شخصی که به زندگی خدیجه بنت خویلد می نگرد و به گذشته ی ایشان، پیش از ازدواج با رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم و سپس به روشی که برای انتخاب رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم برگزیده و به تلاشی که در راه رسیدن به ایشان داشته و نیز به زندگی وی در کنار پیامبر، دقت کند به خردمندی، نجابت، پاک نژادی، خوش فکری، عاقبت اندیشی و خیرخواهی ایشان پی خواهد برد. شاید پاسخ ایشان نسبت به سلام دادن به الله والامرتبه و جبرئیل، خود دلیلی مؤکد بر این موضوع باشد.
از این رو خدیجه پس از ازدواجش با رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم فقط با مال و مقامش به پیامبر یاری نرساند بلکه با تمام توانایی هایش از ایشان حمایت نمود. خدیجه با محبت و قدردانی فراوان به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم توجه داشت، او از پیامبر پشتیبانی می کرد و نسبت به جان ایشان هراسان بود و مسیر ایشان را دنبال می کرد. از سوی دیگر رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم نیز به خدیجه بسیار علاقه داشت، از مشاوره ی او بهره می گرفت، تلاش می کرد مسائل را برای او بیان کند و به پیشنهاد او توجه می کرد. هنگامی که موضوعی به خدیجه گفته می شد، با دقت و ریزبینی به آن موضوع می اندیشید. از این رو هنگامی که به برخی از رخدادهایی که برای خدیجه پیش آمده می نگریم و به پیشنهادها و مشورت های ایشان دقت می کنیم به خردمندی و آینده نگری ایشان پی می بریم.
در این جا چند نمونه از خردورزی و اندیشمندی این بانوی گرامی را بیان می کنیم.
اول آن که: خدیجه آینده نگر و هوشیار بود و همین که درباره ی رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم چیزی شنید به ایشان نزدیک شد و درباره ی زندگی شان تحقیق نمود و تلاش کرد که یک رابطه ی کاری با آن بزرگوار ایجاد کند. که همه ی اینها به خردمندی این بانو اشاره دارد.
دوم آن که: تاریخ نویسان بر این موضوع اتفاق نظر دارند که خدیجه نخستین فردی است که به رسالت محمد صلی الله علیه و آله و سلم ایمان آورد که ایمانی احساسی
و گذرا نبوده است بلکه این عمل با آگاهی و باور و نیک اندیشی انجام گرفته که سبب دستیابی ایشان به آن ایمان راستین شده است.
این موضوع از رفتار خدیجه با پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم مشخص می شود. و آن هنگامی است که به همراه ایشان نزد ورقة بن نوفل رفت، و نیز هنگامی که پیامبر از غار حراء بازگشت ایشان را پوشاند و با سخنانی که نشان از ایمان و اعتماد به الله والامقام دارد به ایشان گفت: «سوگند به الله که او هرگز تو را ناامید نمی کند. تو پیوند خویشاوندی را به جا می آوری، و کارهای سخت را به عهده می گیری، از محروم دستگیری می کنی و در سختی ها یاری می رسانی.» خدیجه با اندیشه ی عمیق ایمانی و تیزهوشی و با آگاهی از ماهیت مسائل، توانست پیمبر را مطمئن سازد.
چرا که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم با داشتن این اخلاق پسندیده، هرگز خداوند او را ناامید نخواهد کرد، زیرا او پروردگاری بخشنده است. خدیجه به این موضوع اطمینان داشت، او به این پروردگار ایمان داشت و می دانست که پروردگار، فردی را که به او اعتماد دارد و بر او توکل کرده، تباه نمی سازد، چنین ایمانی داستان هاجر را برای ما یادآوری می کند، هنگامی که ابراهیم علیه السلام در دره ی مکه -که هیچ گونه علف، آب و حیاتی در آن وجود نداشت- هاجر را رها کرد، هاجر به ابراهیم که قصد رفتن داشت گفت: ای ابراهیم! ما را برای چه کسی رها می کنی؟ ابراهیم با اعتمادی که یک پیامبر باایمان به پروردگارش دارد، چنین پاسخ داد: (أترککم لله(: «شما را برای الله رها می کنم.» هاجر پرسید: آیا او دستور داده که این کار را انجام دهی؟ هاجر با این پرسش می خواست مطمئن شود که این کار به دستور پروردگار انجام می شود. ابراهیم پاسخ داد: بله، پس هاجر در حالی که فرزند خردسالش را در آغوش داشت سخنی گفت که از تنها زبان انسانی مومن و مطمئن به الله والامرتبه برمی آید: در این صورت او هیچ گاه ما را تباه نمی سازد. مادرمان «هاجر» با ایمانی پایدار این سخن ها را می گوید و همچنین خدیجه در همان مکان با همان ایمان و اطمینان به الله والامرتبه آن سخن ها را می گوید.
