هیچ کس پس از پیامبر حق شناس، به اندازه ی امیر آزادی و فاجعه ی مرگ جانسوز بانوی بزرگ آزادی گرفته و اندوه زده نشد؛ چرا که او از سویی با خرد و دانش و بینش و منش مترقی و ایمان و اخلاص وصف ناپذیر یار و مشاور اندیشمند و پاک منش پیامبر نیک آشنا بود و از دگرسو، از نقش کارساز او در حمایت از پیامبر و پیشرفت دین و آیین او و ایجاد تحول مطلوب در آن جامعه و شرایط یخ زده نیک آگاه بود.
فزون بر آن، آن حضرت از سویی خدیجه علیهاالسلام را مادر پرمهر و مربی دلسوز و آموزگار لایق دوران کودکی خویش می شناخت، و از دگرسو در همه ی فراز و نشیب های پس از بعثت و آغازین سال های دعوت آزادی بخش پیامبر، او را هم اندیش و هم رزم و همراه و همگام خویش در دفاع از قرآن و پیامبر و نمونه ی مقاومت و شکیب یافته بود؛ به همین جهت در سوگ جانسوز خدیجه و پدر ارجمندش ابوطالب، آن دو پشتیبان پراعتبار اسلام و پیامبر باران اشک از دیدگان فروباراند و چنین سرود:
اعینی جودا بارک الله فیکما
علی هالکین لاتری لهما مثلاً
علی سید البطحآء وابن رئیسها
و سیدة النسوان اول من صلی
مهذبة قد طیب الله خیمها
مبارکة والله ساق لها الفضلا
فبت اقاسی الهم والثکلا
مصابهما ادحی الی الجود الهوا
لقد نصرا فی الله دین محمد… (1)
هان ای دو چشم من باران اشک از آسمان دیدگانم فرو بارید، خدا این گریه و این باران اشک را در سوگ دو یار فداکار اسلام و قرآن و دو
پشتیبان بی همانند پیامبر آزادی و عدالت بر شما مبارک سازد؛ چرا که آن دو به راستی انسان های بی نظیری بودند.
هان ای دو چشم من! در سوگ غمبار سالار حجاز و فرزند سالار مکه ابوطالب و نیز در رحلت جانسوز سالار زنان که نخستین بانوی توحیدگرا و پیشتازترین زن در راه آزادی و معنویت بود و با پیامبر نماز می گزارد و به نیایش می نشست، باران اشک فروبارید.
بر همان بانوی خودساخته و پاک روش و پاک منشی که خدا خیمه و سرای و گرداگردش را پاک و پاکیزه ساخته است.
بر همان بانوی پربرکتی که خدا او را به خاطر نواندیشی و شایسته کرداریش به شاهراه فضیلت و والایی ها راه نموده است.
دریغ و درد که اینک در سوگ رحلت جانسوز آن دو انسان والا و بشردوست، گرفتار آمدم و به غم فراق آنان دچار شدم، آه که رحلت جانسوز آن ها روز و شب مرا تیره و تار ساخته است.
این دو یار راستین و شجاع و پیامبر، دین و آیین آسمانی و سعادت بخش را، شهامتمندانه یاری کردند و با شجاعتی تحسین برانگیز با همه ی وجود و اعتبار و توا و امکانات خویش با حق ستیزان و بیدادگران و تاریک اندیشان مبارزه نمودند.
و نیز این گونه سرود:
اباطالب عصمة المستجیر
و غیث المحول و نور الظلم
لقد هد فقدک اهل الحفاظ
فصلی علیک ولی النعم…
هان ای پدر! ای ابوطالب! که پناهگاه بی پناهان و پناه جویان بودی، و باران رحمت در خشک سالی ها و نور در تاریکی ها.
مرگ تو مدافعان حق و عدالت را تکان داد و سست کرد. پس درود خدا و صاحب نعمت بر تو باد و خشنودی پروردگار ارزانی ات باد که برای پیامبر آزادی و عدالت بهترین عمو بودی (2)
1) مناقب آل ابی طالب / ج 4 / ص 70؛ بحار / ج 44 / ص 193.
2) دیوان ابوطالب / ص 35؛ سیره ی ابن هشام / ج 1 / ص 375.