او در برنامه ریزی از مشاوران کاردانی بهره می جست و چنان بود که انتخاب وقت و فرصت، نوع کالا و مقدار آن، حرکت و بازگشت و توقف کاروان را با آگاهی از زمان و مکان، به گونه ای تنظیم و تدبیر می کرد که شگفتی همگان را بر می انگیخت و کاروان بزرگ تجارتی اش هماره در راه بود، و از یمن به حجاز و از حجاز به شام و دیگر مراکز مهم اقتصادی و مبادلاتی جهان عرب می رفت، و سودی سرشار و عادلانه با خود می آورد.
اگر به شرایط آن روز جهان و نیز دنیای عرب و قلمرو حجاز در آن روزگاران آشنا باشیم، و نیز اگر اسارت و محرومیت کل «زن» از حقوق انسانی و اجتماعی اش را به یاد داشته باشیم، و اگر زنده به گور شدن دختران را به خاطر بیاوریم، آن گاه اداره ی چنین شریان مهم اقتصادی به وسیله ی یک دختر هوشمند و پاک منش و به مدیریت توانمند و تدابیر ظریف و دقیق اقتصادی و اجتماعی او، ما را به شخصیت برجسته و ابتکار در کارها و روح مدیریت و سازنده ی او رهنمون می شود و
درمی یابیم که به راستی او در آن روزگاران، خردمندترین و مدبرترین و کارآمدترین بانوی جهان خویش بود.
دانشمند و روشنفکر عرب، دکتر محمد عبده یمانی، وزیر فرهنگ پیشین سعودی و برادر «زکی یمانی» وزیر نفت سابق آن کشور در کتاب خویش(1) در وصف ایمان و اخلاص و شهامت و عظمت روحی و درایت و مدیریت و فداکاری خدیجه از جمله چنین می نویسد: خدیجه، این بانوی آگاه و پاک سرشت که حق گرایی، فضیلت طلبی، نواندیشی و عشق به کمال و پیشرفت از ویژگی هایش بود، از همان روزگار جوانی، یکی از دختران نامدار و با فضیلت حجاز و عرب به شمار می رفت.
او در جهان عرب نخستین زن توانمندی است که در اقتصاد و تجارت و مدیریت درخشید و در این راه شخصیت منطقه ای و شهرت جهانی به هم زد؛ به گونه ای که نام بلند او در تاریخ عرب و در آثار و نوشته های تاریخ نگاران پیش از اسلام نیز با شکوه و عظمت و به عنوان یک قهرمان بزرگ ملی و یک مدیر توانمند و کارآفرین با درایت و معنویت آمده است.
و نیز می نویسد: این بانوی بزرگ، نه تنها انسانی پیشتاز و رشدیافته و
آراسته ی به جمال و کمال و دارای خرد و روحی بزرگ بود، که فرشته ای پرشکوه را در سیمای انسان می نمود.
او از شهامت و عظمت روحی و فکری وصف ناپذیری بهره ور بود. آیا در مورد هم اندیشی، همگرایی، همگامی و همراهی اندیشمندانه و دلیرانه ی او با پیامبر آزادی و عدالت، آن هم در آن شرایط تیره و تار روزگار پیش از بعثت اندیشیده اید؟ راستی چگونه این بانوی فداکار و آزادمنش پیش از بعثت محمد صلی الله علیه و آله و پیش از آشکار شدن شکوه و عظمت آن حضرت و آینده ی درخشانش، گویی بسان او می اندیشید و از استبداد و انحطاط و کجروی و نادانی جامعه و دنیای خویش رنج می برد و راهی تازه و جامعه و جهانی نو و شرایطی آزاد و آباد و مردمی آگاه و عدالت جو و با معنویت می جست؟
او در راه همگامی و همراهی با پیامبر، خطرهایی حکیمانه می نمود و فداکاری هایی شجاعانه می کرد؛ برای نمونه او به آن ثروت و اعتبار، خود از خانه ی خویش ـ که نزدیک «مسجدالحرام» بود ـ راه می افتاد و با پیمودن مسافت زیادی تا کوه «حرا» می رفت و با بالا رفتن از دامنه ی کوه، برای پیامبر آب و غذا می برد و او را در راه اوج و عرفان و نیایش و معنویت و به دوش کشیدن بار گران رسالت و به اهتزاز درآوردن پرچم نجات و رستگاری بشریت یاری و همراهی می کرد؟(2)
و نیز در کتاب دیگرش در بیان نقش تاریخ ساز و مترقی خدیجه علیهاالسلام، او را مام گرانمایه ی توحیدگرایان و کمال جویان، همسر و همتای لایق پیامبر محبوب و شریک دغدغه ها و هدف های او، و مادر دعوت نجات بخش اسلام عنوان می دهد.(3)
علامه ی قزوینی در این مورد می نویسد: مام گرانمایه ی فاطمه علیهاالسلام، بانوی نوگرا و ارجمندی است به نام خدیجه علیهاالسلام؛ بانویی سپید چهره، بلندقامت و زیبا که در میان جامعه و مردم، سخت پرشرافت بود، و در کارها بسیار خردمند. از هوش و درایت، بهره ای بزرگ داشت و در شئون زندگی از بینشی ژرف برخوردار بود. در پرتو استقلال فکر و عمل و اعتماد به خود می زیست و به برکت مغز هوشمند خود، چرخ های اقتصادی و تجاری گسترده ی خود را به حرکت آورده و به مقررات و مدیریت اقتصادی و کارآفرینی آگاه و کوشا بود.
