جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

بانوی ادب و هنر (2)

زمان مطالعه: 2 دقیقه

هنر سرایندگی و سرودن شعر زیبا و دل انگیز، کاری است بزرگ و ذوق و موهبتی است سرشار؛ و از آن شکوهبارتر آن است که سروده، پر محتوا و دارای هدف و پیام انسان ساز و برانگیزاننده ی به سوی آزادی و رعایت حقوق دیگران سروده شود. چنین سروده ای از دنیایی سرشار از ذوق و لطافت و چشمه ی جوشانی از ظرافت و دلی آکنده از شور و شعور و پروا و صفا می جوشد. و خدیجه همان گونه که در میدان های دانش و ایمان و آزادگی سرآمد بود، در هنر سرایندگی نیز تماشایی است.

از ویژگی های خدیجه، چهره ی ادبی و ذوق هنری اوست؛ به گونه ای که خانه ی او، مرکز انجمن ادبی و علمی شهر بود.

مرحوم «امینی» او را در شمار سرایندگان نامدار شمرده، و بر آن است که آن بانوی خردمند دارای قریحه ای لطیف و ذوقی ظریف بود و سروده هایش در وصف پیامبر، گواه توانایی هنری و بلندی فکر و بالندگی ذوق اوست.(1)

افزون بر آنچه در وصف دانش و هنر او آمد:

1. پیامبر، بارها در وصف بانوی خردمند حجاز و نفی پندارهای برخی کوته فکران و کوته بینان در مورد او با سوگندی سخت فرمود:

»والله ما اخلف لی خیر منها، قد آمنت بی اذ کفر الناس، و صدقتنی اذ کذبنی الناس، و واستنی بما لها اذا حرمنی الناس، و رزقنی الله اولادها

اذا حرمنی اولاد النساء…؛«(2)

به خدای سوگند که هرگز همسری بهتر از «خدیجه» به من ارزانی نشد. روزگاری که مردم به من کفر ورزیدند، او ایمان آورد، و هنگامی که مردم مرا دروغگو می شمردند، رسالتم را گواهی کرد، و آن گاه که مردم مرا در محاصره قرار می دادند، ثروت هنگفت خود را در راه هدف های من ریخت، و خدا فرزندان مرا از نسل او قرار داد، نه دیگر زنان.

2. انبوه روایاتی که بر برتری مریم، خدیجه و فاطمه دلالت دارد، نشانگر برتری او در دانش و منش و ایمان است، که یک نمونه از آن روایات این است که پیامبر فرمود:

»و خیرته من النساء فمریم بنت عمران، و آسیة بنت مزاحم، امرأة فرعون، ‌و خدیجة بنت خویلد، و فاطمة الزهراء؛«(3)

و از میان زنان کمال جو و پیشتاز، برگزیدگان بارگان او عبارتند از:

مریم، دختر پاک منش عمران؛ آسیه، دختر ستم ستیز «مزاحم» و همسر استبدادگر عصر موسی، خدیجه،‌دختر نواندیش حجاز، و دیگر فاطمه، دختر سرفراز محمد صلی الله علیه و آله.

این بیان نشانگر برتری او در دانش و بینش نیز هست؛ چرا که علم برترین فضیلت است.


1) فروغ آسمان حجاز خدیجه علیهاالسلام / ص 357؛ الغدیر / ج 2 / 17.

2) سیره ی ابن هشام / ج 1 / ص 80.

3) بحار / ج 97 / ص 48.