جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

شب هجران خدیجه

زمان مطالعه: < 1 دقیقه

»مسافر» علی رضا محمدی

آسمان می بارد امشب اشک غم بر پیکری

رفت از دار فنا امشب یگانه اختری

بانویی باشد که جنت عاشق دیدار اوست

همچو این زن کس ندیده همسر پیغمبری

در زمان جاهلیت طاهره نامیده شد

هیچ کس جز او نبوده بین زنها اطهری

کرد تصدیق پیمبر در زمان بعثتش

بود این بهر خدیجه اعتبار دیگری

خالصانه داد در راه خدا اموال خود

تا که برچیند ز دنیا سفره هر بتگری

او حمایت کرد از دین خدا با جان و مال

تا کسی مدفون نسازد دختران دیگری

دل تسلای پیمبر بود در ایام غم

چون عدو می ریخت بر رخسار او خاکستری

عایشه گوید ز پیغمبر شنیدم این سخن

کیست مانند خدیجه همسر لایق تری

جده ی پاک امامان گشت و ام المؤمنین

فخر باشد مؤمنین را با چنین فرخ فری

گرچه نامش در میان چارده معصوم نیست

لیک باشد جمله نسوان را یگانه سروری

پاک بود و از پیمبر دختری پاکیزه زاد

هیچ کس جز او نزاید همچو زهرا دختری

فاطمه از او به دنیا آمد و در دامنش

تربیت شد تا بود مولای دین را یاوری

شد عنایت بر «مسافر» در شب آدینه ای

تا بگوید او ثنای بانوی نام آوری