جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

وصف خدیجه در آینه ی سخن اندیشمندان

زمان مطالعه: 16 دقیقه

سیمای درخشان بانوی پرمعنویت و کمال جوی حجاز در آینه ی بزرگان و دانشمندان و صاحبان خرد و بینش نیز تماشایی است؛ در این جا به نمونه هایی از دیدگاه چهره های معاصر آن حضرت و برخی از اندیشمندان و سرایندگان نسل های بعد می نگریم:

1. جناب ابوطالب ـ که خود از چهره های نامدار تاریخ عرب و اسلام است ـ پیش از طلوع خورشید اسلام در وصف خدیجه چنین گفت:

»ان خدیجة امرأة کاملة میمونة فاضلة تخشی العار و تحذر الشنار… و خطبها ملوک العرب و رؤسائهم و صنادید قریش و سادات بنی هاشم و ملوک الیمن و اکابر الطائف و بذلوا لها الأموال فلم ترغب فی احد ورأت أنها اکبر منهم…؛» (1)

راستی که «خدیجه» بانویی است در اوج خرد و کمال، پربرکت و آراسته به خیر و خوبی، زیبنده و صاحب فضل و کرامت است. او به خوبی ها آراسته است و از هر گونه نقطه ی سیاه و عیب و عار جامعه و دنیای خویش، سخت به دور و پاک و پاکیزه است… او در جایگاهی است که شاهان و سران عرب، دلاوران قریش و بزرگان بنی هاشم، زمامداران یمن و سردمداران طائف به خواستگاری او شتافتند و هر کدام برآن شدند تا او را غرق در زر و زیور و پول و ثروت سازند. اما او به هیچ یک روی موافق نشان نداد؛ چرا که او خود را از اندیشه ها، پیشنهادها، رفتار و کردار آنان برتر و بالاتر می نگریست و کسی را از نظر رشد اندیشه و درستی عمل کرد و منش مترقی هم پایه و هم وزن خود نمی یافت….

2. و نیز در خواستگاری از او برای پیامبر، به خاندان خدیجه علیهاالسلام رو نمود و در وصف او فرمود:

»ان ابن اخینا خاطب کریمتکم الموصوفة بالسخاء والعفة و هی فتاتکم المعروفة المذکورة فضلها الشامخ خطبها…» (2)

اینک برادر زاده ی ما محمد صلی الله علیه و آله و سلم ـ که بی نیاز از وصف و ستایش است ـ به خواستگاری دخت گرامی شما آمده است؛ آن دخت ارجمندی که به ویژگی بخشندگی و سخاوت و پاکی و پروا آراسته است؛ همو که انسانی است بلند جایگاه و به شکوه و عظمت در میان شما شهره ی آفاق است، و برتریش زبانزد همگان و مقامش ارجمند می باشد.

3. بانو «ام سلمه» ـ که از زنان برجسته ی تاریخ اسلام و همسر گران قدر پیامبر پس از «خدیجه» است ـ به هنگام وصف آن بانوی کمال به وسیله ی پیامبر، گفت:

»یا رسول الله! انک لم تذکر من خدیجة امراً الا و قد کانت کذلک…»

ای پیامبر خدا! راستی که خدیجه همان گونه بلند مرتبه و پراخلاص و درست اندیش و شایسته کردار بود که شما همواره او را وصف می کنی (3)

4. «اسما» از زنان نواندیش و تاریخ ساز عصر رسالت در وصف خدیجه، خطاب به او گفت:

»… انت سیدة نساء العالمین!» (4)

راستی که تو سالار زنان عصرها و نسل ها هستی.

5. بانوی کمال جو و شجاع تاریخ اسلام، «صفیه» دختر

»عبدالمطلب» و عمه ی پیامبر در وصف او چنین سرود:

… ثم السعود لأحمد

والسعد عنه ما برح

بخدیجة بنت الکمال

بحر نایلها طفح

یا حسنها فی حلیها

والحلم منها ما برح…

شادی و شادمانی با نشاط و طراوت فرا رسید، و بد پنداری و اندوه برطرف شد.

فروغ درخشان ما، چهره برافروخت و موج نیک بختی و شادکامی از افق پدیدار گردید.

