جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

پاسخ شجاعانه و بزرگ منشانه ی خدیجه

زمان مطالعه: 3 دقیقه

در پاسخ خواستگاری «ابوطالب«، «ورقه» ـ که از عالمان مذهب مسیح و کشیش بزرگی بود ـ لب به سخن گشود، اما شکوه مجلس و هیبت ابوطالب ـ که فرزانه ی قریش و سرور حجاز بود ـ او را به گونه ای گرفت که به لکنت زبان افتاده و از پاسخ در خور سخنان او بازماند.

مجلس خواستگاری چند لحظه به سردی و سکوت گرایید و از

سوی نزدیکان خدیجه علیهاالسلام کسی جرئت و جسارت به میدان آمدن و پاسخ گویی به جناب ابوطالب را در خود ندید. این جا بود که آن دخت کمال و جمال با اعتماد به خویشتن، زمان سخن را به کف گرفت و با درایت و شهامت تحسین برانگیزی رو به عمویش «ورقه» نمود که: عمو جان! اگر چه شما در این نشست و در حضور بزرگان بنی هاشم برای پاسخ گویی به درخواست آنان، از من زیبنده تری؛ اما در مورد سرنوشت من و امضای پیمان زندگی مشترک، من بر همگان مقدم هستم؛ پس اجازه دهید تا من پاسخ خواستگاری محمد صلی الله علیه و آله و سلم را بدهم، و آن گاه که حاضران را بیشتر مجذوب خرد و درایت و منطق و گفتار سنجیده ی خویش ساخت، به کاری شگفت دست زد و گفت: هان ای محمد صلی الله علیه و آله و سلم من خویشتن را به خواست پروردگار این خانه ی پرشکوه به عقد تو در می آورم، و با سپاس از بزرگواری و بخشندگی عموی گران قدرت جناب ابوطالب ـ که به حق فرزانه ی حجاز، سرور مکه و بزرگ قریش است ـ مهریه ام را نیز خودم به شما هدیه می کنم؛ بنابراین از عمو و دیگر بستگانت بخواه تا قربانی کنند، و طرح جشن باشکوه این پیوند سعادت ساز و سعادت بار را درافکنند، و تو نیز از این پس سرور و سالار همسرت، خدیجه و مایه ی فخر و مباهات او خواهی بود.

در این هنگام جناب ابوطالب رو به حاضران نمود و فرمود: گواه باشید که خدیجه از ازدواج با محمد صلی الله علیه و آله و سلم استقبال کرد و از شور و شوق این پیوند مبارک، مهریه ی خود را نیز به عهده گرفت و به مرد زندگی اش

هدیه داد (1)

برابر برخی روایات رسیده، «عمرو بن اسد» عموی خدیجه علیهاالسلام خطبه ی شیوای عقد فرزانه ی قریش، ابوطالب را پاسخ داد و رضایت و خشنودی خاندان دخت خردمند حجاز را اعلام نمود، و از پی او نیز پدر دختر، با شادمانی و سرفرازی گفت:

»زوجناها و رضینا به«؛

ما خواستگاری محمد صلی الله علیه و آله و سلم از خدیجه و ازدواج با او را، با افتخار و سربلندی پذیرفته و بر این عقد و پیوند مبارک بسیار خشنودیم (2)

2. پس از پاسخ مثبت و پیشگامی جالب و خردمندانه ی دخت شجاع و فرزانه ی عرب و سامان یافتن مراسم خواستگاری و عقد، او با شهامت رو به همتای زندگی اش نمود و گفت: هان ای محمد صلی الله علیه و آله و سلم! اینک به عمویت ابوطالب دستور ده تا قربانی کند و ضیافت شامی را سامان دهد.

یکی از بزرگان قریش که مرد دانش و هنر بود از این رویداد جالب به گونه ای تکان خورد که ذوق هنری اش به جوش آمد و چنین سرود:

هنئناً مریئاً یا خدیجة قد جرت

لک الطیر فی ما کان منک باسعد

تزوجت خیر البریة کلها

و من ذاالذی فی الناس مثل محمد صلی الله علیه و آله و سلم

و بشر به البران عیسی بن مریم

و موسی بن عمران فیاقرب موعد

اقرت به الکتاب قدماً بأنه

رسول من البطحاء هاد و مهتد… (3)

هان ای خدیجه! بر تو مبارک و گوارا باد که همای بخت و زندگی ات به سوی پرفرازترین قله های سعادت و نیک بختی پر کشید و اوج گرفت.

تو امروز با برترین فرزند انسان پیمان زندگی مشترک بستی؛ چرا که به راستی در میان همه ی عصرها و نسل ها چه کسی بسان محمد صلی الله علیه و آله و سلم به ارزش ها و والایی ها آراسته است؟

دو پیامبر بزرگ و دو سمبل راستی و شایسته کرداری، بسان عیسی و موسی علیهماالسلام به برانگیختگی او از سوی خدا و ظهور درخشانش نوید داده اند، و راستی که زمان برانگیختگی و ظهور و سرورانگیز محمد صلی الله علیه و آله و سلم چه قدر نزدیک می نماید!!

از روزگاران پیش، اندیشمندان و نویسندگان نوشته و زبان به اقرار گشوده اند که در سرزمین مکه و حجاز خورشید وجود پیامبری راهنما و راه یافته درخشیدن خواهد گرفت.


1) مناقب آل ابی طالب / ج 1 / ص 42؛ بحار / ج 16 / ص 19؛ الأنوار الساطعة / ص 31.

2) مناقب آل ابی طالب / ج 1 / ص 41 ـ 42.

3) فروع کافی / ج 5 / ص 374 ـ 375.