و اینک با دقت در آن چه گذشت می توان به شکوه بانوی خردمند حجاز پی برد که در پرتو درست اندیشی و حق طلبی و ایمان و عمل شایسته و تلاش و اخلاص خویش، به موقعیت و شرایطی از باور تصدیق اوج می گیرد که به مقام والای «صدیقین» پر می کشد؛ به جایی می رسد که او را «صدیقه» می خوانند.
در فرازی از زیارت نامه ی پیامبر در این مورد آمده است که:
»السلام علی ازواجک الطاهرات الخیرات، أمهات المؤمنین، خصوصاً الصدیقة الطاهرة، الزکیة الراضیه المرضیه، خدیجة الکبری ام
المؤمنین…» (1)
سلام بر همسران پاک و نیکوکردارت، که مادران مردم توحیدگرا و با ایمان هستند، به ویژه برآن بانوی تصدیق گر حق و عدالت، آن بانوی پاک سرشت و پاک منش، آن بانوی خشنود از مهر و لطف خدا و مورد پسند حق، خدیجه ی ارجمند مام راستین و سرمشق درخشان مردم با ایمان و شایسته کردار.
بدین سان آن بانوی نواندیش و خداجو در این زیارت نامه، با این عنوان های افتخار انگیز و لقب های شکوهبار خوانده شده است:
1. «صدیقه«، یا گواهی کننده ی حق، با منش و عمل کرد شایسته؛
2. «طاهره«، یا پاک سرشت و پاک روش؛
3. «زکیه«، یا پاک و پاکیزه و پرطراوت و بالنده از نظر جسم و روح و اندیشه و منش؛
4. «راضیه«، یا خشنود از تدبیر و تقدیر حکیمانه ی خدا؛
5. «مرضیه«، یا انسان شایسته و وارسته ای که خدا از او خشنود است؛
6. «کبرا«، یا بانوی ارجمند و بلند پایه.
1) بحار / ج 100 / ص 189.