و این همه به برکت وجود ارجمند محمد صلی الله علیه و آله و سلم است؛ همو که در سرزمین حجاز و در زبان مردم آن به نیکی و بزرگمنشی یاد می شود.

هرگاه «احمد» با همه ی انسان ها و نیز دیگر پدیده های آفرینش مقایسه شود، برتری و شکوه او بر همه ی آن ها آشکار خواهد شد.

اینک بار دیگر شکوه محمد صلی الله علیه و آله و سلم بر قریش آشکار گردید و به یمن وجود او، همای نیک بختی و سعادت برای همیشه در آسمان زندگی انسان های کمال جو و رشد خواه به پرواز درآمد.

امواج این سعادت و نیک بختی «خدیجه» را در برگرفت؛ همو را که دخت خرد و کمال و پاکی ها و ارزش هاست.

راستی که خدیجه چه بانوی شکوهمند و آراسته ای است! و چه قدر درایت و بردباری از گفتار و منش او نمایان است.

6. «محمد«، از نوادگان امام حسن علیه السلام ـ که از دانشمدان ژرف نگر و پرواپیشه در تاریخ اسلام بود ـ در این مورد می گفت:

»و من الأزواج افضلهن خدیجة الطاهرة…»

از همسران پیامبر، برترین شان از نظر بینش و منش و جمال و کمال خدیجه ی پاک سرشت و پاک منش بود، که درود خدا بر او باد.

7. «عبدالله بن زبیر» که در دوستی با خاندان پیامبر دارای سابقه ی نیکی نیست، به وجود ارزشمند خدیجه علیهاالسلام مباهات می نمود، به گونه ای که در یک رویارویی گفتاری با معاویه، گفت: از افتخارات من این است که عمه ی گران قدرم «خدیجه«، آن بانوی بزرگ و دارای ریشه و تباری نیک و رفتار و کرداری والاست، اما عمه ی تو، «ام جمیل» است (5)، که خدا در نکوهش بداندیشی و رفتار ظالمانه اش فرمود:

»تبت یدا أبی لهب و تب.

ما أغنی عنه ماله و ما کسب.

سیصلی ناراً ذات لهب.

وامرأته حمالة الحطب.

فی جیدها حبل من مسد.

زیان کار باد دوست ابولهب، و زیان کرده است.

دارایی اش و آن چه به دست آورد به کارش نیامد.

به زودی در آتشی شعله ور خواهد سوخت.

و زنش نیز ـ که هیزم شکن است، و در گردنش ریسمانی بافته شده از لیف خرماست ـ به آن آتش می سوزد.

8. حدیث نگار نامدار اسلام، جناب «اربلی» در وصف آن بانوی نوگرا و با معنویت می نویسد:

»و کانت خدیجة امرأةً حازمةً نبیلةً شریفةً، و هی یومئذ اوسط قریش نسباً، و اعظمهم شرفاً، و اکثرهم مالاً، و کل قومها قد کان حریصاً علی تزویجها، فابت و عرضت نفسها علی النبی و قالت: یابن عم! انی رغبت فیک لقرابتک منی وشرفک من قومک و امانتک عندهم و صدق حدیثک و حسن خلقک…» (6)

خدیجه به راستی بانویی خردمند و خردورز و بسیار پرشرافت بود او در روزگار خویش از نظر ریشه و تبار از بهترین های «قریش» بود و از نظر شرافت و شکوه، پرشکوه ترین آنان، و از نظر ثروت و امکانات، ثروتمندترین آنان به شمار می آمد. بسیاری از چهره های سرشناس عرب و عجم برای پیوند با او سخت می کوشیدند و خواستگار بی قرار او بودند، اما او به آنان پاسخ منفی داد و در همان حال، خود با هوشمندی و آینده نگری عجیبی به خواستگاری پیامبر رفت و با درایت و نجابت، انگیزه های انسانی و معنوی خویش را برای این پیشگامی بیان نمود و گفت: من به خاطر خویشاوندی و هم فکری و به دلیل شرافت، امانت، راستی و منش شایسته ات دل در گرو مهر تو دارم و بر آن هستم که اگر بپذیری با تو پیمان زندگی مشترک امضا کنم.

