جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

خاتمه

زمان مطالعه: 4 دقیقه

ای ام المومنین و ای نخستین مسلمان! نگارنده ی این کلمات در پایان سخن از تو می پرسد که آیا قلمش میتواند فراتر رود و برخی از کارهای افتخارآمیزی را بنویسد که برای امت اسلامی و تاریخ تمدن انسانی انجام داده ای؟

آیا اگر حروف به نور آغشته باشد می تواند به جایگاه والایت دست یابد و متواضعانه هدیه ای ناچیز به مقام والایت تقدیم کند؟

چگونه می تواند؟

زیرا آن گاه که مردم کفر ورزیدند نخستین فردی بودی که ایمان آوردی.

و آن گاه که مردم دریغ کردند، نخستین فردی بودی که مالش را بخشید.

و آنگاه که مردم تکذیب کردند نخستین فردی بودی که تصدیق کرد.

و آن گاه که آزار کافران بیش تر شد نخستین فردی بودی که پشتیبانی کرد.

و آنگاه که مردم مالشان را نگاه داشتند نخستین و بخشنده ترین شخصی بودی که مالش را تقدیم کرد.

نخستین فردی بودی که در کنار مصطفی صلی الله علیه وآله وسلم ماندی و از او حمایت کردی،

و نخستین فردی هستی که پیامبر را پوشاند.

آیا یک مومن می تواند آن برخورد خردمندانه ات را فراموش کند؟

و آن زمانی بود که پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم ناگهان با وحی روبه رو شد و در حالی که شانه هایش می لرزید و قلبش به سختی می تپید، رو به شما فرمود: (زملونی… زملونی… دثرونی… دثرونی(: «مرا بپوشانید… مرا بپوشانید!»

پس برای پیامبر پشتیبانی آرامش بخش بودی، ترس او را زدودی، و بدین سان همسری پرهیزگار و همراهی موفق بودی.

یا این که یک مومن چگونه می تواند روزی را از یاد ببرد که محمد مصطفی نزد تو آمد و فرمود: (لقد خشیت علی نفسی(: «بر جان خویش ترسیدم.»

و پاسخت این بود که: «به الله سوگند او هرگز تو را ناامید نمی کند؛ تو پیوند خویشاوندی را به جا می آوری، کارهای سخت را به عهده می گیری، از مهمان پذیرایی می کنی، از محروم دستگیری می کنی و در سختی ها یاری می رسانی.

پسر عمویم! بر تو مژده باد و پایدار باش؛ سوگند به کسی که جان خدیجه در دست او است من امیدوارم که پیامبر این امت باشی.»

چه دلداری زیبایی!

ای ام المومنین! چه رفتار خردمندانه ای داشتی که بیانگر برتری خرد توست:

روزی که مصطفی صلی الله علیه وآله وسلم را به نزد پسر عمویت ورقة بن نوفل بردی و می خواستی با این کارت از آن خبر آسمانی مطمئن شوی.

پروردگار آسمان ها چه اندیشه و خرد والایی به تو ارزانی داشته است!

و نیز هنگامی که در خانه ات آن فرشته به نزد پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم آمد و خواستی که حقیقت آن را بشناسی، به همین منظور از رسول اعظم خواستی که در کنارت بنشیند، سپس در سمت راستت، سپس در سمت چپت، سپس در دامانت بنشیند و آنگاه روسری ات را برداشتی.

این خردی است که الله به تو ارزانی داشته است.

و این خردی که عنایت الهی آن را ویژه ی تو گردانیده چقدر عمیق است! ای ام المومنین! پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم با اخلاص و وفاداریش نسبت به تو به ما درس محبت، اخلاص و وفاداری را آموخت.

در عمق احساسات آن بزرگوار جای داشتی؛

ایشان همواره تا سالیان سال از آن همسر مهربان و مادر مهرورز یاد می نمود.

هرگاه گوسفندی را قربانی می کرد، آن را قطعه قطعه می نمود و می فرمود: «آن را برای دوستان خدیجه بفرستید.» چه اخلاص باشکوهی!

و چون یکی از دوستانت به دیدارش می آید، از آمدن او خوشحال می گردد و او را گرامی می دارد. و می فرماید: در زمان حیات خدیجه به نزد ما می آمد.

