جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

روزهای حزن فاطمه علیهاالسلام

زمان مطالعه: 2 دقیقه

بعد از این وقایع و فجایع آن حضرت بعضی روزها با دلی شکسته و محزون کنار قبور شهدای احد می‌‏رفت و می‌گریست، و مرگ خود را از خداوند طلب می‌‏کرد، تا اینکه آهسته آهسته درد و جراحتهای بدن بیشتر شد، و از آن به بعد نزدیک مدینه زیر درختی می‌‏نشست و گریه و ناله می‌‏کرد. منافقین آن درخت را هم بریدند. بعد از آن امیر المومنین علیه‌السلام در آنجا سایبانی ساختند که مشهور به «بیت الاحزان» شد.

روز به روز بر شدت بیماری حضرت افزوده می‌شد. سینه‌ی شکسته و مجروح، بازوی ورم کرده، صورت نیلی از ضربه‌ی سیلی، محسن سقط شده، غم پیامبر صلی الله علیه و آله، مظلومیت امیر المومنین علیه‌السلام، و دیگر مصائب کار را به جایی رساند که آن حضرت در بستر بیماری افتاد، و وصیت ‏های خویش را به امیر المؤمنین علیه‌السلام فرمود:

«شبانه مرا از زیر پیراهن غسل بده و کفن کن و دفن نما. قبرم مخفی باشد و ابوبکر و عمر در تشییع و نماز من حاضر نشوند». (1)

نیز در مورد عایشه و حفصه نیز که خیلی با زبان خود آن بانوی رنجدیده سلام الله علیها را رنج داده بودند، فرمود:

» عایشه و غیر عایشه نیز بر جنازه‌ی من حاضر نشوند «. (2)


1) المناقب، ج3، ص412. بحار الانوار، ج 43، ص 171، 182، 183، 214. ریاحین الشریعه، ج1، ص 251 و 293. مَأساة الزهراء علیهاالسلام، سید جعفر مرتضی عاملی، دارالسیره – بیروت، ج2، ص 18، 31، 45، 48، 49، 64، 76. فاطمة الزهراء علیهاالسلام بَهجة قلب المصطفی صلی الله علیه و آله، احمد رحمانی همدانی، نشر بدر: 1373ش، ص 807 و 885. وفاة الصدیقة الزهراء علیهاالسلام، عبدالرّزاق المُقرَّم، موسسة الوفاء – بیروت، ص 104 و 105. عوالم العلوم، مجلد سیدة النساء فاطمة الزهراء علیهاالسلام: ج 2، ص 1057 و 1121.

2) سبعة من السَّلَف، فیروزآبادی، نشر دارالهجره – قم، ص 253. بحارالانوار، ج43، ص189.