امتیاز دیگر خدیجه علیهاالسلام، بشارت ها و نویدهایی است که ـ در مورد رسیدن به بهشت و سعادت ماندگار،
در مورد خشنودی خدا از بینش و منش مترقی او،
در مورد نثار سلام و درود خدا بر او،
در مورد مقام پرشکوه او در نظر فرشتگان،
و در مورد نسل سرفراز و ماندگار اوـ به وسیله ی پیک وحی به پیامبر خدا رسید و هر کدام نشانگر مقام والای او در بارگاه خدا و امتیاز اوست؛ برای نمونه:
1. زنان برگزیده ی بهشت ـ که به هنگام ولادت دخت ارجمند خدیجه به یاری او آمده بودند ـ پس از طلوع نورسیده اش، او را به مام ارجمندش دادند و گفتند:
»خذ بها یا خدیجة طاهرةً مطهرةً زکیةً میمونةً، بورک فیها و فی نسلها؛» (1)
هان ای خدیجه! کودک گران مایه ات را برگیر که پاک و پاکیزه است و خدا او و نسل سرافرازش را پربرکت ساخته است.
2. به هنگام رحلت جانسوز او، پیامبر سخت غرق در اندوه بود که ریحانه ی ارجمندش فاطمه علیهاالسلام برگرد پدر می چرخید و به او پناه می برد و پیاپی از مادر می پرسید: پس مام ارجمندم کجاست؟
پیامبر در این اندیشه بود که چه پاسخی به ریحانه اش بدهد، که فرشته ی وحی فرود آمد و گفت: ای پیامبر! پروردگارت پیام می دهد که به ریحانه ات سلام برسان و به او بگو: مادرت در خانه ای پرشکوه، در بهشت پرنعمت و زیبای خداست؛ سرای شکوهباری که از یک قطعه ی بزرگ بلورین پدید آمده و پایه هایش از طلا و ستونش از یاقوت سرخ است و مریم و آسیه، آن دو بانوی پاک روش و نواندیش او را در میان گرفته و همدم و همنشین او هستند (2)
3. و نیز آن حضرت در واپسین لحظه های حیات ظاهری پیامبر، از حال مام ارجمندش خدیجه پرسید، که پیامبر با اشاره به مقام پرفراز آن بانوی پرمعنویت و اخلاص در عالم برزخ و جهان پس از مرگ، فرمود:
»فی قصر له اربعه ابواب الی الجنة؛»
دخت سرفرازم! مام ارجمندت خدیجه، اینک در کاخ پرشکوهی است که از چهارسو، درهای آن به بهشت پرطراوت و پرنعمت خدا گشوده می شود (3)
4. امیر آزادی در واپسین لحظه ها، در آرامش خاطر بخشیدن به فرزندانش به یکی از آنان فرمود:
»یا بنی! لاجزع علی ابیک بعد الیوم، هذا جدک محمد المصطفی، وجدتک خدیجة الکبری، و امک فاطمة الزهراء… فطب نفساً، و قر عیناً، و کف عن البکاء؛» (4)
پسرم! پس از امروز برای پدرت دیگر نه رنجی خواهد بود، و نه اندوه و دردی؛ این نیای گران قدرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم، آن برگزیده ی بارگاه خداست، و این هم مادر والایت خدیجه، بانوی کمال و معنویت است، و این نیز مادرت فاطمه علیهاالسلام و اینان هم حوریان بهشت هستند که چشم انتظار پدرت می باشند و به استقبال او آمده اند؛ پس تو ای نور دیده ی پدر! دل توفان زده را به لطف خدا آرامش بخش و دیده ات روشن باد که دیگر بر پدرت رنج و اندوهی نیست.
5. و نیز از امیر علیه السلام آورده اند که: روزی پیامبر فاطمه اش را اندوه زده دید. از او دلیل گرفتگی اش را پرسید که او گفت: به یاد روز رستاخیز افتادم.
پیامبر ضمن بیانی از مهر خدا به او در روز رستاخیز، فرمود: فاطمه جان! آن روز تو با شکوه و عظمتی وصف ناپذیر به صحرای محشر وارد می گردی، و در راهت به سوی محشر، مریم به همراه هفتاد هزار حوریه به استقبال تو می آید… آن گاه افزود:
»ثم تستقبلک امک خدیجة اول المؤمنات بالله و برسوله و معها سبعون الف ملک بایدیهم الویة التکبیر…» (5)
پس از او مام گران مایه ات خدیجه ـ که پیشتاز در ایمان به خدا و پیامبرش بود ـ به همراه هفتاد هزار فرشته ـ که نشان شکوه و عظمت خدا را به دست دارندـ به استقبال تو می آیند…
1) بحار / ج 16 / ص 80.
2) بحار / ج 16 / ص 2؛ ج 22 / ص 509؛ ج 43 / ص 27؛ جلاء العیون / ج 1 / ص 136.
3) بحار / ج 22 / ص 509؛ امالی صدوق / ص 378.
4) بحار / ج 42 / ص 83.
5) بحار / ج 8 / ص 53 ـ 55.