و به ما می آموزد که خوش عهدی بخشی از ایمان است.

ما هر آن چه را که فراموش کنیم آن چه که از زندگی نامه ی مبارکت خوانده ایم از یاد نخواهیم برد.

هنگامی که خواهرت، هاله، اجازه خواست تا به نزد مصطفی صلی الله علیه وآله وسلم حاضر شود، پیامبر اجازه خواستن تو را به یاد آورد؛ شادمان شد و فرمود: (اللهم هالة!) و از محبت خدیجه، وفاداری خدیجه و روزگار زندگی با خدیجه یاد کرد.

چه بزرگ است جایگاه تو در قلب مصطفای وفادار امین!

در قلب رسول بزرگوار به رتبه ای دست یافتی که هیچ فردی به آن نرسید؛

تا جایی که ام المومنین عایشه رضی الله عنها بر تو رشک برد و گفت: «گویا در دنیا به جز خدیجه زن دیگری وجود ندارد.»

ای نخستین ام المومنین! بهترین و خوب ترین ویژگی های اخلاقی را در خود فراهم آورده ای؛ از سوی پروردگار آسمان ها مورد احترام قرار گرفتی؛ و درود پروردگار عرش بزرگ بر تو ارزانی شد؛ روح الامین آن درود را به نزد رسول اکرم آورد: ای رسول الله، خدیجه می آید، ظرفی به همراه دارد که در آن خورش- یا خوراکی یا نوشیدنی – است، هرگاه به نزدت رسید سلام من و پروردگارش را به او برسان.

و پاسخ تو چنین بود: «به راستی الله خود «سلام» است، و سلام بر جبرئیل، و سلام و رحمت و برکت الله بر تو ای رسول الله.»

الله چه فهم ژرفی به تو ارزانی داشت که با آن از بزرگترین خردمندان پیشی گرفتی.

و پروردگارت با مژده ای بزرگ بر احترامت افزود؛

جبرئیل این مژده را از سوی پروردگار آسمان به رسول الله رسانید:

»به خدیجه مژده بده که در بهشت خانه ای از نی خواهد داشت که خستگی و هیاهویی در آن نیست.»

و پس از آن قدردانی دیگری وجود داشت که مژده ی بزرگی از سوی رسول اعظم صلی الله علیه وآله وسلم بود: «بهترین زنان مریم است و بهترین زنان خدیجه است.»

ای ام المومنین! مژده ی پروردگار آسمان ها و زمین بر تو مبارک باد!

و محبت و احترام و وفاداری محمد مصطفی صلی الله علیه وآله وسلم بر تو گرامی باد! نویسنده ی این کلمه ها، با عذرخواهی از کم کاری و ناتوانی اش این قصد را داشته که با قلم ناتوانی که قادر به ادای حقت نیست چند صفحه ای درباره ی زندگی ات برای جوانان این امت بنویسد، تا در تاریکی های این زمانه برای آنها راهنمایی، روشنایی بخش باشی.

تا در گردنه های ترسناک زندگی، مسلمانان از زندگی ات پند گیرند و آن را الگوی خود قرار دهند و از ویژگی های پسندیده ی اخلاقی تو پیروی کنند.

ویژگی هایی که شاید برخی از زنان مسلمان آن را زینت خود گردانند و با چگونگی برخورد با مشکلاتی که انسان های بزرگ را در هم می شکند، آشنا گردند.

امیدوارم که این کار، خالصانه برای الله باشد. و خواستارم که الله محبتت را نصیب من گرداند، و این که فرزند نیکی برای تو باشم.

ای خدیجه، تو بر گردن تمام ما حق داری، این افتخار را داشتی تا در کنار مصطفی صلی الله علیه وآله وسلم باشی، گویا تو جانشین همه ی ما بوده ای و وظیفه ی تمام این امت را همانند: محبت، از خود گذشتگی، وفاداری و بخشش به تنهایی انجام داده ای.

الله از تو خشنود باد و به بهترین شکل تو را خشنود گرداند.

پروردگار از سوی تمام مسلمانان، بهترین پاداش را به تو ارزانی دارد.

مادرم! الله تو را و خاندان رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم و امتش را رحمت فرماید.

محمد عبده یمانی 1 ذی الحجه 1419- هـ.ق