پروردگار در بین مخلوقاتش سنت هایی دارد که برخی از آنها را آشکار می کند و برخی دیگر را پنهان نگاه می دارد. ملت هایی را گرامی می دارد و گروهی را به زیر می کشد. پروردگار است که از بین آفریدگانش برمی گزیند و گلچین می کند. به همین دلیل است که مکان ها و جایگاه هایی از زمین را متبرک گردانیده و برخی از ماه ها را حرام قرار داده و بندگانی را عزیز داشته است: إن الله اصطفی ءادم و نوحاً و أل إبراهیم و ءال عمران علی العالمین- (1) «به راستی الله آدم و نوح و آل ابراهیم و آل عمران را بر جهانیان برگزید.»
پروردگار، در انتخابش به هر شخص آنچه را که خود بخواهد می بخشد که در این بخشش هیچ منتی نیست؛ با آگاهی قبلی انتخاب می کند: ألا یعلم من خلق و هو اللطیف الخبیر-(2) «آیا کسی که [همه چیز را] آفریده است، نمی داند؟ و اوست باریک بین آگاه.»
پروردگار به برخی از مخلوقاتش برتری می دهد و آن اندازه از خوبی هایی را که برایش مقدر ساخته به او ارزانی می دارد؛ این افتخاری است که مورد بی احترامی قرار نمی گیرد؛ شرافتی است که مقامی بالاتر از آن وجود ندارد و لطفی است که الله بر هر کسی که بخواهد روا می دارد.
از جمله این سرفرازی ها، سخن بی نقصی است از رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم که فرمود: (إن الله اصطفی کنانة من ولد إسماعیل و اصطفی قریشاً من کنانة و اصطفی من قریش بنی هاشم و اصطفانی من بنی هاشم فأنا خیار من خیار من خیار(:(3) «الله از بین نسل اسماعیل [قوم] کنانه را برگزید و از بین کنانه[قوم] قریش را برگزید و از بین قریش[قوم] بنی هاشم را برگزید و از بین بنی هاشم مرا برگزید، پس من بهترین بهترین بهترین ها هستم.»
و در مورد این جایگاه، کلام پروردگار را می خوانیم که: قل اللهم مالک الملک تؤتی الملک من تشاء و تنزع الملک ممن تشاء و تعز من تشاء و تذل من تشاء بیدک الخیر إنک علی کل شی ء قدیر (4) «بگو: خداوندا، ای دارنده ی فرمانروایی، به هر کس که می خواهی فرمانروایی دهی و از هر کس را که خواهی، فرمانروایی باز ستانی و هر کس را که خواهی گرامی داری و هر کس را که خواهی خوار سازی. نیکی به دست توست، به راستی تو بر هر کاری توانایی.»
خداوند سبحان چنین خواسته تا در گستره ی حرکت بشریت نشانه هایی قرار دهد تا انسان ها به وسیله ی آنها هدایت شوند؛ ارزش ها با آن ها سنجیده شوند و الگو و اسوه ی راستین در آنها جست و جو گردد؛ و سیل هدایت و نور طی سالیان دراز از آنها سرچشمه گیرد، و هر نسل جدیدی که می آید به آن به منزله ی افقی روشن و ستاره های پرنوری چشم دوزد و از آنها چیزهایی فرا گیرد که معانی کمال و عظمت به آنها شناخته می شود: لقد کان لکم فی رسول الله أسوة حسنة لمن کان یرجوا الله والیوم الأخر و ذکر الله کثیراً (5) «به راستی برای شما در رسول الله سرمشقی نیکوست.»
خداوند در این باره در قرآن کریم مثال های فراوانی از داستان های پیامبران و رسولان و صدیقین و ملت ها و افراد بیان نموده است: لقد کان فی قصهم عبره لاولی الألباب (6) «به راستی که در داستان هایشان عبرتی برای خردمندان است.»
بنابراین آدم صلی الله علیه و آله و سلم را برگزید و او را به عنوان خلیفه در زمین تعیین کرد: و إذ قال ربک للملئکة إنی جاعل فی الأرض خلیفةً(7) «و چون پروردگارت به فرشتگان فرمود: به راستی من جانشینی در زمین خواهم گمارد.» و فرزندان آدم را جانشینان زمین قرار داد و از میانشان پیامبران و رسولان را انتخاب کرد تا خورشید هدایت و دعوتگر نیکی باشند: رسلاً مبشرین و منذرین لئلاً یکون للناس علی الله حجة بعد الرسل و کان الله عزیزاً حکیما (8) «رسولانی مژده آور و بیم دهنده تا برای مردم پس از [ارسال] رسولان بر خدا حجتی نباشد و خداوند پیروزمند فرزانه است.»
