اسناد روایی و تاریخی بیانگر این واقعیت است که بانوی خردمند حجاز، زن شریف و ثروتمند و صاحب امکاناتی بود که به تجارت گسترده ای اشتغال داشت. کارگزاران و کارمندان و عوامل اجرایی را، از میان انسان های سالم و امانتدار و درستکار و آزمون شده استخدام می کرد و خود در مرکز و خانه و دفتر کارش می نشست و این کاروان عظیم تجارتی را با سرانگشت نیرومند تدبیر و قدرت گره گشایی مدیریت خویش به حرکت می آورد و به کارهای اقتصادی خویش سامان می بخشید.
با دقت در انتخاب وقت و فرصت، نوع کالا و مقدار آن، حرکت و بازگشت و توقف کاروان را با آگاهی از زمان و مکان، به گونه ای تنظیم و تدبیر و برنامه ریزی می کرد که شگفتی همگان را برمی انگیخت و کاروان بزرگ تجارتی اش همواره در راه بود؛ از یمن به حجاز می رفت و
از حجاز به شام و دیگر مراکز مهم اقتصادی و تجاری و مبادلاتی جهان عرب؛ و سود سرشار و عادلانه و فراوانی با خود به همراه می آورد.
اگر به شرایط آن روز جهان و نیز دنیای عرب و قلمرو حجاز در آن روزگاران آشنا باشیم، و نیز اگر اسارت و محرومیت کامل «زن» از حقوق انسانی و اجتماعی اش را به یاد داشته باشیم، و اگر زنده به گور شدن دختران را به خاطر بیاوریم، آن گاه اداره ی چنین شریان مهم اقتصادی به وسیله ی یک دختر هوشمند و پاک منش و به مدیریت توانمند و ظریف او، ما را به شخصیت برجسته و ابتکار در کارها و روح مدیریت و سازنده ی او رهنمون می شود و در می یابیم که به راستی او در آن روزگاران، خردمندترین و مدبرترین و کارآمدترین بانوی جهان خویش بود.
یکی از نویسندگان بزرگ عرب در این مورد می نویسد: خدیجه، این بانوی آگاه و پاک سرشت و این انسان شیفته ی فضیلت و معنویت که حق گرایی، فضیلت طلبی، نواندیشی و عشق به کمال و رشد و پیشرفت از ویژگی هایش بود، از همان روزگار جوانی و پیش از آشنایی با پیامبر و ظهور اسلام نیز یکی از دختران نامدار و با فضیلت حجاز و عرب به شمار می رفت.
او در جهان عرب نخستین زن توانمندی است که در اقتصاد و تجارت و مدیریت درخشید و در این راه شخصیت منطقه ای و شهرت جهانی به هم زد؛ به گونه ای که نام بلند او در تاریخ عرب و در آثار و نوشته های تاریخ نگاران پیش از اسلام نیز با شکوه و عظمت و به عنوان
یک قهرمان بزرگی ملی آمده است.
او در کار تجارت و مدیریت خویش براساس همان بینش و منش برجسته اش ـ که پاک روشی و پاک منشی و راستی و درستی و عدالت خواهی و ستم ستیزی بود ـ گام بر می داشت و هرگز به هر قیمت و هر بهایی سود نمی جست و درآمد نمی خواست. او هرگز بسان برخی زورمداران و زرپرستان روزگار ما تجارت را به عنوان وسیله ای برای به دست آوردن درآمدهای سرشار، اما حرام و ظالمانه و غیر شرافتمندانه و ضد مردمی و به هر شکل و از هر راه نمی پسندید. هرگز در اندیشه ی سودجویی و منفعت طلبی های فردی و شخصی و بی رویه و بی ضابطه و به بهای فقر و فلاکت و اسارت و نگونساری مردم خویش نبود، بلکه همواره در تلاش بود تا مدیریت اقتصادی و کار تجارت و بازرگانی اش به دور از هر گونه تخلف اقتصادی و پاک از هر نوع آلودگی های مالی و به دور از هرگونه درآمدهای بادآورده و ظالمانه باشد و راهی برای رشد و گامی برای پیشرفت جامعه و دنیای خویش.
