حضرت خدیجه هنگام رحلت چند وصیت به پیامبر صلی الله علیه و آله نمودند، و با آن همه فداکاری و انفاق مال، به پیامبر صلی الله علیه و آله عرض کردند:
«یارسول الله، مرا ببخشید که در حق شما کوتاهی کردم!»
پیامبر صلی الله علیه و آله در جواب فرمودند:
«حاشا و کلا ! (هرگز چنین نیست!) من از شما تقصیری ندیدم، بلکه منتهای سعی و کوشش خود را در حق من نمودی. شما در خانه من زحمات زیادی را متحمل شدی. اموالت را در راه خدا بذل و بخشش نمودی!».
آنگاه خدیجه سلام الله علیها عرض کرد:
«یا رسول الله، شما را وصیت میکنم به این دختر، و به حضرت فاطمه سلام الله علیها اشاره نمود. این دختر بعد از من یتیم و غریب است. کسی از زنهای قریش او را اذیت نکند. کسی به صورت او لطمهای نزند، به روی او داد نزند و مکروهی نبیند». (1)
خدیجه کبری سلام الله علیها در لحظات احتضار، اسماء بنت عُمَیس را نیز به نزد خویش طلبید و در مورد دخترش فاطمه زهرا سلام الله علیها به او سفارشاتی کرد. آنگاه فاطمه علیهاالسلام را نزد پیامبر صلی الله علیه و آله واسطه قرار داد که از رسول خدا، خواهش کند تا یکی از لباسهای خود را کفن خدیجه قرار دهد. وقتی فاطمه علیهاالسلام نزد پدر رفت و درخواست مادر را مطرح کرد، اشک از چشمان حضرت جاری گشت، چیزی نگذشت که جبرئیل نازل شد در حالی که کفنی از بهشت همراه خویش داشت که خداوند آن را برای خدیجه علیهاالسلام فرستاده بود. (2)
1) شجرهی طوبی ، ج 2، ص 234 – 235.
2) مقام حضرت خدیجه در پیشگاه خدا و رسول اکرم صلی الله علیه و آله، جواد حسینی (مقاله).