واژه ی «تزکیه» و مشتقات آن در برخی از آیات به کار رفته است، که مفهوم بسیاری از آن ها، پاکی و پاکیزگی، طراوت و تازگی و رشد و بالندگی است؛ برای نمونه:
قرآن می فرماید:
قد افلح من زکیها (1)
هرکس جان را پالایش کرد و پاکیزه ساخت، رستگار گردید.
و می فرماید:
أقتلت نفساً زکیةً بغیر نفس (2)
آیا فرد بی گناهی را که پاک و پاکیزه است، بی آن که کسی را کشته باشد، از پا درآوردی؟
و می افزاید:
لأهب لک غلاماً زکیاً (3)
… برای این که پسری پاکیزه به تو ارزانی دارم.
و می فرماید:
ذلکم ازکی لکم و اطهر (4)
… این برای شما پربرکت تر و پاک تر است.
با این بیان، این واژه، در فرهنگ عرب در مورد پاکیزگی و رشد و تازگی به کار می رود؛ از این رو معنی آیه ی نخست این می شود که: هر کس جان خویش را از صفات نکوهیده ـ که از شرارت شکم و زبان، وسوسه و سخن ناسنجیده، خشم و حسد، بخل و دوستی جاه و مقام، دنیا دوستی و خود بزرگ بینی، خودکامگی و خودپسندی، سرچشمه می گیرد ـ پاک و پاکیزه ساخت، رستگار گردید.
آری، تزکیه ی جان از این صفات نکوهیده در گرو پیراستگی از این آفت ها و آراستگی ها به ویژگی های اخلاقی و انجام کارهای شایسته ای است که ضد صفات نکوهیده ای چون: بخل و خودکامگی و این گونه کارهای ناپسند باشد.
جالب است که یکی از عنوان های دخت ارجمند حجاز به تناسب پاکیزگی و رشد و بالندگی شخصیت او و آراستگی به ویژگی های اخلاقی و انجام همواره کارهای شایسته «زکیه» آمده است.
در فرازی از زیارت نامه ی پیامبر در این مورد آمده است که:
»السلام علی ازواجک الطاهرات… خصوصاً الصدیقة الطاهرة، الزکیه… خدیجة الکبری ام المؤمنین» (5)
سلام بر همسران پاک و نیکوکردارت، که مادران مردم توحیدگرا و با ایمان هستند، به ویژه برآن بانوی تصدیقگر حق و عدالت، آن بانوی پاک سرشت و پاک منش، آن بانوی خشنود از مهر و لطف خدا و مورد پسند حق، خدیجه ارجمند مام راستین و سرمشق درخشان مردم با ایمان و شایسته کردار.
1) شمس / 9.
2) کهف / 74.
3) مریم / 19.
4) بقره / 232.
5) بحار / ج 100 / ص 189.