پدر آن والا گهر، خویلدبن اسد بن عبدالعزی بن قصی است که در قصی نسب او با نسب حضرت رسول صلی الله علیه و آله به هم می پیوندد.
و مادر ایشان فاطمه بنت زائدة بن اصم بن رواحة بن حجر بن عبد بن معیص بن عامر بن لؤی است که او نیز در لؤی با حضرت رسول صلی الله علیه و آله هم نژاد می گردد. (سیرة ابن هشام 1 / 201(.
سهیلی می نویسد: خویلد بن اسد همان است که با «تبع آخر» از شاهان یمن، آن هنگام که قصد داشت حجرالاسود را با خود به یمن ببرد، درگیر شد و او را از این کار بر حذر داشت؛ و سرانجام تبع، در اثر رعبی که در عالم رؤیا بر او عارض شد، از این کار منصرف گردید. (الروض الانف 2 / 239)
جد خدیجه، اسد بن عبد العزی، از جمله اعضای پیمان معروف «حلف الفضول» بود. (سیرة ابن هشام 1 / 141(و چنانکه گفته اند: این پیمان شریفترین و بهترین پیمانی است که در زمان جاهلیت برای گرفتن حق مظلوم از ظالم منعقد شده بود.
و عموزاده اش، ورقة بن نوفل بن اسد کتابها را مطالعه می کرد و به سخنان اهل تورات و انجیل گوش فرا می داد. او چون از جریان بعثت رسول الله صلی الله علیه و آله آگاه شد، به حضور آن حضرت شتافت و گفت: سوگند به آن که جانم در دست اوست، تو پیامبر این امتی و
ناموس اکبر (جبرئیل) پیش تو آمده است، همانگونه که نزد موسی نیز آمده بود. مردمان تو را تکذیب کنند و آزار رسانند و از شهر و دیارت بیرون کنند و با تو بجنگند. اگر من آن روز را دریابم، خدای را یاری کنم. آنگاه سرش را به نزدیک سر حضرت رسول صلی الله علیه و آله آورد و بر سر نازنینش بوسه زد. (سیرة ابن هشام1 / 254)
ورقة بن نوفل سفارشهای جالبی به خدیجه دارد که حضرت صادق علیه السلام در روایتی آنها را بازگو فرموده است. (بنگرید به: امالی الطوسی 1 / 308)