطر می یافت؛»و کانت خدیجة وزیرة صدق علی الإسلام، و کان رسول الله صلی الله علیه و آله یکسن الیها علیهاالسلام.«بحار/ ج 16/ ص 11.