از این زاویه بود که برخلاف رسم رایج بازار روزگارش، او از احتکار و انحصار، کم فروشی و فریب، از رباخواری و بهره کشی های ظالمانه ی رایج و از هر نوع حرام خوارگی مریی و نامریی و سوء استفاده از فرصت و اعتبار و امکانات برای انباشتن ثروت دوری می جست، و کار پرشرافت خویش را به این گناهان بزرگ آلوده نمی ساخت و به کارگران و کارمندان و مدیران تحت فرمانش نیز هشدار می داد که داد و ستد و سود و درآمد را در پرتو درایت و صداقت و هوشمندی و از
راههای مشروع و عادلانه ی تجارت و صادرات و واردات و خدمت به کشور و ملت خویش و تعهد و تخصص بجویند، نه از هر راهی.
او، به دلیل همین بینش و منش مترقی و ویژگی های اخلاقی و انسانی و مدیریت منطقی و خردمندانه نیز نه تنها اعتماد بازارهای داخلی، بلکه بازارهای منطقه ای را نیز به دست آورده و راه پیشرفت و ترقی و رشد را برای دیگران هم گشود، و آن گاه موفقیت بود که از پی موفقیتی دیگر و سود سرشار بود که از پی سودی دیگر می رسید و کاروان های تجاری او بود که مورد استقبال بازارهای مصر و یمن و شام و حبشه و… قرار می گرفت (1)
و دیگری می نویسد: در تاریخ بشر زنانی چند به مقام والای انسانیت رسیده اند و برترین زنان شده اند، خدیجه علیهاالسلام سومین آنان بوده است. نخستین آن ها آسیه، همسر عدالت خواه فرعون مصر بود که موسای کلیم را نگهداری کرد و نواندیشانه و عدالت جویانه بر ضد استبداد و فریب فریاد اعتراض سرداد و تا پای جان مبارزه کرد.
دومین آنان مریم علیهاالسلام بود که عیسای مسیح را به جهان بشریت تقدیم داشت و برای ایجاد تحول مطلوب به جهاد و تلاشی سترگ دست زد.
سومین آنان بانوی نواندیش و عدالت خواه حجاز و عرب، خدیجه علیهاالسلام بود که در نفی جهل و ستم و روش اداره ی جامعه به سبک استبدادی و زندگی خرافی و تلاش برای ساختن دنیای نو کوشید، و با
ظهور اسلام و پیامبر به مقام معاونت و مشاوره و وزارت اسلام و پیامبر نایل آمد و به ایثار و فداکاری سترگی دست زد، و چهارمین آنان فاطمه علیهاالسلام، دخت سرفراز او بود که سالار زنان عصرها و نسل ها لقب گرفت. هر چهار بانو، حقی بزرگ بر بشریت دارند؛ زیرا در استوار کردن راه سعادت و رشد و اوج بشر شرکت نموده و نقشی سرنوشت ساز داشته اند.
سه بانوی نخستین در نشان دادن راه کمال، سهمی به سزا دارند، زیرا پیموده راه رشد را به بشر نشان دادند.
خدیجه علیهاالسلام ملکه ی قریش و بانوی بانوان عرب، زنی بود بسیار خردمند و عاقل، متقی و پرهیزگار، مدیر و مدبر، پخته و مردم شناس، آینده نگر و سنجیده کار، دارای ثروتی کلان نفوذی بسیار بود. وقتی ثروت و تقوی، عقل و تدبیر، حسن سلوک و پختگی باهم گرد آیند، بالاترین مقام اجتماعی را برای دارنده اش فراهم می سازند.
خدیجه نه تنها بانوی بانوان قریش بود، که ملکه ی جهان عرب به شمار می آمد؛ آن هم بدون آن که سپاهی داشته باشد و از ارتشی برخوردار گردد. قدرت این بانو، عقل و خردمندی و تقوا و آینده نگری و منش مترقی اوبود (2)
1) تذکرة الخواص / ج 2 / ص 300 ـ 302.
2) راه محمد صلی الله علیه و آله و سلم / ص 154.