در روزگاری که دخت خردمند حجاز افزون بر ریشه و تبار پر افتخار، خود به صورت مستقل در عرصه ی مدیریت و تجارت می درخشید و در همان حال محمد صلی الله علیه و آله و سلم به خاطر درست اندیشی و درست کرداری و راستی و پاکی و امانت داری و عدالت طلبی شهره ی شهر گردیده بود، آوازه این امانتداری و صفای محمد صلی الله علیه و آله و سلم به گوش خدیجه رسید و بر آن شد تا او را به عنوان مدیریت امور تجاری و بازرگانی خارجی خویش به همکاری دعوت کند.
این دعوت به همکاری، سرآغاز آشنایی این دو انسان کمال جو و معنویت خواه گردید، و این آشنایی به خاطر موقعیت های شایان و پی در پی محمد صلی الله علیه و آله و سلم در سفری تجاری، و طنین امانت داری و درایت او در افکار عمومی و هر کوی و برزن توجه دخت خردمند حجاز را بیشتر به سوی او جلب کرد؛ به گونه ای که این معنویت و شکوفایی شخصیت محمد صلی الله علیه و آله و سلم، در گستره ی جان فضیلت طلب آن انسان ترقی خواه و پاک روش، تحول تازه ای پدید آورد.
کار جاذبه ی راستی و مردانگی محمد صلی الله علیه و آله و سلم چنان اثری در دل کمال جوی دخت خردمند حجاز نهاد که همه ی آداب و رسوم دست پا گیر جامعه و دنیای خویش را کنار نهاد، و برای به دست آوردن همراهی
و همدمی آن ارزش های والا و آن ویژگی های انسانی، خود پیشگام گردید و خود پیشنهاد ازدواج به سمبل راستی و جوانمردی را داد و پس از فراز و نشیب هایی، سرانجام همای سعادت و نیک بختی بر سرش سایه افکند و دست تقدیر او را به سایه سار سرچشمه های ارزش ها و والایی ها اوج داد.
سرانجام دخت خردمند حجاز برای آغاز زندگی مشترک همتای ارجمندش را به خانه ی خویش دعوت نمود و محمد صلی الله علیه و آله و سلم نیز آن دعوت آکنده از صفا و معنویت را ارج نهاد و به سرای مشترک گام نهاد، و بدین سان خدیجه علیهاالسلام به اوج نیک بختی پر کشید؛ چرا که پس از دورانی پربار از تلاش و کوشش شرافتمندانه، اینک با آغاز زندگی مشترک، همنشین والاترین جوان روزگاران شده است.