سوم آن که: خردمندی خدیجه هنگامی مشخص می شود که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به او گفت: ای خدیجه، شخصی که نزد من می آمد اکنون آمده است -منظور ایشان جبرئیل علیه السلام بود -خدیجه که می خواست حقیقت وحی را دریابد به ایشان گفت: هرگاه نزد تو آمد مرا باخبر ساز. تا این که روزی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به خدیجه فرمود: ای خدیجه، این همان شخص است که آمده است. در این جا تیزهوشی این بانو مشخص می شود -پس خدیجه به رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم گفت: بر روی پای راستم بنشینید، ایشان روی پای راست او نشست. خدیجه پرسید: آیا او را می بینید؟ پاسخ فرمودند: بله، خدیجه گفت: روی پای چپم بنشینید، ایشان روی پای چپ او نشست. خدیجه پرسید: آیا او را می بینید؟ پاسخ دادند: بله. خدیجه گفت: در دامنم بنشینید، ایشان در دامن خدیجه نشستند. خدیجه پرسید: آیا او را می بینید؟ پیامبر پاسخ داد: بله. سپس خدیجه روسری اش را برداشت و پرسید: آیا اکنون او را می بینید؟ پیامبر پاسخ دادند: نه. آنگاه خدیجه این سخن مشهور را بیان کرد: «ای محمد، این شخص شیطان نیست، او فرشته ای از فرشته های پروردگار است.» خدیجه با آگاهی این سخن را گفت، چرا که پس از برداشتن روسری اش، آن فرشته آن جا را ترک کرد و می دانست که شیطان چنین کاری انجام نمی دهد پس او فرشته ای از فرشتگان است.
چهارم: نمونه ی دیگر خردمندی این بانو هنگامی آشکار می شود که ایشان به نزد پسرعمویش، ورقة بن نوفل رفت. خدیجه از دانش و دین ورقه آگاهی داشت. خدیجه از او خواست تا به سخنان رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم گوش دهد، آن بزرگوار دیده ها و شنیده های خود را بیان کرد. ورقه پس از شنیدن سخنان ایشان چنین گفت: او آسمانی است او آسمانی است، او فرشته ای است که بر موسی علیه السلام نازل شده است. ای محمد، تو پیامبر این امت هستی. این گفته ها تأییدی بود بر اندیشه، فهم و گمان خدیجه، همچنین سبب شد تا بر ایمان او نسبت به این که محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم پیامبر است، افزوده شود.
پنجم: نمونه ی آشکاری از نیک اندیشی خدیجه را با هم بررسی می کنیم. هنگامی که خدیجه بر اساس عادت همیشگی اش، غذا و نوشیدنی را برای
رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم به غار حراء می برد، و زمانی به آن جا می رسید که پیامبر در حال عبادت و مناجات با پروردگارش بود و متوجه آمدن خدیجه نمی شد، جبرئیل علیه السلام به نزد پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم آمد و به او گفت: ای محمد، ای رسول الله، خدیجه اکنون به نزد تو می آید و ظرفی به همراه دارد که در آن غذا و نوشیدنی است. هنگامی که به نزد تو رسید سلام من و پروردگارش را به او برسان و به او مژده بده که در بهشت خانه ای از نی خواهد داشت که در آن خستگی و هیاهویی وجود ندارد. پس از آن که رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم این خبر را به خدیجه رساند، این بانوی گرامی در خطاب به رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم پاسخی مناسب و خردمندانه گفت: (إن الله هو السلام، و علی جبریل السلام، و علیک یا رسول الله السلام و رحمة الله و برکاته(: به راستی الله خود «سلام» است و سلام بر جبرئیل و سلام و رحمت و برکت های الله بر تو ای رسول الله.»
فهم و درک بالای این بانوی بزرگوار از این جا مشخص می شود که او نگفت: سلام بر الله. بلکه در برابر پروردگار والامقام ادب را رعایت نمود و گفت: به راستی الله خود «سلام» است و سلام بر جبرئیل. خدیجه چه فهم بالایی داشت که پیش از آن که با فقه دینی آشنا شود توانسته بود به وسیله ی تیزهوشی و فهم بالایش این موضوع را دریابد، و با این فهم بالایش از دیگران متمایز گردد!
اینها نمونه هایی از خردمندی خدیجه بود. از الله پاک خواستاریم که از طرف ما و همه ی مسلمانان پاداشی نیکو به او ارزانی دارد. به راستی خدیجه تا زنده بود در حق رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم کارهای بسیار مهم، خدمات ارزشمند و حمایت های بزرگی انجام داد، گویا به جای همه ی ما به رسول الله خدمت کرد و همه ی ما را مدیون خود ساخت. پروردگار، بهترین پاداش ها را از جانب ما و سایر مسلمانان به او ارزانی دارد.