و امت محمد صلی الله علیه و آله و سلم را برگزید، تا بهترین امت باشند: کنتم خیر أمة أخرجت للناس…(9) «شما بهترین امتی هستید که برای مردم پدید آورده شده است.»
هو اجتباکم و ما جعل علیکم فی الدین من حرج (10) «اوست که شما را برگزیده و در دین برای شما سختی قرار نداده است.»
و کذلک جعلناکم أمةً وسطاً لتکونوا شهداء علی الناس و یکون الرسول علیکم شهیداً (11) «و بدین سان شما را امتی میانه [برگزیده] گردانیده ایم تا بر مردم گواه باشید و [نیز] تا رسول [خدا] بر شما گواه باشد.»
و از میان تمام قرن ها، قرنی که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در آن زندگی می کرد، برگزیده شد: (خیرالقرون قرنی(:(12): «بهترین قرن ها، قرن من است.» و منظور از آن قرن و روزگاری است که صحابه صلی الله علیه و آله و سلم در آن زندگی می کرده اند.
(إن الله اختار أصحابی علی العالمین بعد النبیین و المرسلین(: «خداوند پس از انبیاء و مرسلین، یاران مرا بر جهانیان برگزیده است.»
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم درباره ی اصحاب خود فرموده اند: (أنتم خیر أهل الارض(:(13) «شما بهترین ساکنان زمین هستید.»
خداوند اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را برگزید و آنها را پیراسته و پاک گردانید: إنما یرید الله لیذهب عنکم الرجس أهل البیت و یطهرکم تطهیراً(14)
»جز این نیست که خداوند می خواهد پلیدی را از شما، ای اهل بیت دور کند و چنانکه باید شما را پاکیزه گرداند.»
قل لآ أسئلکم علیه أجراً إلا المودة فی القربی(15) «بگو: به ازای آن [تبلیغ رسالت] مزدی از شما نمی خواهم، مگر دوستی درباره ی خویشاوندان.»
و زنانش را بر زنان جهانیان برگزید:
یانساء النبی لستن کأحد من النسآء إن اتقیتن(16) «ای زنان پیامبر، شما مانند هیچ یک از [سایر] زنان نیستید، اگر پروا بدارید.»
و از میان زنانش خدیجه، حوریه دنیا، که برتر از حوران بهشتی است برگزید، و فرمود: (خیر نسائها خدیجة(:(17) «خدیجة بهترین زن دنیاست.»
و فرمود: (ولله ما أبدلنی الله خیراً منها(: (18) «به الله سوگند که الله هیچ جایگزینی بهتر از او را (خدیجه) به من ارزانی نداشت.»
بنابراین خدیجه کیست؟
وی بانویی بااصالت، بسیار بخششگر، پاک نژاد و از خاندانی بزرگ است، پس هیچ زنی نمی تواند از خدیجه برتر شود.
شریف، باسخاوت و پاک نژاد….
او زنی اصیل و محترم و نیکوکار است که همسایگانش در مکه ی مکرمه به او «ام هاشم» می گویند. نسبت خدیجه رضی الله عنها در «قصی» از طرف جد پدری اش و در «لؤی» از طرف جد مادری اش و در «عبد مناف بن قصی» از طرف جد مادر مادرش به نسب پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم می رسد.
خداوند این بانو را انتخاب کرد تا در کنار مصطفی قرار گیرد و او را گرامی داشت و محترم شمرد، به او برتری عقلی و اخلاق پسندیده بخشید. دوراندیشی، اراده، پایداری، اخلاص، وفاداری و روزی فراوان را به او داد. او را برای خدمت به سرورمان محمد و یاری او در رساندن رسالتش آماده ساخت. خدیجه در این راه پایداری و فداکاری کرد: آستین همت را بالا زد و به پیامبر کمک کرد و او را با حمایت و عشق و مهربانی دربر گرفت. او با وفاداری و بخشش فراوانش به پیامبر بسیار باارزش و محترم گردید.