اینها از صفات شایسته و ویژگی های آن بانوی بزرگ به عنوان یک انسان است. اما صفات برجسته ی او به عنوان یک همسر و برای زندگی مشترک، او بانویی بود که ثروت هنگفت خود را به شوی گران قدرش بخشید تا در راهی که می پسندد به کار گیرد. بی هیچ تردیدی سرمایه ی عظیم اقتصادی آن بانوی فداکار در پیشرفت اسلام و برپایی جامعه ی جدید نقش اسلامی داشت؛ چرا که اسلام در حال شکل گرفتن، نیاز به
امکانات اقتصادی داشت، و خدا بر اثر درست اندیشی و اخلاص خدیجه علیهاالسلام، این افتخار را به او داد که ثروتش را برای پیشرفت دین و آزادی انسان مهیا ساخت، و با تأمین نیاز اقتصادی پیامبر و نواندیشان همراه او در آن مرحله ی حساس، هدف پیامبر که برپایی پایه های عدالت و آزادی بود استوار شد. به همین جهت هم پیامبر فرمود: هیچ ثروتی، بسان ثروت خدیجه برای اهداف بلند من سودبخش نیفتاد. «ما نفعنی مال قط مثل ما نفعنی مال خدیجة.«(4)
پیامبر با بهره گیری از ثروت خدیجه علیهاالسلام، ضمن پرداخت وام وامداران، بردگان را آزاد و به درماندگان کمک می کرد. بار را از دوش آنان بر می داشت، و در رخدادهای ناگوار زندگی از آن مال پرسعادت به هر اندازه لازم بود، هزینه می کرد و زیر بال محرومان را می گرفت. او هنگامی که در مکه بود به یاران آزادیخواه، اما تهی دست و زیر فشار، کمک می کرد و امکانات هجرت مهاجران را فراهم می نمود. او در حیات درخشان آن یار فداکار آنچه صلاح می دانست از دارایی اش هزینه می کرد و پس از رحلت او نیز آن را خود و فرزندانش به ارث بردند.(5)
به همین جهت است که سخن جاودانه ی پیامبر مفهوم روشن خود را پیدا می کند که فرمود: اسلام پس از جاذبه ی مفاهیم و معنویت مقررات
خود، با شجاعت و شمشیر عدالت طلب علی، و دارایی خدیجه، در برابر فشار استبداد برپای ایستاد و استواری یافت. «ما قام و لا أسقام الدین الا بسیف علی و مال خدیجة.«
زندگی و همگامی این بانوی بزرگ با پیامبر، در خور هرگونه تحسین است. به همین دلیل آن حضرت پس از رحلت او نیز هرگاه نام بلندآوازه اش به میان می آمد، برایش طلب آمرزش می کرد و قلب مصفایش به یاد او می شکست و در اندوه آن یار مهربان و فداکار اشک می ریخت.
