در آیات قران نیز واژه های «عزت» و مشتقات آن در این معانی و مفاهیم به کار رفته است:
1. عزیز و ارجمند، در برابر ذلیل و بی ارج و بها:
»فلما دخلوا علیه قالوا یا أیها العزیز مسنا و أهلنا الضر.» (1)
پس هنگامی که برادران یوسف بر او وارد شدند، گفتند: هان ای عزیز! (2) م
2. سرفراز و پرصلابت، در برابر فروتن و نرمخو:
»یا أیها الذین آمنوا من یرتد منکم عن دینه فسوف یأتی الله بقوم یحبهم و یحبونه اذلة علی المؤمنین اعزة علی الکافرین.» (3)
ای کسانی که ایمان آورده اید! هرکس از شما از دین و آیین خویش برگردد به خدا زیانی نمی رساند، چرا که به زودی خدا گروهی را خواهد آورد که آنان را دوست می دارد و آنان نیز او را دوست می دارند؛ با مردم با ایمان و قانونگرا، فروتن و نرم خو هستند و بر کفرگرایان و قانون ستیزان پرصلابت و سرفراز؛
3. نیرومندتر و پرتوان تر، در برابر ناتوان تر و زبون تر:
»انا اکثر منک مالاً و اعز نفراً.»
دارایی من از تو افزون تر است و از نظر شمار نفرات نیز از تو پرتوان ترم (4)
این برادر من است. او نود و نه عدد میش دارد، و من تنها یک میش دارم، اما او می گوید: آن را هم به من واگذار کن؛ و در سخنوری بر من چیره شده است (5)
4. غالب و چیره، در برابر مغلوب و شکست پذیر:
»أن هذا أخی له تسع و تسعون نعجةً ولی نعجة واحدة فقال أکفلنیها و عزنی فی الخطاب.»
5. شکوه و شکست ناپذیری:
»ایبتغون عندهم العزة فان العزة لله جمیعاً.» (6)
… آیان اینان به راستی سرافرازی و پیروزمندی را نزد حق ناپذیران
می جویند؟! این پنداری بی اساس است! چرا که پیروزمندی و سرافرازی یکسره از آن خدا و نزد اوست.
6. سخت و دشوار:
»لقد جاءکم رسول من انفسکم عزیز علیه ما عنتم.» (7)
بی تردید برای شما پیامبری از خودتان آمد که بر او گران است شما در رنج و دشواری بیفتید…
7. عزیزتر و ارجمندتر:
»قال یا قوم ارهطی اعز علیکم من الله.»
هان ای قوم من! عشیره ی کوچک من بر شما از خدا عزیزتر است که فرمان او را پشت سر خویش افکنده و او را از یاد برده اید؟ (8)
8. تعصب و سرکشی و حق ناپذیری:
»بل الذین کفروا فی عزه و شقاق.» (9)
آنان که کفر ورزیدند در سرکشی و ستیزه اند.
با این بیان واژه ی «عزت» به تناسب مفهوم اصلی اش ـ که سختی و نفوذ ناپذیری است ـ گاه در سرکشی و حق ناپذیری نیز به کار رفته است، که در این صورت، به بیان «راغب» با این واژه، گاه ستایش می گردد و گاه نکوهش.
1) یوسف / 88؛ فصلت / 41؛ نمل / 34.
2) گفتنی است که واژه ی «عزیز» یکی از صفات خداست، و در قرآن، فراتر از 92 بار، ذات بی همتای او با این صفت یاد شده و این واژه در این مورد به کار رفته است.
3) مائده / 54.
4) کهف / 34؛ منافقون / 8.
5) ص / 23.
6) نساء / 139؛ یونس / 65؛ صافات / 180؛ ص / 82؛ شعراء / 26؛ فاطر / 10؛ مریم / 81.
7) توبه / 128.
8) هود / 92.
9) ص /2؛ بقره / 206.