9. «علامه ی مجلسی» می نویسد: خدیجه یاور راستین و پراعتبار اسلام بود که پیامبر خدا با وجود او و حمایت بی دریغ و کارسازش از

هدف های بلند و آزادی بخش خود آرامش و آسایش می یافت… و شاید در پاداش این کار سترگ اوست که جبرئیل نزد پیامبر می آید و پیام می آورد که: ای پیامبر! به خدیجه از سوی پروردگارش سلام برسان! پیامبر خدا هم رو به آن بانوی آزادمنش می نماید می فرماید: خدیجه! این فرشته ی وحی است که از سوی پروردگارت به تو سلام آورده است.

و آن بانوی دانش و معنویت پاسخ می دهد که:

»الله السلام و منه السلام و إلیه السلام؛»

ذات بی همتای خدا سرچشمه ی سلام و ارزانی دارنده ی سلامت است، و سلامت و امنیت از سوی اوست و سلام و دورد به بارگاه او باز می گردد (7)

10. و نیز از اندیشمندان مسلمان آورده است که در نقش حیاتی و حساس بانوی آزادی در پیشرفت اسلام و یاری رسانی به آرمان بلند پیامبر می گویند: راستی که خدیجه علیهاالسلام وزیر راستین اسلام، مشاور خردمند و شجاع پیامبر و حمایتگر پراعتبار او بود. آن حضرت به یاری او و حمایت بی دریغ و شجاعانه اش بر انبوه مشکلات و موانع چیره می شد، و با مهر و صفای وصف ناپذیر او آرامش خاطر می یافت؛

و کانت خدیجة وزیرة صدق علی الإسلام، و کان رسول الله یسکن الیها.» (8)

11. از دانشمندان نامدار اهل سنت «فضل بن روزبهان» می نویسد:

»اما فضائل خدیجة فهی کثیرة لاتحصی.» (9)

اما برتری ها و والایی های خدیجه بی شمار و بسیار است…

12. و نیز از بزرگان اهل سنت، «سبکی» می نویسد:

»والذی نختاره و ندین الله به ان فاطمة افضل من خدیجة…» (10)

آن چه در مورد بانوی بزرگ اسلام، خدیجه علیهاالسلام برمی گزینیم و بدان عقیده داریم، این است که او برترین زنان قریش، سرور زنان عرب، مام ارجمند توحیدگرایان و نواندیشان و سالار زنان گیتی است؛ اما ریحانه ی سرفراز پیامبر، فاطمه علیهاالسلام از او هم برتر و پرشکوه تر است. با این بیان فاطمه علیهاالسلام دخت ارجمند پیامبر، برترین زن تاریخ بشر است، و پس از او «خدیجه«، برترین زن عصرها و نسل هاست.

13. و نیز «قاضی نعمان مغربی» از دانشمندان اهل سنت می نویسد: «خدیجه» بانوی بزرگ تاریخ ـ که رضوان خدا بر او باد.ـ همان بزرگ بانویی است که مام ارجمند امامان نور را به دنیا آورد، و پیامبر گرامی با پیام فرشته ی وحی بشارت بهشت پرطراوت و زیبای خدا را به او داد. او ثروت بسیارش را در راه حق و عدالت و یاری رسانی به هدف های بلند پیامبر عدالت هزینه کرد، و به راستی محبوب ترین، برترین و گرامی ترین همسر پیامبر در نظر آن حضرت بود. او مام ارجمند دخت سرفراز پیامبر، فاطمه علیهاالسلام و دیگر فرزندان آن حضرت و به بیان پیامبر، آرامش بخش دل توفان زده ی او از فشار تاریک اندیشان و استبدادگران بود.

