جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

زمینه ازدواج با رسول خدا صلی الله علیه و آله و جریان سفر تجاری

زمان مطالعه: 2 دقیقه

خدیجه از پیش مانند سایر مردم، محمد صلی الله علیه و آله عزیز قریش را به عنوان فردی امین و درستکار می‏شناخت. بر همین اساس از حضرتش دعوت کرد تا مسؤولیت یکی از کاروانهای تجارتی وی را بپذیرد، و شاید هم می‏خواست شخص مورد علاقه خود را به دقت بیازماید. به هر حال، محمد صلی الله علیه و آله مسؤولیت کاروان را پذیرفت. خدیجه هم غلام مورد اعتماد خود مَیسَرَه را همراه حضرتش نمود، تا هم کمک‏ کارش باشد، و هم هنگام بازگشت گزارش سفر را از وی دریافت کند.

در بازگشت کاروان تجاری، آن چیزی که بیشتر از خیر و برکت و سود تجارت این سفر، به سرپرستی محمد صلی الله علیه و آله، نظر خدیجه را به خود جلب نمود، گزارش دل ‏انگیز مَیسَره بود:

… در بین راه به صومعه راهبی رسیدیم. امین کاروان زیر سایه درختی که نزدیک صومعه بود قرار گرفت، راهب صومعه آمد و پرسید: این شخص چه کسی است که زیر این درخت آرمیده است؟

گفتم: مردی از قریش، از اهل حرم.

گفت: تا کنون جز پیامبران خدا کسی زیر این درخت قرار نگرفته است!!

خدیجه بسیار متعجب شد و تشنه شنیدن سخنان میسره، که وی اضافه کرد و گفت:

در بین راه هوا به شدت گرم بود، ناگهان دو فرشته را دیدم که آمده‏اند و بر سر امیر کاروان سایه افکنده‏‌اند و او زیر سایه فرشتگان حرکت می‏کرد. (1)

این گزارش، آنچنان قلب خدیجه را از عشق به رسول خدا صلی الله علیه و آله آکنده نمود که بلافاصله خود را به عمو یا پسرعموی دانشمند خویش، وَرَقة بن نَوفـَل رسانید، و جریان را با وی در میان گذاشت.

ورقة بن نوفل گفت:

اگر این گزارش میسره درست باشد، محمد صلی الله علیه و آله همان پیامبری است که بعثتش به این امت وعده داده شده است، و من اوصاف وی را در کتابها خوانده‏ ام. (2)


1) سیره ابن ‏هِشام، ج1، ص188.

2) همان، ج1، ص191.