خانه اش خانه ی بزرگی و شرافت بود؛ جایگاه او در میان قومش نهایت آرزو و خواسته ی همگان بود؛ هر شخص بزرگوار و شریفی آرزوی رسیدن به جایگاه او را داشت؛ هر کس که ادعای اصالت، نجابت، کمال و زیبایی را داشت به خواستگاری او می رفت.
هیچ زنی به جایگاه او نزدیک نبود تا چه رسد به این که از او برتری یابد.
در زمان جاهلیت در بین اقوامش ملقب به «طاهره» بود. اما از نظر توانگری و ثروت، هیچ یک از اقوامش با او برابری نمی کرد. او زنی بااراده، خردمند، تیزهوش، بااستعداد، استوار و باوقار بود که در مرتبه ای بالاتر از تمامی زنان با کمال قرار داشت و از نظر صورت و سیرت زیباترین زن بود.
خواست خداوند بر همه چیز غالب شد و وی را به عنوان همسر، وزیر، یاریگر، مشاور و پشتیبان پیامبرش انتخاب کرد. خداوند از بین زنان پیامبر فقط به او این افتخار را داد که در زمان اولین وحی، اولین انتخاب و اولین نزول قرآن حاضر باشد. او از میان زنان، نخستین زنی بود که در راه اسلام مبارزه کرد و بردبار بود و اموالش را در این راه خرج کرد.
سپس خداوند پس از خدیجه دخترش فاطمه را مادر عترت و اصل خاندان پیامبر قرار داد. خدیجه در هنگام جوانی و کهولت پیامبر یاور آن حضرت بود.
خداوند پیامبر و خدیجه را تنها برای یکدیگر برگزید تا زوجی اصیل با قلب های مهربان و سرشار از محبت باشند. پروردگار در وجود او برای پیامبر محبت، آرامش، شفقت و مهربانی یک همسر، مهر و دلسوزی یک مادر، وفاداری و صداقت یک دوست، فداکاری و یاری یک زن مؤمن، همراه با مشورت صادقانه، نیک سیرتی، پشتیبانی دایم، شکیبایی پیوسته، بخشش مستمر، دلسوزی پایدار، بذل ثروت و محبت همیشگی فراهم آورده بود.
در این جا از روزهایی می پرسیم که پیامبر در غار حراء به عبادت نشسته بود، چگونه خدیجه به او کمک می کرد؟ از شب های محاصره در شعب ابوطالب می پرسیم، زمانی که قریش با پیامبر و خاندانش قطع رابطه کردند، چگونه خدیجه با وجود سن بالایش و ناتوانی جمسی اش صبور و بی باک بود؟ و این که چگونه دارایی اش را برای غذا دادن به محاصره شدگان و همدردی با شکنجه شدگان مصرف کرد؟ درباره ی همه ی این ها را باید از وفاداری مصطفی، بهترین محبوب او پس از فوت خدیجه پرسید، که از آن جمله می توان به یادآوری خوبی های خدیجه و برشمردن بخشش هایش، و وفاداری در حق خدیجه و ارتباط با دوستانش و هدیه فرستادن برای آنان اشاره کرد، چنانکه می فرمایند: (إنی لاحب حبیبها(: «من دوست او را دوست می دارم.»
(اللهم هالة(: «خداوندا، هاله [دختر خویلد].»
(أرسلوا هذا الی أصدقاء خدیجة: (13) «این را برای دوستان خدیجه بفرستید.»
(کانت تأتینا ایام خدیجة(:(19) «در روزگاری که خدیجه زنده بود نزد ما می آمد.» خدیجه نخستین ام المومنین است.
نخستین همسر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم است.
نخستین زن مسلمان است.
نخستین زنی است که اسراء و معراج پیامبر را تصدیق کرد.
نخستین زن محبوب پیامبر است.
نخستین زن مبارز است، نخستین زن پشتیبانی است که عنایت الهی او را برای پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم برگزید.
او سرور زنان جهان است.
او مادر فاطمه، سرور زنان اهل بهشت، است.
خدا از او خشنود باد!