او بانوی قانونمند و حق شناسی بود که در همه ی زندگی مشترک با پیامبر، میان او و آن حضرت جز همگرایی و صفا و عشق و وفا جریان نیافت، و کوچک ترین کدورت و آز‍ردگی پدید نیامد، و در حالی جهان را بدرود گفت که پیامبر از او خشنود و سپاسگزار بود (11)، و او نیز از آن حضرت خشنود (12)

14. «علامه ی مامقانی» در وصف او می نویسد: خدیجه همسر جاودانه و همواره ی پیامبر است و به راستی مادر شایسته کردار و پرمعنویت مؤمنان (13)

و نیز می نویسد: برای آن بانوی فرزانه، این شرافت و شکوه که برترین افتخار و شکوه است، بسنده می باشد که راه و رسم عادلانه و بشردوستانه ی اسلام در برابر شرک و استبداد و تاریک اندیشی و تعصب کور، جز در پرتو جاذبه ی پیامبر و منش او، جهاد خالصانه امیرمؤمنان و ثروت بی کران خدیجه و جهاد مالی او قامت برنیفراشت و گسترش نیافت، که این واقعیت در روایات آمده است؛

»کفاها شرفاً فوق شرف ان الإسلام لم یقم الا بمالها و سیف علی بن ابی

طالب کما روی متواتراً.» (14)

15. فقیه و عالم نامدار جهان تشیع، مرحوم آیت الله خویی در گرامی داشت آن بانوی تاریخ ساز می نویسد: شکوه و عظمت خدیجه، بخشش ثروت بی کرانش در راه خدا و پیشبرد هدف های آزادی بخش اسلام و پیامبر و همراهی و هم گامی و فداکاری اش در خدمت پیامبر به گونه ای روشن است که ما را از گفتار بیشتر در وصف او بی نیاز می سازد (15)

16. «سلیمان کتانی» دانشمند نامدار عرب در وصف آن حضرت می نویسد: «خدیجه» ثروت هنگفت خود را با سخاوتی وصف ناپذیر به محمد صلی الله علیه و آله و سلم بخشید، در حالی که هرگز این احساس را نداشت که چیزی می بخشد؛ بلکه این احساس را داشت که از وجود گران مایه ی او، هدایت و سعادت و رستگاری دو جهان را ـ که بر همه ی گنجینه های گیتی برتری دارد ـ به دست می آورد. او احساس می کرد که مهر و عشق پاک را به پیامبر آزادی و مهر هدیه می کند، و در برابر آن سعادت و رستگاری و ماندگاری همه جانبه را به دست می آورد (16)

17. دانشمند شهیر عرب، بانو «قراعه» می نویسد: تاریخ در برابر شکوه و عظمت «ام المؤمنین» خدیجه علیهاالسلام سر فرود می آورد و در برابر او با نهایت فروتنی می ایستد و نمی داند که نام این بانوی بزرگ جمال و

کمال را در کدامین فراز بلند خویش به ثبت برساند.

18. «شهاب الدین آلوسی» یکی از مفسران نامدار اهل سنت می نویسد: «ابن عباس» از پیامبر خدا آورده است که فرمود: چهار زن نواندیش و ستم ستیز در زندگی خویش به گونه ای با درایت و شهامت زیستند و درخشیدند، که سالار زنان روزگار خویش شدند: مریم، آسیه، خدیجه و فاطمه؛ «اربع نسوة سیدات سادات عالمهن: مریم بنت عمران، و آسیة بنت مزاحم، و خدیجة بنت خویلد….» (17)

19. «علاامه ی قزوینی» به هنگام بحث از ریشه و تبار پرشکوه و درخشان ریحانه ی پیامبر، می نویسد: مام گران مایه ی فاطمه علیهاالسلام، بانوی نوگرا و کمال جوی و ارجمندی است، به نام «خدیجه«؛ بانویی سپید چهره، نورانی، بلند قامت و زیبا که در میان جامعه و مردمش پرشرافت و بلند مرتبه بود، و در کارهایش اندیشور و بسیار خردمند، از هوشمندی و درایت بهره ای بسیار داشت، و در امور و شئون زندگی از بینشی ژرف و فراوان برخوردار بود.

در پرتو استقلال فکر و عمل و اعتماد به خویشتن می زیست و به برکت مغز متفکر و هوشمند خود چرخ های امور اقتصادی و تجاری گسترده ی خویشتن را به حرکت در می آورد و به اصول و مبانی و مقررات صادرات و واردات و مدیریت شایسته ی اقتصادی آگاه بود.

این ها همه از صفات شایشته و ویژگی های آن بانوی بزرگ به عنوان یک انسان شریف و یک زن با شخصیت و تاریخ ساز بود.

اما صفات برجسته ی او به عنوان یک همسر و برای زندگی مشترک.

