اندیشمندان، نفوذ دعوت آسمانی پیامبر و گسترش اندیشه و فرهنگ قرآن را در شرایط تیره و تار تعصب و مرگ اندیشی و رواج دنباله روی
و ظلم پذیری و حاکمیت استبداد، مرهون عواملی می نگرند که مهم ترین آنها را می توان این گونه فهرست نمود:
1. شرایط آشفته ی فکری و مذاهب آکنده از خرافات و اوهام و احساس خلاء فرهنگی و اخلاقی خردمندانه و آزادی بخش و تباهی های فقر، ناآگاهی، بی عدالتی، نابرابری، استبداد و فریب که شرایط را برای یک تحول مطلوب، مساعد نشان می داد.
2. رهبری های زورمدارانه، انحصاری و اسارتبار و رهبران خودکامه خشن و فاقد صلاحیت های فکری و عاطفی و منش انسانی.
3. روش استبدادی و بسته در اداره ی جامعه، به جای سبک اداره ی آن، با شیوه ی مردمی و مشارکت ملی و مردم سالاری شفاف و آزادمنش و عادلانه که حکومت از خواست و رأی مردم شکل گیرد، نقدپذیر و نظارت طلب و مشارکت جو باشد و خود را در برابر تک تک مردم پاسخگو و محاسبه پذیر بداند.
4. در برابر آن مقتضیات زمان و شرایط مساعد محیط برای یک تحول مطلوب، سادگی و متانت عقاید و آموزه های اسلام؛(1)
5. جامعیت و همه سونگری آیین جدید؛(2)
6. قدرت استدلال و اقناع خرد و وجدان بشر؛(3)
7. فطری و طبیعی بودن مقررات اسلام؛
8. جاذبه ی وصف ناپذیر پیامبر در بینش و منطق و منش؛(4)
9. رفتار انسانی پیروان راستین اسلام؛(5)
10. نقش ممتاز و سرنوشت ساز چهار چهره ی نامدار و چند یار فداکار آغاز بعثت، که عبارتند: از علی علیه السلام، خدیجه، ابوطالب و فاطمه علیهاالسلام.
1) انعام / 150 ـ 153.
2) نحل / 90.
3) انبیاء / 22؛ بقره / 111؛ نحل / 125.
4) آل عمران / 159؛ فتح / 29.
5) ممتحنه / 8؛ نهج البلاغه / نامه ی 53.