ای ام المومنین، من این کتاب را، که گل دسته ی مهر و وفاست، به پیشگاه تو، تقدیم می کنم. این کتابی ست که آن را پیش از قلمم با قلب و اندیشه ام و محبتم به تو ای «ام هاشم«نگاشته ام. ای پاک سیرت! این کتاب را با الهام از عشق و ایمان و همجواری با تو می نویسم. ما در تمام زندگی همسایه ی تو بوده ایم و از آن بهره مند شده ایم و با سپاس از خداوند همچنان نیز از نعمت همجواری ات در مکه ی مکرمه بهره مندیم. خواست خدا بر آن شد که پیش از هجرت وفات کنی. اهل مکه از این همسایگی به خود می بالند و به آن افتخار می کنند. آنان به خاطر وفاداری و محبتی که از تو نسبت به این نبی کریم و بلکه نسبت به تمام دوستداران و اهل بیت پاک و نیکویت دیده اند تو را جیده (عالی و بی نقص) می نامند. ای نخستین زنی که ایمان آوردی و ای محبوبی که مصطفی او را دوست داشت و با او ازدواج کرد و برای او بهترین تکیه گاه و یاور بود! ای بانوی گرامی! این کتاب را به تو تقدیم می کنم و آن را در پیشگاهت می گذارم و از خداوند خواستارم که پذیرفته گردد.
کسی که زندگی گهربار شما را بررسی می کند سرگردان می شود که از کجا و از چه چیزی شروع کند! درباره ی یاد، بزرگی، پیشگامی، تلاش و مبارزه ی شما چه بنویسد!
و عقل چون به مقام و منزلت شما بنگرد و زندگیتان را بررسی کند چقدر پریشان می گردد!
و چون تاریخ به زندگی شما پردازد، چه سربلند می شود و به احترام این زندگی زیبا و این بانوی گرامی از جای برمی خیزد.
مواردی که هنگام بردن نام خدیجه به احترام او سر فرود آورده ایم چقدر فراوان است!
اکنون چه چیزی برای نجیبان باقی گذاشته ای و حال آن که تو بانوی نجیبان بوده ای!
و چه چیزی برای شرافتمندان بر جای نهاده ای که تو خود بر قله ی شرافت بوده ای!
و چه چیزی از بخشش رها کرده ای تا نامی از بخشندگان در کنار نام تو آورده شود!
و از تیزبینی و هوشیاری چه کم داری، در حالی که در شناخت جایگاه رسول اکرم از همه پیشی جسته ای!
و خردمندان از چه چیزی برخوردارند که تو به بالاترین مرتبه ی آن نرسیده ای!
تو گل سرسبد قریش و بانوی مکه ای،
و باعث مصونیت افراد شریف و بلند همتی،
والامرتبه و سرافرازی
مهربان و پرباری
پاک و پیراسته ای، بزرگوار و بخشنده ای
چشم ها به خاطر عظمت جایگاه خدیجه فرو می افتند
و قلب ها هنگام یاد او از شادی به لرزه می افتند.
همسری بسیار مهرورز، گویا که مادر شوهرش بود.
و چنان محبت عمیق داشت که گویا هر روز در دوستی، زیبایی و شکوهش مانند عروس بود.
بانوی پاکدامن که بوی پاکدامنی و حیای او از پیرامون مکه شنیده می شد.
وزیر و پشتیبانی که هنگام دسواری ها همسرش، پیامبر، را یاری می کرد.
از تاریخ پرسیدم که چه کسی همانند اوست؟ گفت: یافت می نشود!
و از او درباره ی روز ازدواجش پرسیدم، گفت: بهترین زنان را به بهترین انسان هدیه کردم.
و از او درباره ی نسلش پرسیدم، گفت: دانستن همین نکته برای تو کافیست که آنان بهترین مردم دو جهان اند، خداوند بر بندگانش واجب نموده تا آنان را دوست بدارند و نیز در نماز بر آنان درود فرستند.
مادرم، ای مادر زهرای پاکدامن، او که از میان اهل بیت شبیه ترین فرد به پیامبر و اولین فردی بود که از بین آنان به پیامبر پیوست.
مادرم، ای جده ی خاندان رسول الله!
ای زن بی همتایی که زندگی پیامبر را پر از محبت کردی و پیش از همه با وی ازدواج کردی و پیامبر پیش از تو زن دیگری را نشناخته است!
و از این رو هر لحظه از او یاد می کرد و فراموشش نمی کرد.
و در طول زندگی خدیجه، هیچ زن دیگری را به همسری برنگزید.
به او مژده ی خانه ای در بهشت داد که در آن خستگی و رنجشی نباشد.