او بانویی بود که هزاران هزار دینار از ثروت و دارایی خویش را به همتای گران قدرش بخشید، تا آن حضرت به هر صورتی که می خواهد و می پسندد در آن تصرف نماید. بی هیچ تردیدی دارایی هنگفت و سرمایه ی عظیم تجاری و اقتصادی این بانوی هوشمند و فداکار در پیشرفت و استواری اسلام و برپایی جامعه ی جدید نقش اساسی داشت؛ چرا که اسلام در آن مرحله ی حساس از حیات خویش در حال شکل گرفتن و قدرت یافتن بود و نیاز شدیدی به ثروت و امکانات اقتصادی داشت، و خدا بر اثر درست اندیشی و اخلاص او، این افتخار را به وی داد که دارایی و امکانات تجاری و مالی اش را برای اسلام و آزادی و پیشرفت انسان ها مهیا ساخت، و با تأمین نیاز اقتصادی پیشوای آزادی و نواندیشان همراه او در آن شرایط حساس، هدف پیامبر که پیشرفت اسلام و برپایی ارکان عدالت اجتماعی بود ـ به طور عملی تحقق یافت و پایه های آن استوار گردید؛ به همین جهت است که پیامبر فرمود:

»ما نفعنی مال قط مثل ما نفعنی مال خدیجة؛» (18)

هیچ ثروتی همانند ثروت «خدیجه» برای اهداف بلند من سودبخش

نیفتاد.

پیامبر با بهره گیری از ثروت «خدیجه«، با دست باز، وام وامداران را می پرداخت، بردگان را آزاد می نمود، به درماندگان کمک می کرد و بار را از دوش آنان بر می داشت و در رخدادهای ناگوار زندگی از آن مال پربرکت و پر سعادت به هر اندازه لازم بود هزینه می کرد و زیر بال محرومان را می گرفت، و هنگامی که در مکه بود به یاران آزادی خواه و نواندیش، اما تهی دست و زیر فشار استبداد و ستم کمک می کرد، و نیز پول و امکانات لازم برای هجرت مهاجران را می پرداخت.

پیامبر در زمان حیات درخشان این بانوی فداکار آن چه صلاح می دانست از دارایی او هزینه می کرد و پس از رحلت او نیز باقیمانده ی ثروتش را، او و فرزندانش به ارث بردند (19)

درست به همین جهت است که سخن جاودانه ی پیامبر مفهوم روشن خویش را پیدا می کند که فرمود: اسلام پس از جاذبه و معنویت مفاهیم و مقررات خود، تنها با شجاعت و شهامت و شمشیر عدالت طلب و آزادی خواه علی، و دارایی بسیار «خدیجه«، در برابر فشار استبداد تاریک اندیش برپای ایستاد و استواری یافت؛

»ما قام و لااستقام الدین الا بسیف علی و مال خدیجة.» (20)

20. نویسنده ی کتاب «بهجة قلب مصطفی» در وصف آن بانوی معنویت می نویسد:

خدیجه علیهاالسلام نخستین بانویی است که پیامبر با او پیمان زندگی مشترک بست. او 68 سال پیش از هجرت پیامبر در خاندانی بزرگ و محترم دیده به جهان گشود و با اخلاق پسندیده و صفات برجسته تربیت یافت و به اندیشمندی و تیزهوشی و پاکدامنی اراسته گردید؛ تا آنجا که در روزگار تیره و تار جاهلیت، آن بانوی کمال در قبیله و شهرش به عنوان «طاهره» یا پاک منش و پاک روش از او یاد می شد.

وی دارای اموالی فراوان بود و به وسیله ی آن به تجارت می پرداخت. او برای اداره ی شایسته و بایسته ی کاروان های بزرگ تجاری و امور بازرگانی اش چهره های درست کار و خوشنام را با حقوق و مزایا به همکاری دعوت می نمود. به همین جهت هنگامی که به وسیله ی برخی از آگاهان از درست اندیشی و صداقت، امانتداری و پاکی، بزرگواری و بزرگمنشی و درایت و خوش رفتاری محمد صلی الله علیه و آله و سلم آگاهی یافت، از آن حضرت دعوت کرد تا مدیریت و سرپرستی امور بازرگانی او را بر عهده گیرد. آن حضرت نیز دعوت او را پذیرفت، و با «میسره«، غلام او برای تجارت به شام رفت. در میان راه و در نزدیکی صومعه ی راهبی، در زیر سایه درختی به استراحت پرداخت. راهب که آن حضرت را دید پرسید: این مرد کیست؟

گفتند: جوانمردی از قریش است و اهل حرم می باشد.

