جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

نخستین بیعت کننده با امیرمؤمنان (2)

زمان مطالعه: 3 دقیقه

در روایتی از پیامبر گرامی آمده است که:

»بنی الإسلام علی خمس: علی الصلوة والزکوة والصوم والحج والولایة، و ما نؤدی بشیء کما نودی بالولایة؛»

اسلام پس از اندیشه و باور توحیدگرایانه و بشردوستانه، در میدان عمل بر این اساس و ارکان بنیاد شده است:

1. بر پایه ی رابطه ی دوستانه و آگاهانه با خدا و توحیدگرایی خالص، که نشان آن، نمازهای شبانه روزی است.

2. رعایت حقوق انسان ها در جلوه های گوناگون زندگی که سمبل آن به رسمیت شناختن حقوق مالی و اقتصادی محروم ترین و بی

دفاع ترین انسان هاست که خود، نه توان گرفتن حقوق خویش را دارند و نه دفاع از آن را؛ آن گاه به سراغ آنان رفتن و با انگیزه های پاک و خدایی حقوق آنان را تمام و کمال پرداختن (1)

3. شرکت در مراسم پرمعنویت حج و طواف بر گرد خانه ی دوست و آشنایی با مقررات آن به عنوان سمبلی از جامعه ی نمونه و آرمانی اسلام، که هر سال در برابر دیدگان مردم برپا می گردد تا اندیشمندان و اصلاحگران و صاحبان قدرت و امکانات به یاد داشته باشند که جامعه ی مطلوب و مورد نظر پیامبر، جامعه ای است که برابری، عدالت، آزادی، امنیت، حق حیات و دیگر اصول حقوق بشر نه تنها در کران تا کران آن برای سیاه و سفید، آشنا و بیگانه و توانمند و محروم، که برای پرنده و حشره و گیاه نیز به رسمیت شناخته شود؛ تا در جامعه ها و در قلمرو قدرت خویش براساس زورمداری و فریب و خشونت و تاریک اندیشی حکم نرانند و حقوق بشر را پایمال سم ستوران نسازند.

4. روزه و رمضان، تا در هر سال یک ماه همگان برای یافتن به میهمانی خدا بیندیشند و از ماه ها پیش تر خود را برای رفتن به ضیافت خدا با توبه و جبران نارسایی ها و اصلاح همواره ی خود و روابط اجتماعی و سیاسی، خود و جامعه ی خود را در خور میهمانی خدا سازند، و به ظاهرسازی و بافته های یک طرفه و میان تهی بسنده نکنند.

5. و دیگر، دوستی علی علیه السلام و فرزندان پاک سرشت و پاک روش آن

حضرت، و آنان را به دلیل برتری در اندیشه و دانش و منش، الگو و سرمشق و نمونه ی زندگی گرفتن، که ولایت راستین این است، نه آن چه برخی می پندارند، و در گذر زمان آن را به چماق تکفیر و سرکوب و ذلت تبدیل ساخته اند.

از این زاویه بود که بانوی حق طلب و کمال جوی حجاز از همان آغازین سال های دعوت آسمانی پیامبر، با شناخت مقام والای امیر آزادی و آراستگی اش به بینش و منش مورد نظر پیامبر، دل را در گرو مهر او نهاد و با رهنمود خدا و پیشنهاد پیامبر با امیرمؤمنان ـ که به عنوان جانشین راستین پیامبر، آموزگار واقعی دین خدا و نمونه ی اسلام زنده و بالنده ـ بیعت نمود و پس از او، بسیاری از بزرگان نیز چنین کردند.

و این از دیگر ویژگی ها و امتیازات آن بانوی بزرگ آزادی و معنویت در زندگی تاریخ ساز و پرافتخار اوست.

اسناد خدشه ناپذیر تاریخی و حدیثی در این مورد، از جمله آورده اند:

»ثم قال یا خدیجة! هذا علی مولاک و مولی المؤمنین و امامهم بعدی.

قالت: صدقت یا رسول الله قد بایعته علی ما قلت، اشهد الله و اشهدک بذلک و کفی بالله شهیداً…؛» (2)

پس از گذشت مراحلی از فرود وحی و دعوت پیامبر و پیشتازی علی علیه السلام و خدیجه در گرایش به اسلام و ایمان و آزادی و عدالت، روزی

پیامبر با اشاره به امیر آزادی فرمود: هان ای خدیجه! این سمبل ایمان و آزادگی، سرمشق و سررشته دار تو بانوی اندیشه و ایمان، و سررشته دار دیگر توحیدگرایان و کمال جویان است، و پیشوای آنان پس از رحلت من خواهد بود؛ در این مورد چه می اندیشی؟

او با انتخابگری ـ که از ویژگی های او بود ـ با سنجیده گویی و اخلاص پاسخ داد: این حقیقت را گواهی نموده و اینک بر این اساس و این باور با او بیعت می کنم، و خدای آگاه و پیام آورش را بر درستی و استواری این انتخاب و این بیعت، به گواهی می گیریم و می دانم که گواهی خدا بسنده است.


1) توبه / 60.

2) بحار / ج 18 / ص 231؛ اثباة الهداة / ج 1 / ص 641؛ وسائل الشیعة / ج 1 / ص 281؛ الأنوار الساطعة من الغراء الطاهرة / ص 337 ـ 340.