پس از وفات او پیمان دوستی خدیجه را با دوستانش نگه داشت.
مادر!
ای بانوی نیک خدا برای پیامبرش،
و هدیه اش برای برگزیده اش!
ای مادر قاسم و طاهر، زینب، رقیه و ام کلثوم، و ام ابیهای پاکدامن!
ای نظم دهنده ی سلاله ی پاک و درخشان! تو با کمالات و کارهای نیکت، اهل آسمان را به خود مشغول داشتی،
و جبرئیل برای رساندن سلام خدا به سویت فرود آمد.
مادر!
چه بگویم که کلام هر چقدر اوج گیرد باز هم از بیان میزان ارزشت باز می ماند،
و شعر در برابر شکوه و پاکی تو مبهوت می شود.
سخن همه ی مردم در برابر یک قطره ی اشک پیامبر به هنگام یاد تو به کجا رسد!
اشکی که باارزش تر و بالاتر از هر بیانی است.
مردم چه ستایشی از تو در برابر این سخن پیامبر دارند آنگاه که فرمود: (والله ما أبدلنی الله خیراً منها(: «به الله سوگند که پروردگار هیچ جایگزینی بهتر از او [خدیجه] به من ارزانی نداشت.»
این راست ترین سخنی ست که یک انسان بر زبان می آورد!
پس ای نخستین و کامل ترین امهات المومنین، سلام بر تو باد! به خاطر همراهی ات با پیامبر و به پاس این که در حق وی از سایر زنان وفادارتر و فداکارتر بودی. ای امهات المومنین پاک، با کمال و کمال بخش از همه ی شما بهر این سخن پوزش می خواهم.
از سوی تمامی فرزندان مومنتان،
تا روز قیامت، بر تمامی شما امهات المومنین درود باد!
ای اهل بیت رسول الله، پروردگار از همگی شما خشنود باد!
1) آل عمران: 33.
2) ملک:14.
3) روایت مسلم 178214.
4) آل عمران: 26.
5) احزاب: 21.
6) یوسف: 111.
7) بقره:30.
8) نساء: 165.
9) آل عمران: 110.
10) حج:78.
11) بقره: 143.
12) متفق علیه.
13) روایت مسلم.
14) احزاب: 33. در مورد مفهوم و مدلول «اهل البیت» در این آیه دو اختلاف نظر کلی وجود دارد: یک نظر مدلول آن را زنان پیامبر در وقت نزول آیه می داند، که آیات قبل و بعد از آن، این نظر را تقویت می کند و تبدیل ضمیرهای جمع مونث نظیر)أقمن، آتین و أطعن) را به ضمیرهای جمع مذکر (عنکم، یطهرکم) را به خاطر لفظ مذکر اهل و تغییر اسلوب و سیاق آیه می دانند. نظر دیگر مدلول آن را افرادی مشخص از خانوده ی پیامبر بدون همسران ایشان که در اشخاصی چون حضرت علی، فاطمه، حسن، حسین و… منحصر می گردد، که مولف به نظر دوم گرایش دارد، و افزون بر آن حضرت خدیجه را نیز از جمله مدلول اهل البیت در این آیه می دانند، این در حالی است که آن بزرگوار در وقت نزول آیه رحلت کرده بودند. [ویراستار].
15) شوری: 23. در مورد مفهوم کلمه ی «القربی» دو دیدگاه وجود دارد: نخست خویشاوندان پیامبر، چنانکه در ترجمه آیه آمده و نظر مؤلف نیز بر آن است. دیدگاه دوم «القربی» را به معنای «تقرب» می داند که بر اساس آن، آیه این گونه ترجمه می شود: «بگو: در برابر [ابلاغ رسالتم] مزدی از شما نمی خواهم جز عشق و علاقه ی تقرب (به خدا) را.» این معنا را آیه ی 57 فرقان تأیید می کند: بگو: من در برابر آن (ابلاغ رسالتم) مزدی از شما نمی خواهم جز این که هر کس بخواهد راهی را به سوی پروردگارش در پیش گیرد.» [ویراستار].
16) احزاب: 32.
17) روایت شیخین.
18) روایت احمد و طبرانی در المعجم الکبیر، هیثمی در مجمع الزوائد 9 / 228 آن را «حسن» دانسته است.
19) المعجم الکبیر 23 / 14.