راهب گفت: در زیر این درخت هیچ گاه کسی جز پیامبر فرود نیامده است.

کاروان تجاری خدیجه علیهاالسلام به سرپرستی محمد صلی الله علیه و آله و سلم از آنجا گذشت

و به شام رسید و آن حضرت کالاهای تجاری را فروخت و در برابر آن ها آن چه می خواست خریداری نمود و پس از بازگشت موفقیت آمیز و پرسود به مدینه، اموال خدیجه را به وی داد.

»میسره» سخنان راهب را به خدیجه گزارش کرد، و او نسبت به حضرت علاقمند گردید و این آشنایی و امانت و درایت به همراه گزارش غلام هوشمند خدیجه از بینش و منش زیبای محمد به او، مایه ی مهر و عشق او به آن حضرت شد و پس از مراحلی، خود با درایت خواستار ازدواج با آن حضرت شد.

آن بانوی بزرگ از اشراف قریش بود و دارایی فراوانی داشت. حضرت پیشنهاد خدیجه را با عموهای خود در میان گذاشت. جناب حمزه نزد پدر و عموی او رفت و وی را برای محمد صلی الله علیه و آله و سلم خواستگاری کرد، و با موافقت خاندان او، آن پیوند صورت گرفت (21)

21. دانشمند دیگری می نویسد: «خدیجه«، آن بانوی ارجمند از تبار پیامبران بود؛ زن اندیشمندی بود که افتخار خود را در پیوند با پیامبر دانست و برای رسیدن به این هدف از هیچ تلاشی فروگذار نکرد. او زنی ثروتمند و پاک منش، پناه و امید زنان و دختران محروم و ستمدیده ی جامعه، عالمه، و فاضله و در عفاف و پاکی، شهره ی مکه و حجاز بود.

او با پیامبر پیمان ازدواج بست، پیوندی خدایی و سرشار از صفا و اخلاص و حرمت گذاری به حقوق پیامبر، و براساس مهر و عشق؛ به گونه ای که پس از رحلت او پیامبر هرگز او را از یاد نبرد و همسری را از

نظر شکوه و مقام و معنویت با او در خور مقایسه ندید.

او می فرمود: خدیجه زنی بود که پیش از همه ی زنان گیتی به من ایمان آورد، و همه ی امکانات خود را در راه حفظ اسلام و مسلمانان ایثار کرد، و زمانی با من کنار آمد و به همراهیم پرداخت که همه از من گسسته بودند.

آن زن بزرگمنش، به گونه ای ثروت و دارایی خود را بزرگ منشانه در راه خدا هزینه کرد که به هنگام رحلت، حتی جامه ای برای آخرت خویش نداشت.

22. و اندیشمندی بزرگ می نویسد: در تاریخ بشر زنانی چند به مقام والای انسانیت رسیده اند و برترین زنان شده اند، و خدیجه علیهاالسلام سومین آنان بوده است.

نخستین آن ها آسیه، همسر نواندیش و عدالت خواه فرعون مصر بود که موسای کلیم را برای نجات و سعادت بشر نگهداری کرد و به حمایت دلیرانه از او برخاست.

دومین آنان مریم علیه السلام بود که عیسای مسیح را به همراه آیین صلح و بهروزی به جهان خشن و تندخوی روزگار تقدیم داشت.

سومین آنان بانوی خردمند و پرواپیشه ی حجاز و یار و پشتیبان پراعتبار محمد صلی الله علیه و آله و سلم و شریک دغدغه های او بود، و چهارمین آنان فاطمه علیهاالسلام، دخت سرفراز همین مادر پرشکوه و با معنویت بود که سالار زنان عصرها و نسل ها لقب گرفت.

هریک از این چهار بانوی نامدار، حقی بزرگ بر فرهنگ و تمدن و

رشد بشریت دارند؛ زیرا در استوار کردن راه سعادت و کمال و اوج بشر شرکت نموده و نقشی سرنوشت ساز داشته اند.

