جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

چرا حضرت ابوطالب تکفیر می شود؟

زمان مطالعه: 2 دقیقه

منافقین و حسدورزان و کینه توزانی که بسیاری از نزدیکان و منسوبین آنها در جنگهای صدر اسلام به دست امیرالمؤمنین علیه السلام کشته شده بودند، و پس از پیروزی اسلام ناچار به اظهار قبول اسلام گردیده بودند، و تاب و توان مبارزه با امیرالمؤمنین علیه السلام و فضائل آن حضرت را نداشته و قدرت دیدن پرتوافشانی خورشید جمال نورانی مولا امیرالمؤمنین علیه السلام را نداشتند و می دیدند که با وجود

فضائل آن حضرت در کتب شیعه و سنی راه هیچگونه شک و شبهه ای در ایمان آن حضرت وجود ندارد؛ به منظور التیام بخشیدن به زخمهای روحی خویش و به اقتضای حسادت و حقد و کینه ای که در دلهای آنها نسبت به امیرالمؤمنین علیه السلام بود؛ در هر کجا و در هر مقامی که می توانستند و به هر نحوی که برایشان ممکن بود عداوت و بغض و کینه ی خود را اظهار می نمودند که تکفیر حضرت ابوطالب علیه السلام!! خود نمونه ای واضح و مبین از این اظهار عداوتها می باشد. آنها درواقع به گمان پوچ خود خواستند با این کار راه جسارت و توهین به وجود مقدس امیرالمؤمنین علیه السلام را برای ساده لوحان تاریخ باز کنند و همچنین به مقتضای حقد و کینه و حسد خود عمل کرده باشند.

ولی خداند متعال می فرماید: «یریدون لیطفئوا نور الله و الله متم نوره و لو کره المشرکون«.

یعنی: «می خواهند نور خدا را با دهانهایشان خاموش کنند ولی خداوند متعال (نورافشانی) نور خود را کامل می کند هرچند که مشرکین را ناخوش آید«.

چراغی را که ایزد برفروزد

هرآنکس پف کند ریشش بسوزد

درواقع حضرت ابوطالب علیه السلام در نزد تکفیر کنندگان و تهمت زنندگان و جاعلین احادیث دروغین در حق آن حامی بزرگ رسول خدا صلی الله علیه و آله به عنوان یک انسان معمولی مطرح نیست که کفر و ایمان، یا شرک و توحید او قابل بحث و بررسی باشد! بلکه اگر می بینیم که حضرت ابوطالب علیه السلام به چوب تکفیر آنان گرفتار می شود به خاطر این است که آن حضرت پدر امیرالمؤمنین علیه السلام است و به خیال خام آنان با ضربه زدن به پدر و خدشه دار کردن ایمان آن حضرت، و ایجاد شک و تردید و بحث و تأمل و به اصطلاح تحقیق و بررسی! درباره ی ایمان حضرت ابوطالب علیه السلام و حتی پا فراتر نهادن و دست زدن به تکفیر آن حضرت، فرزند را نیز آسیب پذیر نموده و بین ترتیب بتوانند مقدمات توهین و جسارت به مقام

شامخ امیرالمؤمنین علیه السلام را فراهم سازند.

صحت این مطلب وقتی روشن می شود که می بینیم همین تاریخ نویسان و مورخان و جاعلین احادیث که درباره ی حضرت ابوطالب علیه السلام چنین قضاوت نموده و جسورانه اظهار نظر می کنند، درباره ی افرادی که در طول زندگی امیرالمؤمنین علیه السلام همواره رو در روی آن بزرگوار ایستاده و به شهادت تاریخ، در شعاع نور خورشید فروزان آن حضرت چون موم ذوب می شدند و خفاش صفت، تاب دیدن خورشید جمال او را نداشتند، ساکت نیستند و برای آنان فضیلت دست و پا می کنند و درباره ی اسلام و ایمان آنان حدیث جعل می کنند.