گروهی از یکتاپرستان در آن زمان زندگی می کردند، که یکی از آنها زید بن عرو بن نفیل است که پسر عموی عمر بن خطاب می باشد. او به دین راستین گرویده بود و مردم را به طرف آن فرا می خواند. در بلندی های سرزمین شام، قبیله ی «کلب» او را احاطه کردند و به قتل رساندند، او شهید شد تا چنانکه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم از او خبر داده اند در قیامت به تنهایی به عنوان یک امت برانگیخته شود.
یکی دیگر از یکتاپرستان «قس بن ساعده» سخنران چیره دست بازار «عکاظ» است. او به شنوندگانش می گفت: (إن لله دیناً غیر ما أنتم علیه، و الله إن فی السماء لخبراً و إن فی الأرض لعبراً، سماء ذات أبراج، و أرض ذات فجاج، و بحار ذات أمواج…) «خداوند دین و آیینی دارد که با آنچه که شما آن را انجام می دهید تفاوت دارد. به خدا سوگند، در آسمان خبرهایی است و در زمین پند و اندرزهایی است، آسمان صورت های فلکی دارد و زمین گردنه های زیادی دارد و در دریاها موج وجود دارد و….»
سپس پشت سر هم دلیل می آورد تا اعتقاد به یکتایی خداوند پاک را ثابت کند، پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم حرف های او را شنید و از او به نیکی یاد کرد. یکی دیگر از آن یکتاپرستان «أکثم بن صیفی» حکیم عرب و راهنمای آنها به نیکی است. و فرد بعدی این گروه «زهیر بن أبی سلمی» شاعر خردمند و افتخار ادیبان است، او در قصیده ی مشهورش می گوید:
و مهما یکن عند امریء من خلیفة
و إن خالها تخفی علی الناس تعلم
فلا تکتمن الله ما فی نفوسکم
لیخفی و مهما یکتم الله یعلم
یؤجل فیوضع فی کتاب فیدخر
لیوم حساب أو یعجل فینقم
»هر اخلاقی که شخصی برخوردار باشد، اگر چه گمان کند که از مردم مخفی می ماند، آشکار خواهد شد.
هر چه که در درون شما پنهان باشد نمی توانید آن را از الله مخفی نگه دارید، و هر چه که از الله پنهان شود، آشکار می گردد.
یا به تأخیر می افتد و در کتابی برای روز حساب ذخیره می شود یا به جلو می افتد و تصفیه می شود.» تا پایان قصیده ی او…
او در این بیت ها به یکتایی خداوند اعتراف می کند و خداوند را این چنین توصیف می کند که همه چیز را می داند و هر کاری که انسان انجام می دهد در کتابی نوشته می شود و برای روز قیامت نگه داری می شود صاحب آن کارها بر اساس آن کتاب مورد محاسبه قرار می گیرد. بنابراین او به روز قیامت و زنده شدن پس از مرگ و محاسبه ایمان دارد.
او به دو پسرش «کعب» و «بجیر» سفارش کرد که زودتر از همه ی مردم به سوی پیامی که به زودی از آسمان فرا می رسد، بشتابند. او دو سال پیش از بعثت فوت کرد و همواره منتظر خبر آسمانی برانگیخته شدن پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بود، او این پیام را دریافت نکرد ولی پسرانش پس از او مسلمان شدند.
و از جمله ی یکتاپرستان فرهیخته «ورقة بن نوفل» پسر عموی خدیجه است که به یکتاپرستی ایمان آورد و به پرهیزگاری اکتفا نکرد بلکه اراده قوی اش او را بر این داشت تا زبان عربی را یاد بگیرد و کتاب های اهل کتاب را بخواند و به آنها آگاه شود.
مدت زیادی نگذشت که ورقه با ایمان به الله و پیامبرش فوت کرد.
زمانی که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به پیامبری رسیدند و آیات سوره ی مدثر نازل شد، ابوبکر صدیق رضی الله عنه خیلی سریع مسلمان شد. او از یکتاپرستان سرشناس بود و هیچ گاه برای بتی سجده نکرده بود. به دلیل راستگویی و امانت داری ای که داشت خانواده اش و قریش به حرف های او عمل می کردند، همچنین علی بن ابی طالب رضی الله عنه با وجود سن کمشان خیلی زود ایمان آوردند.
عبدالله پدر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نیز از جمله یکتاپرستان بود.
و یکی دیگر از آنها «عداس» برده ی «عتبه بن ربیعه» و نفر بعدی سلمان فارسی و… بودند.
این گروهی که ما با آنها آشنا شدیم همه از مردان یکتاپرست عرب و غیر عرب بودند.
اما از زنان یکتاپرست عرب، مهمترین آنان بانو «آمنه بنت وهب» مادر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم است.