محمد را نکو همسر خدیجه
عزیز قلب پیغمبر خدیجه
یقین باشد پس از زهرا و زینب
بود از هر زنی برتر خدیجه
پناه امتی بود و نبی را
به روز بی کسی یاور خدیجه
گهی غمخوار او هنگام سختی
صفابخش دل شوهر خدیجه
میان دلبران همتای او کیست
دل «لولاک» (1) را دلبر خدیجه
زنی چون حوریان مجذوب شوهر
همه آسایش همسر خدیجه
وجود «رحمة للعالمین» را
پرستار و نوازشگر خدیجه
گرفته با ادب چون هاله ی نور
چراغ وحی را در بر خدیجه
به طوفان بلا چون کوه محکم
به کشتی امان لنگر خدیجه
مبارز همسری هم راز و نستوه
شکوه غم ز پا تا سر خدیجه
توان بخش صفوف مؤمنان بود
به تنهایی چو یک لشکر خدیجه
چو می شد سنگباران خانه ی او
به پیش مصطفی سنگر خدیجه
به شام تار خورشید نبوت
بود مهتاب روشنگر خدیجه
وفا و عشق و عفت زینت اوست
ندارد غیر از این زیور خدیجه
همین وارستگی شایسته ی اوست
چو زهرا را بود مادر خدیجه
کشد بار عطای آسمانی
چو باشد مادر کوثر خدیجه
چه کوثر آن که یکتا همچو طاهاست
صدف شد بر چنین گوهر خدیجه
زنامش مادران بر خود ببالند
که دارد یک چنین دختر خدیجه
چه خوش باشد غلام خود بخواند
»حسان» را در صف محشر خدیجه (2)
1) اشاره به این جمله ی کوتاه از احادیث قدسی است که خدای فرزانه، پیامبر و ریحانه ی ارجمندش فاطمه علیهاالسلام را، راز آفرینش و علت نهایی خلقت معرفی نموده و خطاب به آن حضرت می فرماید:»یا احمد! لولاک لما خلقت الأفلاک، و لولا علی لما خلقتک، و لولا فاطمة لما خلقتکما؛» »هان ای احمد! اگر تو نبودی جهان را نمی آفریدم، و اگر علی نبود تو را، و اگر فاطمه نبود شما را.» الجنة العاصمة / ص 149 به نقل از «فاطمه ی زهرا علیهاالسلام از ولادت تا شهادت / ص 12 / ترجمه و نگارش از همین قلم.
2) از آقای حسان چایچیان.