آن گاه می افزاید: خدیجه علیهاالسلام ملکه ی قریش و بانوی بانوان عرب، زنی بود بسیار خردمند و عاقل، متقی و پرهیزکار، مدیر و مدبر، پخته و مردم شناس، ژرف نگر و سنجیده گو، سنجیده کار و آینده نگر و دارای ثروتی کلان؛ وقتی ثروت و تقوی، عقل و تدبیر، منش زیبا و پختگی باهم گرد آیند، بالاترین مقام اجتماعی و معنوی را برای دارنده اش فراهم می سازند.

خدیجه نه تنها بانوی بانوان قریش بود، که ملکه ی جهان عرب به شمار می آمد؛ آن هم بدون آن که سپاهی داشته باشد و از ارتشی برخوردار گردد.

قدرت این بانو در عقل و خردمندی، تقوا و آینده نگری، بینش زیبا و منش مترقی و پاک روشی و معنویت طلبی و آراستگی او به ارزش های انسانی بود (22)

و می افزاید: خدیجه در زندگی خویش نمونه ی کامل از تقوا و پرهیزکاری و بزرگواری و آزادمنشی شد، به گونه ای که در آن روزگار «طاهره» لقب داده شد…

»خدیجه ی طاهره» آن قدر به خدایش نزدیک گردید و به مقام عالی معنوی رسید که فرشتگان در برابرش سر تعظیم فرود آوردند.

از پیامبر آورده اند که در شب معراج به فرشته ی وحی گفتم: آیا پیامی داری؟

فرشته ی وحی گفت: «آری، سلام مرا به خدیجه برسان.»

هنگامی که پیامبر پس از فرود و پیشواز ازخدیجه علیهاالسلام از آن حضرت، سلام فرشته ی وحی را به او رساند، او چنین پاسخ داد:

»خدای بزرگ، سلام و سلامت بخش است و سلام و سلامتی از او آغاز می شود و به خودش پایان می یابد و بر فرشته ی گران قدر او سلام و درود من باد.» (23)

پاسخ خدیجه به سلام جبرئیل نشانگر عرفان کامل و اوج معنوی اوست.

سلام جبرئیل برای خدیجه نشان می دهد که خدیجه بالاترین قرب به خدا را دارا بوده است، و عشق او به پیامبر نیز رحمانی و عشقی مقدس بوده است.

خدیجه بدین وسیله در زمره ی خدمت گزاران رشد و نجات بشر قرار گرفت و یار و یاور پیامبر عدالت و آزادی شد، او این آرزو را در دل داشت و به آن رسید (24)

و نیز می نویسد: خدیجه از بینش معنوی برخوردار بود و دریچه ای از غیب و جهان دیگر بر او گشوده بوده که پیامبری از نسل «عبدالمطلب» به وجود خواهد آمد؛ پیامبری که برترین پیامبران می باشد و او کسی جز

محمد صلی الله علیه و آله و سلم امین نیست (10)

23. و دانشمند و روشنفکر عرب، دکتر محمد عبده یمانی، وزیر فرهنگ پیشین سعودی و برادر «زکی یمانی» وزیر نفت سابق آن کشور در کتاب خویش (25) در وصف ایمان و اخلاص و شهامت و عظمت روحی و فداکاری خدیجه علیهاالسلام از جمله چنین می نویسد: این بانوی بزرگ، نه تنها انسانی پیشتاز و رشد یافته و آراسته ی به جمال و کمال و دارای خرد و روحی بزرگ بود، که فرشته ای پرشکوه را در سیمای انسان می نمود.

