امتیاز دیگر بانوی آزادی به هنگام ولادت دخت ارجمندش پدیدار شد.
راستی شما کدام مادری را زیر این آسمان کبود می شناسید که به هنگام ولادت فرزندش فرستاده ای نزد زنان آشنا و همسایه بفرستد و آنان را به یاری بخواند، اما آن بداندیشان در آن شرایط سخت، به یاری مادر و نوزاد نشتابند و آن گاه فرشتگان گروه گروه در خانه ی او فرود آیند و از پی آنان، برترین زنان تاریخ به کمک او بشتابند و به او بگویند: های ای خدیجه! غم مدار که ما به دستور خدا به یاریت آمده ایم؛ اما خواهران تو هستیم: «ساره«، همسر فداکار ابراهیم؛ «آسیه» بانوی نواندیش و استبداد ستیز روزگار خویش؛ «مریم» مام قداست و رسالت؛ «کلثم» خواهر و همسنگر و نگهبان کشتی کوچک موسی علیه السلام؛ و دیگر
این انبوه آسمان ها و این همه حوریان بهشت، که همه به یاری تو آمده اند: «فلما ارادت خدیجة أن تضع، بعثت الی نساء قریش لیأتینها… فلم یفعلن…» (1)
یکی از حدیث نگاران نامدار در این مورد می نویسد: آن بانوی خرد و ایمان در آن شرایط دشوار و پراختناق، دوران بارداری را سپری نمود، و با نزدیک شدن لحظات دشوار ولادت کودکش، به زنان قریش ـ که بر ضد او در اعتصاب بودند ـ پیام فرستاد تا بیایند و او را در ولادت فرزندش یاری رسانند، اما آن تاریک فکران پاسخ دادند که: که تو در پیوندت با محمد صلی الله علیه وسلم ـ که از ثروت و امکانات بی بهره است و از آداب و رسوم ما بیگانه، و با نظام و آیین ما مخالف است ـ دیدگاه ما را نادیده گرفتی، به همین دلیل ما نیز نه به سرای تو پا خواهیم گذاشت و نه یاریت خواهیم کرد؛
»ان خدیجة لما تزوج بها رسول الله هجرتها نسوة مکة فکن لایدخلن الیها ولایسلمن علیها…» (2)
بانوی نواندیش حجاز از واکنش آنان سخت آزرده خاطر شد، اما درست در آن فشار بیداد و اندوه بود که چشمش به جمال چهار بانوی زیبا و بلند قامت افتاد که در سیمای زنان هاشمی می نمودند، و آنان را در آستانه ی سرای خود دید.
از دیدن ناگهانی آنان تکان خورد، اما یکی از آنان با مهر و ادب،
بانوی خردمند حجاز را ندا داد که: هان ای خدیجه! اندوهگین مباش و ترس به دل راه مده که ما خواهران تو هستیم! ما از جانب خدا آمده ایم تا تو را در این شرایط دشوار یاری رسانیم! آن گاه یکی از آنان، خود را «ساره«، همسر ابراهیم معرفی کرد، دیگری «آسیه«، سومی «مریم» و چهارمی «کلثم» خواهر آزادی خواه موسی.
آن گاه یکی از آنان در سمت راست «خدیجه» نشست، دیگری سمت چپ او، سومی و چهارمی رو به رو و پشت سر؛ و فاطمه علیهاالسلام پاک و پاکیزه جهان را به نور خویش نورافشان ساخت.
با طلوع آن اختر تابناک، فروغی پرتو افکند که تمام خانه های مکه را روشن ساخت و در خاورو باختر گیتی جایی نماند جز این که در پرتو آن فروغ، روشن گردید و از پی آن رویداد شکوهبار، گروهی از حوریان بهشت که در دست شان طشتی از بهشت و ظرفی زرین ـ که پر از آب کوثر بود ـ فرود آمدند. بانویی که پیشاروی خدیجه بود، فاطمه را ـ که پاک و پاکیزه بود ـ برگرفت و با آب کوثر شستشو داد، و دو جامه ی سپید، درخشان و عطرآگین را بیرون آورد، و با یکی پیکر بلورین نوزاد و با دیگری سر او را پوشاند، و در همان لحظه از او خواست تا سخن بگوید!
1) بحارالأنوار / ج 43 / ص 20.
2) بحار / ج 43 / ص 3؛ عوالم العلوم / ج 11 / ص 43، 201.