وجود گران مایه، اندیشه ی بلند و شخصیت تاریخ ساز آن بانوی کمال و جمال برای انسان والایی چون امام مجتبی مایه ی مباهات و سرفرازی بود؛ به همین جهت در شرایط گوناگون و فراز و نشیب های زندگی به فرزندی چنین مادر نواندیش و آزادی خواه و پیشتازی افتخار می کرد:
1. آن حضرت که خود زیبای ظاهر و باطن بود و در بینش و کنش و منش سرآمد عصرها و نسل ها، در بیانی در تفسیر آیه ی «فی ای صورة ماشاء رکبک«، فرمود: آن گاه که خدای توانا طرح آفرینش را افکند و انسان ها را آفرید، علی علیه السلام را از پدرش ابوطالب، در سیما و منش، شبیه ترین فرد به محمد صلی الله علیه و آله و سلم آفرید و حسین علیه السلام را شبیه ترین فرد به
فاطمه علیهاالسلام، و من در سیما و منش شبیه ترین فرد به مام گران مایه ام خدیجه ی پرشکوه و بزرگمنش ترسیم شده بودم؛
»صوالله عزوجل علی بن ابی طالب علی صورة محمد صلی الله علیه و آله و سلم فکان علی علیه السلام اشبه الناس برسول الله، و کان الحسین علیه السلام اشبه الناس بفاطمة علیهاالسلام و کنت اشبه الناس بخدیجة الکبری.» (1)
2. در بیانی دیگر از آن حضرت آورده اند که در برابر یاوه سرایی و دروغ پردازی معاویه پس از تسلط فریبکارانه و ظالمانه اش بر جهان اسلام بر ضد امیر آزادی بر فراز منبر کوفه، امام مجتبی علیه السلام در مقام دفاع از حق و عدالت برآمد و ضمن پاسخ گویی و روشنگری خویش برای جلوگیری از تحریف تاریخ فرمود: هان ای آن که به امیر والایی و رادی، ناسزا بافتی و آن وارسته ترین و شایسته ترین بنده و دوست پراخلاص خدا و یار و برادر پیامبرش را به ناروا یاد کردی! من حسن هستم و پدرم علی است، اما تو معاویه هستی و پدر تاریک اندیش و حق ستیزت «صخر» می باشد. مام ارجمند من فاطمه، آن بانوی خرد و ایمان و اخلاص و پرواست، و مادر تو «هند» جگرخواره است که در برابر نهضت توحیدگرایانه و آزادی خواهانه ی اسلام به شرارت و خشونت دست یازید و برای جلوگیری از پیشرفت آن، از هیچ پلیدی روی نگردانید. نیای گران قدر من محمد صلی الله علیه و آله و سلم والاترین پیام آور آزادی و نجات و رستگاری انسان است و نیای تو «حرب«، از خر مهره های استبداد و عقب ماندگی
است، مادربزرگ من، بانوی نوگرا و آزادمنش و عدالت خواه تاریخ عرب و اسلام، خدیجه است که پیشتاز در ایمان و اسلام و آزادگی بود، و مادر بزرگ تو «فتیله» ـ آن زن عقب افتاده و بد رفتار می باشد؛
»… وجدتی خدیجة وجدتک فتیلة…» (2)
اینک که ریشه و تبارها روشن شد، خدا از ما دو تن و دو خاندان، آن را که نامش ننگبار و با واپسگرایی و محافظه کاری و اصلاح ستیزی عجین است، و سابقه اش با کفر و نفاق و پیکار با نهضت توحیدگرایانه و آزادی خواهانه ی پیامبر آمیخته است، به خشم و لعنت خود گرفتار سازد.
اینجا بود که مردم با شناختی که از این دو سلسله و دو نسل و تبار داشتند، نگاهی پرمعنا به سوی معاویه، سردسته ی استبداد هراس انگیز اموی نمودند و از ژرفای دل فریاد «آمین» سردادند.
و بدین سان امام مجتبی علیه السلام در آن شرایط دشوار، با شهامت و تدبیری وصف ناپذیر از تلاش و جهاد خداپسندانه و بشر دوستانه سترگ پیامبر، یار همراه و مشاور آگاه و پراعتبار او، خدیجه و برادر و جانشین او علی علیه السلام با شکوه و عظمت یاد کرد و بر آن ها بالید. و ضمن دفاع از حق و عدالت، و جلوگیری از تحریف رسوای تاریخ، روشنگری فرمود که چگونه این خاندان کمال جو و توحیدگرا و آزادمنش ـ از زن و مرد و پیر و جوان در اندیشه ی رشد و اوج و رستگاری جامعه و اصلاح
دنیای خود و افکندن طرح نجات عصرها و نسل ها بودند، و آن خاندان بداندیش و تاریک فکر و خودکامه در نقشه ی واپسگرایی و محافظه کاری و اسارت مردم و حکومت مطلقه برآنان می کوشیدند.
3. و نیز در مسجد پیامبر در مدینه، هنگامی که سردمدار استبداد هراس انگیز مذهبی (معاویه) با بی شرمی بسیار عهد و پیمان خویش را با امام مجتبی علیه السلام در حضور مردم زیر پا نهاد و در بدترین حالت مستی قدرت، نشان داد که مذهب برای او تنها ابزار سرکوب و اختناق و استبداد است، نه باور و عقیده و راه و رسم زندگی و مدیریت عادلانه و رعایت اخلاق و معنویت در سیاست، بار دیگر آن حضرت به پا خواست و با شهامت و بیانی موج انگیز، ضمن پاسخ به دروغ پردازی های او بر ضد علی علیه السلام، به وجود گران مایه ی نیای گران قدرش پیامبر، به ایمان و پروا و عدالت و آزادگی و بشر دوستی و مردم خواهی ویژه ی پدرش علی علیه السلام به شکوه و معنویت و اندیشه ی برتر مادر ارجمندش فاطمه علیهاالسلام و به عظمت، نواندیشی و عدالت خواهی و جهاد و اخلاص سترگ مادربزرگش «خدیجه» افتخار کرد و فرمود:
»… وجدتی خدیجة و جدتک نثیلة…» (3)
مادر بزرگ من آن بانوی اندیشه و باور و منش والا و پاکیزه «خدیجه» است که پیشتاز در اسلام و ایمان و نماز و جهاد و دستگیری از محرومان بود، اما مادر بزرگ تو «نثیله» است که به ناپاکی در اندیشه و
باور و منش شهرت داشت. و راستی که میان انسان پاک سرشت، پاک روش و پاک زاده، با ناپاک زاده و بی ریشه و تبار، تفاوت از زمین تا آسمان است!!
1) مناقب آل ابی طالب / ج 3 / ص 170؛ بحار / ج 24 / ص 316.
2) ارشاد مفید / ص 173 ـ 174.
3) شرح نهج البلاغه / ابن ابی الحدید / ج 16 / ص 47؛ بحار / ج 44 / ص 90.