در بساط آفرینش هیچ نیکو مادری
در کنار خود نپرورده چو زهرا دختری
از الهی مشربی بوده است و از ایمان ناب
زاد اگر صدیقه را مام صداقت پروری
از سر ثروت گذشت و کرد آن بانو خطر
تا بلند آوازه گردد سطوت پیغمبری
بانوی پاک آرمان بنت خویلد کز شعور
بود از بهر محمد (ص) نیک گوهر همسری
سالها فرسود در شعب ابوطالب وجود
تا که پیغمبر بیابد در کنارش یاوری
شهره در نیکی و پاکی گر که باشد او بجاست
چونکه می باشد خدیجه بانوی نام آوری
کرد از شویش حمایت با توان جان و مال
داشت بر اسلام ناب او چو نیکو باوری
تا که خورشید جمال حق درآید از نقاب
مهرورزی کرد با او بانوی نیک اختری
تا که فعلش مورد تصدیق حق جویان شود
هست تاریخ زمان او چه نیکو داوری
بارها بالیده بر او احمد و فرموده است
بوده از بهرش خدیجه همسر نیکو فری
در حوادث شد تسلای دل پیغامبر
از صفا چون بود او بانوی عالی محضری
پا فشرد از عزم، در تحکیم آئین بهی
تا نگیرد سرسری دین خدا را کافری
بود در دین حنیف آن بانوی پاک اعتقاد
رخنه کی می یافت در عزم سترگش بت گری
عهد تحکیم مودت بست چون با او رسول
باز شد از لطف حق بروی پیغمبر دری
مصطفی را زوجه بودن فخرا و گردید و بود
مادر صدیقه بودن افتخار دیگری
کی جز اسلام محمد در چنین ظلمات جهل
بود بر فرق کسان ظل عنایت گستری
چامه ای در مدح آن سرور سرودم من «سرور«
تا شود از التفاتش زیب بخش دفتری
حسین سرور اصفهانی
سرور
عز و شرف و شکوه را معنایی
افلاک نشین ز همت والایی
بانوی عرب خدیجه کبرایی
غمخوار رسول و مادر زهرائی
صحت اصفهانی