بانوی خردمند حجاز، واپسین دقیقه ها را در این جهان پشت سر می نهاد. او در اندیشه ی پرواز بود و به مرگ و پس از مرگ و مهر و پاداش خدا به شایستگان و به هشدار و کیفرش به حق ناپذیران می اندیشید.
او برای ساخن این جهان و آن جهان، کارهای بزرگی کرده بود، از آن جمله کسب دانش و بینش، نواندیشی و نوگرایی، تلاش در راه خودسازی و خودشکوفایی، هدفمندی و هدفداری در همه ی زندگی،
کوشش در راه حق طلبی و عدالتخواهی، آزادی و آزادگی، آراستگی به ارزش های انسانی و اخلاقی، دقت بسیار برای انتخاب شایسته بر سر دو راهی های زندگی، پاک روشی و پاک منشی، خداجویی و یکتاپرستی، دگردوستی و مردمخواهی، پیشتازی تحسین برانگیز در اسلام، پیشگامی پرشکوه در ایمان، پیش قدمی شگفت آور در برپایی نماز و فرهنگ نماز، سبقت در بیعت با پیامبر آزادی و معنویت در آن شرایط تیره و تار، کسب افتخار همفکری،همراهی، همدلی و همرازی پیامبر، به همراه داشتن افتخار مقام وزارت، و مشاورت او از عالم زنان، در آن شرایط دشوار، مام راستین مؤمنان شدن، شریک دغدغه های پیامبر بودن، پناهگاه او گردیدن، حمایتگر پر اعتبار او شدن، مایه ی آرامش روح او عنوان یافتن، و در همه ی فراز و نشیب ها برای رسانیدن پیام خدا و نجات و رستگاری مردم و ایجاد تحول مطلوب در اندیشه ها و منش ها با او هماهنگ شدن و ثروت و امکانات و عمر و جوانی و آسایش و آرامش را در راه خشنودی خدا و آرمانهای بلند پیامبرش در طبق اخلاص نهادن، رنج ها و تبعیدها را به جان خریدن، بر اثر ایمان و شایستگی بسیار به افتخار مادری فاطمه علیهاالسلام و نسل پاک او نایل آمدن، و از پیامبر راستی نوید بهشت و نعمت های ماندگار آن و سلام و خشنودی خدا را دریافت داشتن، و… این ها فهرستی از کارهای سترگ بانوی آزادی و عدالت خدیجه علیهاالسلام است. با این وصف او از فرط فروتنی، نه خود را از خدا طلبکار می نگرد و نه از پیامبر و نه از مردم؛ به همین جهت او بخشایش می خواست و از پیامبر تقاضا می نمود که:
1. دعای خویش را در راه سفر آخرت بدرقه ی راه او سازد؛
2. برای او از بارگاه خدا آمرزش و بخشایش بطلبد؛
3. به هنگام خاکسپاری بر او منت نهد و پیش از قرار دادن پیکرش در آرامگاهش، خود لحظاتی در آن جا فرود آید و آنجا را با عطر نماز و نیایش پربرکت سازد. آن گاه فرمود تقاضای دیگری دارد که آن را به وسیله ی فاطمه اش طرح خواهد نمود، که چنین کرد و پیامبر هم نظر او را پس از شنیدن از ریحانه اش، به جان پذیرفت و عمل کرد.(1)
1) الوقایع و الحوادث / ج 1 / ص 132.