او از شهامت و عظمت روحی و فکری وصف ناپذیری بهره ور بود. آیا در مورد هم اندیشی، همگرایی، هم گامی و همراهی اندیشمندانه و دلیرانه ی او با پیامبر آزادی و عدالت، آن هم در آن شرایط تیره و تار روزگار پیش از بعثت اندیشیده اید؟ راستی چگونه این بانوی فداکار و آزادمنش پیش از بعثت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و پیش از آشکار شدن شکوه و عظمت آن حضرت و آینده ی درخشانش، گویی بسان او می اندیشید و از استبداد و انحطاط و کج روی و نادانی جامعه و دنیای خویش رنج می برد و راهی تازه و جامعه و جهانی نو و شرایطی آزاد و آباد و مردمی آگاه و عدالت جو و با معنویت می جست؟

او در راه هم گامی و همراهی با پیامبر، خطرهایی حکیمانه می نمود و

فداکاری هایی شجاعانه می کرد؛ برای نمونه او با آن ثروت و اعتبار، خود از خانه ی خویش ـ که نزدیک «مسجدالحرام» بود ـ راه می افتاد و با پیمودن مسافت زیادی تا کوه «حرا» می رفت و با بالا رفتن از دامنه ی کوه، به پیامبر آب و غذا می برد و او را در راه اوج و عرفان و نیایش و معنویت و به دوش کشیدن بار گران رسالت و به اهتزاز درآوردن پرچم نجات و رستگاری بشریت یاری و همراهی می کرد (26)

و نیز در کتاب دیگرش در بیان نقش تاریخ ساز و مترقی خدیجه علیهاالسلام، او را مام گران مایه ی توحیدگرایان و کمال جویان، همسر و همتای لایق پیامبر محبوب و شریک دغدغه ها و هدف های او، و مادر دعوت نجات بخش اسلام عنوان می دهد (27)


1) بحار / ج 16 / ص 56 / 75؛ الأنوار الساطعة / ص 373.

2) بحار / ج 16 / 69.

3) بحار / ج 43 / ص 131؛ الأنوارالساطعة من الغراء الطاهرة / ص 374.

4) بحار / ج 43 / ص 138.

5) العقد الفرید / ج 4 / ص 16.

6) کشف الغمه / ج 1 / ص 509.

7) بحار / ج 22 / ص 11 / 16 / 152.

8) بحار / ج 16 / ص 11.

9) دلائل الصدق / ج 3 / ص645 به نقل از الانوار الساطعة من الغراء الطاهرة / 375.

10) همان مدرک.

11) و این در حالی است که به گواهی آیات قرآن، برخی از زنان پیامبر ـ که دست بازیگر سیاست برآن شد که پس از رحلت پیامبر آنان را برتر از خدیجه علیهاالسلام جا زند، در آن شرایط خانوادگی مترقی و پرمعنویت خانه ی پیامبر، نه تنها به این پایه از رشد معنوی و انسانی نرسیدند، که گاه به خاطر ناهماهنگی در اندیشه و منش مورد عتاب هم قرار گرفتند و خدا به آنان هشدارها داد. در این مورد می توانید به آیه های 1 ـ 4، از سوره ی تحریم، و 28 ـ 29 از سوره ی احزاب بنگرید.

12) شرح الأخبار فی فضائل الأئمة الأطهار / ج 3 / ص 22.

13) تنقیح المقال / ج 3 / ص 77.

14) تنقیح المقال / ج 3 / ص 77 / «فضل النساء«.

15) معج الرجال / ج 24 / ص 215.

16) دخیل / خدیجه علیهاالسلام / ص 32.

17) نساء محمد صلی الله علیه و آله و سلم / ص 38.

18) سیما و سیره ی ریحانه ی پیامبر / ص 86.

19) امالی طوسی / ج 2 / ص 82.

20) فاطمة الزهراء من المهد الی اللحد / 25.

21) بهجة قلب المصطفی / ص 187.

22) راه محمد صلی الله علیه و آله و سلم / ص 154 با اندک ویرایش.

23) تفسیر عیاشی / ج 2 / ص 279؛ بحار / ج 16 / ص 7؛ ج 18 / ص 385؛ کشف الغمة / ج 2 / ص 133.

24) راه محمد صلی الله علیه و آله و سلم / ص 158.

25) او در مورد خاندان پیامبر کتاب هایی نوشته است، که از جمله: حقوق اهل بیت؛ خدیجه علیهاالسلام همسر پیامبر، و فاطمه علیهاالسلام دختر پیامبر، ترجمه ی سه عنوان از سه کتاب اوست.

26) نقل به مضمون از سفرنامه ی استاد سبحانی / سیمای فرزانگان / ص 362.

27) انها فاطمة الزهراء علیهاالسلام / ص 114.