جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

خدیجه و ویژگی حیا (1)

زمان مطالعه: 2 دقیقه

او به گونه ای بزرگ منش و آراسته ی به حیا و وقار بود که، با این وصف که در روزهای تنهایی و گرفتاری و ناامنی و محرومیت پیامبر از همه ی حقوق و آزادی و امنیت اش براثر فشار استبداد مایه نهاد، و به راه و رسم مترقی او پیوست، و با اینکه پیش از آن، با دست رد زدن به سینه ی صاحبان ثروت و قدرت، همسری و همراهی محمد صلی الله علیه و آله را به خاطر معنویت و بزرگ منشی او برگزید، و با اینکه ثروت و امکانات گسترده ی خویش را نثار قدم او نمود و خود بسان همدم و همراهی با وفا و وزیر و مشاوری کارآمد و فداکار، پا به پای او رنج ها و فشارها و زخم زبان ها و ناامنی ها و اهانت ها و تبعیدها و گرسنگی ها را به جان پذیرفت و چیزی هم جز خشنودی خدا نجست و نخواست، با این وصف همین بانوی خرد و پروا در واپسین لحظه ها که خود را در آستانه ی پرواز می نگریست، بر آن شد تا در زندگی، یک تقاضای مادی و ظاهری از یار گرانقدر و حق شناس خویش بنماید، اما شگفتا که گویی از طرح بی واسطه ی آن

تقاضا نیز احساس شرم و حیا نمود، به همین جهت طرح آن را به دخت فرزانه اش فاطمه علیهاالسلام گذارد و به او گفت: فاطمه جان! دخت فرزانه ام! از پدر گرانقدرت بخواه که پس از مرگ مادر، پیکر او را با یکی از رداهای خودش ـ که به هنگام رود وحی و عبادت خدا بر تن می نمود ـ کفن کند و به خاک سپارد(1)

فاطمه علیهاالسلام نیز تقاضای مادر را با پدر در میان نهاد و پیامبر حق شناس نیز خواسته ی یار پرمهر و فداکار خویش را به انجام رساند و افزون بر پوشاندن جامه ی بهشت و کفنی که از سوی خدا برای او آمد، یکی از جامه های خویش را نیز بر پیکر او پوشاند و آن پیکر نازنین را در آرامگاه «معلی» در دامنه کوه «حجون» بر فراز شهر مکه با مراسمی ویژه به خاک سپرد(2)


1) الأنوار الساطعة من الغراء الطاهرة: 375؛ الوقایع و الحوادث: 1 / 132.

2) ریاحین الشریعة: 2 / 412.