بدین سان محبوبه ی یکتا، همسر طاها، مادر زهرا، به لقاء الله
پیوست و برای همیشه از دست حاسدان و کینه توزان رست.
حضرت خدیجه در طول زندگی محسود بود، او رفت و در جوار پروردگار مأوا گزید ولی حسد حاسدان با ارتحال او پایان نیافت.
حضرت صدیقه ی طاهره در مورد یکی از همسران پیامبر می گوید: هرگز اتفاق نیفتاد که مرا ببیند و به مادرم ناسزا نگوید.
از این رهگذر در احادیث فراوان آمده است که به هنگام ظهور حضرت بقیة الله ارواحنا فداه، خداوند منان او را زنده می سازد، حضرت مهدی علیه السلام بر او حد قذف جاری می کند، که به ماریه، مادر ابراهیم تهمت ناموسی زده بود و انتقام مادرش حضرت زهرا را از او می گیرد.(1)
در صحیح بخاری از عایشه روایت شده که گفت:
من هرگز به احدی از همسران پیامبر همانند خدیجه حسد نورزیدم، در حالی که هرگز او را ندیده بودم از بس که پیامبر از او یاد می کرد. گاهی می گفتم: گویی به جز خدیجه هیچ زنی در این دنیا نبوده است؟!
پیامبر اکرم می فرمود: آری خدیجه چنین بود، خداوند از او برایم فرزند عطا کرده و دیگران را محروم ساخت.
وی می افزاید: روزی به شدت بر خدیجه حسد ورزیدم، به پیامبر
گفتم: چقدر از خدیجه سخن خواهی گفت، مگر خداوند بهتر از او را به تو ارزانی نکرده است؟
فرمود: به خدا سوگند خداوند بهتر از او را به من روزی نکرده، او به من ایمان آورد هنگامی که دیگران کفر ورزیدند، او همه ی ثروتش را در اختیار من نهاد، هنگامی که دیگران دریغ کردند، خداوند از او برایم فرزند روزی کرد و از دیگران روزی نکرد.(2)
1) بحرانی، حلیة الابرار، (چاپ سنگی(، ج 2، ب 54.
2) ابن حجر، فتح الباری، ج 7، ص 137.