امتیاز دیگر خدیجه علیهاالسلام این است که نظام حکیمانه ی آفرینش از میان همه ی دختران و زنان گیتی، دنیای سرشار از جمال و کمال وجود او را به عنوان رویشگاه پاک و پاکیزه ی برترین نسل و شریف ترین تبار بر می گزیند:
»والبلد الطیب یخرج نباته باذن ربه والذی خبث لایخرج الا نکداً کذلک نصرف الایات لقوم یشکرون.» (1)
و سرزمین پاک و بارور، گل و گیاهش به خواست پروردگارش به آسانی بر می آید؛ و آن سرزمینی که ناپاک و شوره زار است، جز گیاه ناچیز و بی ارزش از آن نمی روید و بر نمی آید. ما آیات و نشانه های یکتایی و قدرت خود را این گونه برای گروهی که سپاس می دارند به صورت های گوناگون بیان می کنیم.
فرشته ی وحی به هنگام آوردن ارمغانی آسمانی به پیشوای گران قدر توحید، در بیان این امتیاز دخت خردمند حجاز در نویدی امید بخش و زندگی ساز چنین می گفت:
»فان الله عزوجل حلف علی نفسه أن یخلق من صلبک فی هذه اللیلة ذریةً طیبة؛» (2)
هان ای پیامبرى! اینک پس از این برنامه ی چهل روزه و تناول این ارمغان بهشت، باید به سوی خانه بروید؛ چرا که خدا بر خود بایسته ساخته و سوگند یاد کرده است که امشب از شما و خدیجه نسل پاک و پاکیزه و ماندگاری پدید آورد.
و نیز پیامبر روزی به مناسبتی به آن بانوی ارجمند در قالب نویدی امید آفرین فرمود: «خدیجه«! مژده ات باد! خداوند این دختری را که خواهی آورد، مادر یازده تن از جانشینان من قرار داده است، که همه ی آنان، پس از من و پدرشان علی علیه السلام، یکی پس از دیگری خواهند آمد و
آموزگار دین و دفتر و راهنمایان جاودانه ی بشریت خواهند بود (3)
و باز در شکوه و عظمت خدیجه، به دخت فرزانه اش فاطمه علیهاالسلام فرمود:
»ان بطن امک کان للإمامة وعاءً؛» (4)
فاطمه جان! بر مادرت همین افتخار بس که وجود گران مایه اش به عنوان رویشگاه و ظرف این جهانی انوار امامت راستین، برگزیده شد.
و نیز آورده اند که: یکی از یاران امام صادق، از او پرسید: سرورم! ولادت فاطمه علیهاالسلام چگونه بود؟
او فرمود: هنگامی که خدیجه با پیامبر پیمان زندگی مشترک بست، زن های سرشناس و تاریک اندیش مکه از آن بانوی نوگرا و حق طلب گسسته و دیگر، نه به خانه ی او می رفتند، و نه به او سلام می کردند، و نه اجازه می دادند تا زنی به دیدار او برود (5)! با این اعتصاب تاریک فکران، هراس و اندوه سراپای «خدیجه» را گرفت که مبادا خشک مغزان و آدمکشان به وسوسه و تحریک سردمداران استبداد و انحصار، در آن جو ارعاب و وحشت، به پیامبر آزادی و عدالت آسیبی برسانند.
در آن شرایط، هنگامی که «خدیجه» به فاطمه اش باردار شد، آن عزیزتر از جان، از تالار وجودش با او سخن می گفت، و او را آرامش
خاطر می بخشید، اما «خدیجه» این رویداد شگفت آور را از پیامبر نهان می داشت!
»کانت فاطمة تحدث فی بطن امها، و لما ولدت وقعت حین وقعت علی الارض ساجدةً، رافعةً اصبعها.» (6)
روزی آن حضرت وارد خانه گردید و شنید که «خدیجه» با کسی گفت و گو می کند.
پرسید با چه کسی سخن می گفتی؟
پاسخ داد، فرزندی که در تالار وجودم دارم، هم سخن و مونس تنهایی من است، و گاه و بیگاه با من سخن می گوید!
پیامبر فرمود: خدیجه! این فرشته ی وحی است، و به من خبر آورده است که آن کودک پرشکوه تو، دختر است و در آینده مام فرزندانی پاک و مبارک می باشد. خدا نسل مرا از او قرار خواهد داد و پس از فرود قرآن و وحی، از نسل او پیشوایانی را ـ که برگزیدگان بارگاه او در زمین هستند ـ برخواهد گزید (7)
1) اعراف / 58.
2) فاطمة الزهراء صلی الله علیه و آله و سلم من المهد الی اللحد / ص 34؛ میزان الإعتدال / ج 2 / ص 26؛ لسان المیزان / ج 4 / ص 36؛ مقتل الحسین / ص 65 با اندک تفاوت در واژه ها.
3) تجهیز الجیش / از کتاب «مدح الخلفاء الراشدین» / ص 211.
4) مناقب آل ابی طالب / ج 3 / ص 115.
5) بحار / ج 43 / ص 3؛ عوالم العلوم / ج 11 / 43 / 201؛ جلاء العیون شبر / ج 1 / ص 121.
6) امالی صدوق / ص 76؛ بحار / ج 43 / ص 2؛ محب الدین طبری / ذخائر العقبی / ص 59.
7) الروض الفائق / ص 214؛ بحار / ج 43/ ص 2؛ جلاء العیون / ج 1 / ص 122.