جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

بانوی کرامت حضرت خدیجه (2)

زمان مطالعه: < 1 دقیقه

سلام ما به خدیجه (س) که پاک طینت بود

درود ما به روانش که کوه همت بود

سلام ما به خدیجه (س) تجسم ایمان

کریمه ای که وجودش پر از سعادت بود

درود حق به روان یگانه بانوئی

که صاحب کرم و بخشش و سخاوت بود

ندیده دیده گردون چنین زنی والا

که افتخار عرب بود و با کرامت بود

فدای همت مردانه اش که با اخلاص

هماره تکیه گه و یاور رسالت بود

بزرگ بانوی اسلام و مادر توحید

که دامنش صدف گوهر نبوت بود

سلام خیل ملائک بر آن زنی بادا

که عشق ختم رسل در دلش ودیعت بود

کسی که مومنه اول است در اسلام

چراغ بیت نبوت به شهر غربت بود

گذشت از سر هستی خود برای خدا

بلندهمت و سرمایه اش شرافت بود

شنیده ام که نبی داغ او بدید و گریست

بیاد مهر و وفایش که با حقیقت بود

نبی بدیده ناباوری کفن بنمود

گل وجود کسی را که از لطافت بود

بیاد آن همه از خودگذشتگی نالید

اگر چه یار رئوفش در اوج عزت بود

بپاس خدمت شایان او به امر خدا

برای پیکر پاکش کفن ز جنت بود

فدای دختر بی یار و یاورش زهرا

که وقت مرگ رخش نیلی از عداوت بود

علی شبانه کفن کرد و اشک غم بارید

چرا که یاس علی پرپر از شقاوت بود

چگونه دست نگیرد «ز جعفری» فردا

کسی که مظهر الطاف بی نهایت بود

مصطفی جعفری