با نکاتی در مورد دعا و نیایش آمد، روشن می شود که چرا دعا و نیایش عارفانه ـ با شرایط و ویژگی هایش ـ در زندگی دوستان خدا جایگاه پرفرازی دارد! چرا آنان به دعا خو می گیرند؟ به نیایش عاشقانه روی می آورند! و با راز و نیاز، بال می گیرند و با مناجات پرشور و شعور تا عرش خدا راه می یابند! با آن به اوج آرامش پر می کشند و گمشده ی دل ناآرام و بی قرار خویش را در آن می یابند، و آن را دانشگاه آزادگی ها و بی نیازی ها و استقلال ها و برازندگی ها و خودسازی ها می نگرند!
… و یار همراه و مشاور خداجو و همسر پرمعنویت پیامبر، پیشتاز و سرآمد زنان نیایشگر و عارف و با حقیقت بود.
در سبک و منش او همان گونه که نماز جایگاه رفیعی داشت، دعا و نیایش نیز از جایگاه والایی بهره ور بود. او افزون بر دعاها و نیایش های شبانه روزی، «حرزها» و دعاهای روح بخش و پرمحتوایی را نیز همواره با خود و به عنوان یاد خدا و آرامش بخش دل بر لب و جان داشت؛ برای نمونه:
1. آن بانوی معنویت و اخلاص این دعا را همیشه به همراه داشت:
»بسم الله الرحمن الرحیم، یا حی یا قیوم، برحمتک استغیث فاغثنی، و لا تکلنی الی نفسی طرفة عین ابداً، واصلح لی شأنی کله؛» (1)
به نام خداوند بخشنده ی بخشایشگر!
ای خدای زنده و زندگی بخش!
ای خدای برپادارنده ی جهان هستی! من به مهر و رحمت تو پناهنده شده ام؛ پس خودت پناهم ده، و هرگز به اندازه ی یک چشم برهم زدن، مرا به حال خود وامگذار؛ حال و روزم را اصلاح فرما و کران تا کران زندگی ام را آن گونه که خود می پسندی و دوست می داری سامان بخش ای خدای مهربان!
2. و نیز این دعا را زیر لب زمزمه می کرد:
»بسم الله الرحمن الرحیم، یا الله یا حافظ یا حفیظ یا رقیب!»
به نام خداوند بخشنده ی بخشایشگر؛
ای خدای یکتا! ای نگهبان! ای نگهدارنده! و ای مراقب همگان (2)!
3. و نیز آورده اند که از پیامبر خواست تا دعایی به او بیاموزد تا به هنگام طواف خانه ی خدا آن را زمزمه نماید، که پیامبر فرمود: به هنگام طواف بگو: بارخدایا! گناهانم را بیامرز و لغزش های خواسته و ناخواسته و زیاده روی در کارهایم را بر من ببخشای…
»قالت خدیجة: یا رسول الله! ما اقول و انا اطوف بالبیت؟…»
قال: قولی اللهم اغفر لی ذنوبی و خطای و عمدی و اسرافی فی أمری…» (3)
1) بحار / ج 91 / ص 224.
2) مهج الدعوات / ص 17.
3) الأنوار الساطعة من الغراء الطاهرة / ص 330.