جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

مایه ی روشنفکری و نوگرایی خدیجه

زمان مطالعه: 2 دقیقه

به گونه ای که تاریخ عرب و اسلام، و مهم تر از آن روایات رسیده از پیامبر و دیگر پیشوایان راستین اسلام نشان می دهد، خدیجه علیهاالسلام از معدود زنان و دختران نواندیش و خردمند، پاک روش و پاک منش و آزاده ی روزگار خویش بود.

او اندیشه ی بسیار متفاوت از اندیشه و بینش و روش رایج مردم زمانه و روند جامعه و روزگارش داشت و در حقیقت سالار نواندیشان و سرور خردمندان و آموزگار خوبان و در اندیشه ی جامعه و جهانی نو و در خور شأن بشر و مساعد برای رشد و رستگاری او بود.

با نگرش به فراز و نشیب های الهام بخش زندگی او، مایه های نواندیشی و روشنفکری و کمال جویی و آزادی خواهی دخت خردمند حجاز در این محورها به روشنی جلوه گر است:

1. کنجکاوی، خردورزی، آگاهی از میراث فرهنگی گذشته و داشته ها و روند و روزگار خویش، تردید منطقی در یافته ها و نقد آن ها، پذیرش و نفی تنها براساس دلیل و برهان، ابداع و ابتکار، اعتماد به خویشتن و استقلال در اندیشه و عمل و بیگانگی از واپسگرایی و دنباله روی و خرافات و اوهام رایج روزگار خویش و درافتادن با آن ها.

2. آشتی ناپذیری با فریب و خشونت و نامردمی در همه ی جلوه ها و میدان های زندگی فردی، اجتماعی، سیاسی و مدیریت و اقتصاد و مذهب و هنر.

3. مبارزه ی ریشه دار و همه جانبه ی خانوادگی با زورمداری و استبداد و حق کشی؛ چرا که نیای او از نخستین امضا کنندگان و تشکیل دهندگان انجمن دفاع از حقوق بشر در حجاز و جهان عرب در آن روزگار تیره و تار بود.

4. عدالت جویی، برابری طلبی، آزادی خواهی و آزادمنشی.

5. مردم گرایی بشر دوستی و تلاش در راه رشد و پیشرفت مردم و تأمین حقوق آن ها.

6. حق گرایی، نقد پذیری، تلاش همواره در راه بهسازی و بهروزی و پالایش جان و روان و دنیای وجود از زنگارهای جامعه و روزگار عقب مانده.

7. دانش و بینش و تلاش در راه کسب شناخت و آگاهی و پژوهش حق جویانه در ادیان و مذاهب.

8. عاطفه ی جوشان و خرد خروشان.

9. هنر و قریحه و ذوق سرشار.

10. خداجویی و توحیدگرایی.

به خاطر این بینش و منش مترقی و کمال طلبانه بود که دخت خردمند حجاز از جامعه و جهان خود بیگانه، و از شرایط و حال و هوای حاکم آزرده، از آداب و رسوم منحط رایج بیزار و از فرهنگ غالب گسسته بود و در اندیشه ی جامعه و جهانی نو، شرایطی معقول و مطلوب و انسانی و حال و هوای تازه و عادلانه تلاش می کرد.