از والاترین درجات ایمان، آن است که انسان در اوج آگاهی و عشق، از تدبیر حکیمانه ی خدا خشنود، و به آنچه او برای بنده اش تقدیر فرموده است، دلگرم باشد. این وصف خوش، از امتیازات بانوی خردمند حجاز در زندگی تاریخسازش بود. او در اوج آگاهی به همه ی فراز و فرودها و زیبایی ها و ناگواری های زندگی ـ که براساس تقدیر حکیمانه ی خدا و در راه بندگی او برایش پیش آمد ـ خشنود بود و در اوجی از ایمان و عرفان بود که همان را می پسندید که خدا بپسندد.
یکی درد و یکی درمان پسندد
یکی وصل و یکی هجران پسندد
من از درمان و درد و وصل و هجران
پسندم آنچه را جانان پسندد
او،به آنچه خدا برایش مقرر فرموده بود رضایت داشت، به ویژه پس از مفتخر شدن به همراهی پیامبر، دست در دست او در راه به دوش کشیدن بار مسئولیت، انواع شکنجه و آزار و تبعید و فشار واپسگرایان را به جان پذیرفت و توانمند و پرصلابت افتخار آفرید و تاریخ ساخت و به عنوان نمونه ی درخشان زن آزاده، به راه ماندگاری گام سپرد. او به گونه ای اندیشید و رفتار کرد که خدا از او خشنود شد و پیش از رسیدن مرگ، بشارت بهشت خدا را از زبان پیامبرش دریافت داشت؛ «فاقرأ علیها السلام من ربها و منی و بشرها ببیت فی الجنة…«(1)
از امام صادق در مورد ایمان استوار و مقام خشنودی خدیجه از تدبیر و تقدیر حکیمانه ی خدا پرسیدند، که فرمود: علی علیه السلام و خدیجه ـ که همراه پیامبر بودند و او را راستگوترین روزگاران می شناختند، پس از اندیشه ی بسیار در مورد او و پیامبریش، به رسالت او ایمان آوردند؛ اما روزی پیامبر آن دو را فراخواند و فرمود: این فرشته ی وحی است و می گوید: اسلام دارای برنامه ها و مقررات و پیمان هایی است:
1. ایمان و باور قلبی بر یکتایی خدا؛
2. ایمان به رسالت محمد صلی الله علیه و آله و سلم؛
3. ایمان به جهان پس از مرگ و حساب و کتاب و پاداش و کیفر؛
4. زندگی براساس مقررات جدید؛
5. و آراستگی به منش انسانی؛ اینک آیا این شرط را می پذیرید؟
خدیجه علیهاالسلام پس از اندیشه ای عمیق گفت: من به همه ی این اصول و ارزش ها ایمان آوردم، همه را گواهی نمودم، از جان و دل باور کردم و بر این پیام و این مسئولیت ها خشنودم، و در برابرش سر فرود می آورم.
1) بحار / ج 16 / ص 7؛ صحیح بخاری / ج 5 / ص 112.