روزی آن حضرت از خدیجه علیهاالسلام همانند همیشه، با عظمت بسیار یاد کرد که عایشه گفت: او بانویی سالخورده بود و خدا بهتر از او به شما داده است! اما پیامبر حق شناس فرمود: هرگز، چرا که او هنگامی به من ایمان آورد که مردم به من کفر ورزیدند، و زمانی مرا تصدیق کرد که مردم مرا در دعوت آسمانی ام دروغگو شمردند، و آن گاه مرا در دارایی هنگفت خویش شریک ساخت، که مردم مرا از ثروت خویش محروم ساختند، و خدا فرزندانی ارجمند از آن بانوی پاک روش به من ارزانی داشت.(6)
دانشمند شهیر عرب، بانو «قراعه» می نویسد: تاریخ در برابر شکوه و عظمت «أم المؤمنین» خدیجه علیهاالسلام سر فرود می آورد و در برابر او با نهایت فروتنی می ایستد و نمی تواند که نام این بانوی بزرگ جمال و کمال را در
کدامین فراز بلند خویش به ثبت برساند.
و نیز پزشک دانشمند «دکتر سعیده کرمی» در این مورد می نویسد: بیست و پنج بهار از عمر پربرکت پیامبر می گذشت که با خدیجه ـ که برترین و والاترین دختر حجاز بود ـ پیمان زندگی مشترک بست، و فصل تازه ای در زندگی شان آغاز شد.(7)
ازدواج پیامبر با خدیجه علیهاالسلام در نوع خود بی نظیر و دارای ویژگی هایی بی سابقه بود؛ چرا که این پیوند مبارک نه ثمره ی عشق زودگذر بود، و نه برخاسته ی از انگیزه های مادی یا دیگر امور و اهداف رایج، که در ازدواج چهره های سرشناس وجود دارد. هدف های سیاسی نیز در امضا و تشکیل این زندگی و ساختار آن نقشی نداشت.
افزون بر اینها، زندگی و شرایط اقتصادی پیامبر و خدیجه نیز با یکدیگر تناسبی نداشت، چرا که پیامبر دارای امکانات اقتصادی نبود، و همان گونه که دوران کودکی را در کنار عمویش زندگی کرده بود، باز هم با او می زیست، اما خدیجه ثروتمندترین دختر جهان عرب بود؛ به همین
جهت فاصله ی زیادی میان سطح زندگی پیامبر و او می نگریم، اما آن دخت کمالجو نیک می دانست که آینده ی درخشان و امیدبخشی در انتظار آن جوان آزادمنش و نواندیش است. شاید این راز را از «میسره» غلام هوشمندش دریافته بود که در سفر پیامبر با کاروان تجارتی اش، همسفر او بود و نشانه های بسیاری از شکوه و درایت و امانت و اقتدار را در او دیده و همه را ضمن تقدیم گزارش کار به دخت خردمند حجاز، منعکس نموده بود؛ یا آنکه پیشگویی آن راهب دیر «بصری» در شام، در مورد آینده ی شکوهبار محمد صلی الله علیه و آله به گونه ای به گوش «خدیجه» رسیده، و او نیز در پرتو ژرف نگری و الهام قلبی به آن دل بسته بود.(8)
1) او در مورد خاندان پیامبر کتاب هایی نوشته است، که از جمله: حقوق اهل بیت؛ خدیجه علیهاالسلام همسر پیامبر، و فاطمه علیهاالسلام دختر پیامبر، ترجمه ی سه عنوان از سه کتاب اوست.
2) نقل به مضمون از سفرنامه ی استاد سبحانی / سیمای فرزانگان / ص 362.
3) انها فاطمة الزهراء علیهاالسلام/ ص 114.
4) سیما و سیره ی ریحانه ی پیامبر / ص 86 از همین قلم.
5) امالی طوسی/ ج 2/ ص 82.
6) فاطمة الزهراء من المهد الی اللحد/ ص 25.
7) نساء محمد صلی الله علیه و آله / ص 38.برخی عمر آن دختر هوشمند و پاک منش را میان 28 تا سی سال نوشته اند. اما مشهورترین دیدگاه آن است که او به هنگام ازدواج با پیامبر، چهل بهار از عمرش می گذشت. برخی برآنند که وی پیش تر ازدواج کرده و همسرش از دنیا رفته بود، اما آخرین پژوهش های تاریخی و حدیثی بر آن است که وی دوشیزه و سی ساله بود. فروغ آسمان حجاز خدیجه علیهاالسلام/ 140.
8) دکتر سعیده کرمی/ نسیم بهشت/ ص 47.