موضوع نام و نامگذاری نوزاد و نورسیده، و اصل نامگذاری از سنت های دیرین آفریدگار هستی است.
از همین دیدگاه است که پس از آفرینش «آدم» و «حوا» برای آنان نام و نشانی متناسب برگزید، و نیز همه ی نام ها را به «آدم» آموخت، و نشان داد که نام و نشان در درجه ی نخست، باید نشانگر بینش و منش و ریشه و تبار باشد، و آن گاه صاحب آن در میدان های گوناگون زندگی، به گونه ای بیندیشد و بدرخشد و خود را بسازد و آراسته گردد، که هم او، به صورت آینه ی تمام نمای آن نام و هم آن نام و عنوان، ترجمان شخصیت او جلوه کند.
انسان ها نیز در این مورد از این روش دیرین خدا پیروی کردند و بر این اساس است که نامگذاری از دیدگاه جامعه های پیشرفته و خانواده های متمدن کاری لازم و بایسته شناخته شده است؛ گرچه انسان های عقب مانده به خاطر دور بودن از فرهنگ و تمدن، نه از اهمیت نامگذاری و اثر نام نیک در سلامت روان، اعتماد به نفس و احساس
شادمانی و افتخار صاحب نام به هنگام آمدن نامش، آگاه اند و نه برای پدیده ها و انسان ها نام نیکو و شایسته برمی گزینند.
در طول قرون و اعصار نام های انسان ها، به خاطر تفاوت لغت و زبانشان با یکدیگر متفاوت شده است. گاهی میان نام و آن چه که آن نام بر آن برگزیده شده است، تناسب و سازگاری وجود دارد، و گاه تناسبی وجود ندارد. گاهی نام در فرهنگ واژها، دارای مفهوم است و گاه نامفهوم و بی معناست و بدون توجه به ریشه ی لغوی آن، ساخته و پرداخته شده است.
از دیدگاه دوستان خدا و بندگان شایسته ی او، نام و نامگذاری از اهمیت ویژه ای برخوردار است و این اهمیت و بهادادن کاری است درست و به جا؛ چرا که هر انسانی به نام و نشان خود خوانده می شود. با این بیان میان نام شایسته و نیکو، با نام زشت و ناهنجار تفاوت روشنی خواهد بود، همان گونه که واکنش دارنده ی نام خوب و زیبا با دارنده ی نام زشت و کریه، و نیز واکنش شنوده ی این دو گونه نام و نشان، با یکدیگر قابل مقایسه نیست.
بر این اساس است که همسر «عمران» هنگامی که دختری شایسته به دنیا می آورد، می گوید: من نام او را «مریم» برگزیدم: «و انی سمیتها مریم.» (1)
و خدا برای پیامبرش حضرت «یحیی«، پیش از آن که نخستین سلول
وجودش در قرارگاه و رویشگاه خود قرار گیرد، این نام نیکو را بر می گزیند؛ چرا که «زکریا» از پروردگارش فرزندی شایسته و نیکوکار و عدالت خواه می خواهد، و نیایشگرانه به بارگاه خدا روی می آورد که: پروردگارا! تو در پرتو قدرت بی کران و از نزد خود فرزند و جانشینی به من ارزانی دار که از من و خاندان یعقوب ارث برد و او را پروردگارا! پسندیده و مورد رضایت خویش قرار ده.
ما به او وحی فرستادیم که: ای زکریا! ما تو را به داشتن پسری شایسته مژده می دهیم که نامش «یحیی» است و پیش از این هم نامی برای او قرار نداده ایم:
»… فهب لی من لدنک ولیاً یرثنی و یرث من آل یعقوب واجعله رب رضیاً، یا زکریا انا نبشرک بغلام اسمه یحیی لم نجعل لة من قبل سمیاً» (2)
آری، اگر شما خواننده ی گرامی به این آیه نیک بیندیشی که می فرماید: «… لم نجعل له من قبل سمیاً» (3)
ما پیش از این، هم نامی برای او قرار نداده ایم، آن گاه برایت روشن خواهد شد که گزینش نام های دوستان و برگزیدگان بارگاه خدا از جانب خود اوست، و هم اوست که گزینش نام، برای آنان را خود برعهده می گیرد و به طور بی واسطه یا با پیام و الهام قلبی به دیگران این کار خطیر را به انجام می رساند (4)
1) آل عمران / 36.
2) مریم / 7 ـ 8.
3) مریم / 7.
4) فاطمة الزهراء علیهاالسلام من المهد الی اللحد / ص 47.