جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

ازدواج با رسول الله صلَّی الله علیه و آله:

زمان مطالعه: 4 دقیقه

چون حضرت رسول صلی الله علیه و آله، تمایل خدیجه را به ازدواج با خود دریافت، عموهای خود را خبر کرد و به خواستگاری خدیجه فرستاد. (1)

حضرت صادق علیه السلام می‌فرماید:

چون رسول الله صلی الله علیه و آله، اراده‌ی ازدواج با خدیجه بنت خویلد نمود، ابوطالب با جمعی از خویشان و گروهی از قریش نزد عمرو بن اسد عموی خدیجه، و یا وَرَقة بن نَوفَل پسر عموی خدیجه آمدند (2) و ابوطالب آغاز سخن نمود و گفت:

» الحَمدُ لِرَبِّ هذا البَیتِ؛ الَّذی جَعَلَنا مِن زَرعِ إبراهیمَ وَ ذُرِّیةِ إسماعیلَ، وَ أنزَلَنا حَرَماً آمِناً، وَ جَعَلَنا الحُکّامَ عَلَی النّاسِ، وَ بارَکَ لنا فی بَلَدِنا الّذی نَحنُ فیه. ثُمّ إنّ ابنَ أخی هذا- یعنی: رسولَ الله صَلَّی اللهُ علَیهِ وآلِهِ- مِمَّن لا یوزَنُ بِرَجُلٍ مِن قریشٍ إلّا رُجِّحَ به. وَ لا یقاسُ به رَجُلٌ إلّا عَظُمَ عَنهُ. و لا عِدلَ لَهُ فِی الخَلق. و إن کانَ مُقِلاًّ فی المالِ. فَإنَّ المالَ رَفدٌ جارٍ و ظِلٌّ زائلٌ. و لَهُ فی خدیجةَ رَغبَةُ. وَ لَها فیهِ رَغبَةٌ. و قَد جِئناکَ لِنَخطِبَها إلَیکَ بِرضاها وَ أمرِها. وَ المَهرُ عَلَی فی مالی الَّذی سَأَلتُمُوهُ عاجِلَهُ وَ آجِلَهُ. و لَهُ- و رَبِّ هذا البَیتِ- حَظٌّ عظیمٌ و دینٌ شائعٌ وَ رَأی کامِلٌ «.

» حمد و ثنا صاحب این خانه (کعبه) را که ما را از کِشت ابراهیم و ذُرّیه‌ی اسماعیل قرار داد و ما را به حرمی امن فرود آورد، و ما را بر مردم فرمانروایی داد، و مبارک نمود شهر ما را که در آن هستیم. این برادر زاده‌ی من- یعنی رسول الله صلی الله علیه و آله- کسی است که سنجیده نشود با مردی از قریش، مگر اینکه برتر باشد. و مقایسه نشود با مردی، مگر این که عظیم تر از او باشد. و او را همتایی در میان آفریدگان نباشد گرچه مال و ثروت در اختیار ندارد. چه، مال عطایی است آمدنی به اندازه‌ی نیاز، و سایه ای است از بین رفتنی. او خواستار خدیجه است و خدیجه نیز خواهان وی و ما آمده ایم تا او را با رضایت و خواسته اش از تو خواستگاری کنیم. و برای مهریه، آنچه خواهید در کوتاه مدت و دراز مدت بر عهده‌ی من است. و به صاحب این خانه سوگند، او را بهره ای بزرگ و آیینی فراگیر و رأیی کامل است».

آنگاه ابوطالب خاموش شد و عمو یا پسرعموی خدیجه که یکی از دانشمندان مسیحی بود خواست پاسخ دهد، لیکن دچار لکنت زبان شد و از عهده‌ی سخن گفتن برنیامد. خدیجه، خود از غایت شوق به سخن در آمد و گفت:

» ای عمو، گرچه تو در سخن راندن از من سزاوارتری، اما از خودم به خودم سزاوارتر نیستی. ای محمد! من خود را به تزویج تو در آوردم و مهریه ام را در مال خود قرار دادم. عمویت را بگو تا شتری قربانی کند و با آن ولیمه ای دهد؛ و خودت هم نزد همسرت بیا! «.

ابوطالب گفت:

» شاهد باشید بر خدیجه که محمد را پذیرفت و مهریه را به گردن گرفت «.

برخی از قریش گفتند:

«تعجب است از این که زنان مهریه را عهده دار می‌شوند!».

ابوطالب در خشم شدیدی شد و از جای برخاست- او از جمله کسانی بود که مردان از حشمتش می‌ترسیدند و خشم او را خوش نداشتند – و گفت:

» اگر مردان همانند برادرزاده ام باشند و مهر زیادی از جانب زنان تضمین شود باکی نیست. ولی اگر آنان همچون شما باشند، تزویج نمی‌شوند مگر با مهر گران».

ابوطالب شتری قربانی کرد و رسول الله صلی الله علیه و آله نزد خدیجه شد. و مردی از قریش به نام عبدالله بن غَنم چنین گفت:

هنیئاً مَریئاً یا خدیجةُ قَد جَرَت

لَکِ الطَّیرُ فیما کانَ مِنکِ بِأَسعَدِ

تَزَوَّجتِ خَیرَ البَرِیةِ کُلِّها

وَ مَن ذَاالَّذی فی النّاسِ مِثلُ مُحَمَّدِ؟!

وَبَشَّرَ بِهِ البَرّانِ عیسَی بنُ مَریمَ

وَ مُوسَی بنُ عِمرانَ؛ فَیا قُربَ مَوعِدِ!

أَقَرَّت بِهِ الکُتّابُ قِدماً بِأنَّهُ –

رَسُولٌ مِنَ البَطحاءِ هادٍ وَ مُهتَدِ (3)

– گوارایت باد ای خدیجه که پرنده‌ی اقبال تو به پرواز آمد در آنچه از تو به نیکوترین شکل سر زد.

– با بهترین آفریدگان ازدواج کردی. و همچون محمد در میان مردمان که باشد؟!

– دو راستگو؛ عیسی بن مریم و موسی بن عمران، آمدنش را مژده داده اند وموعد چه نزدیک است!

– نویسندگان از زمان های دور آورده اند که او فرستاده ای از سرزمین بطحاست که مردمان را هدایت کند و خود هدایت شده باشد.

شیخ طوسی، تاریخ ازدواج را دهم ربیع الاول و سن شریف رسول الله صلی الله علیه و آله را در آن هنگام بیست و پنج سال نوشته است (4) و گفته می‌شود که خدیجه در آن هنگام پانزده سال بزرگتر از حضرت رسول صلی الله علیه و آله بود (5) و پیش از آن حضرت، دو شوهر کرده بود که یکی ابوهاله تمیمی نام داشت، و دیگری عتیق بن عابد مخزومی. (6)

اما ابن عباس و جمعی از دانشمندان برآنند که خدیجه‌ی کبری به هنگام ازدواج با حضرت رسول صلی الله علیه و آله، فقط بیست و هشت سال داشته است. (7)

و افزون بر آن دانشورانی همچون احمد بَلاذُری، ابوالقاسم کوفی، سید مرتضی و شیخ طوسی معتقدند که خدیجه کبری در آن هنگام دوشیزه بود. (8)


1) تاریخ ابن اثیر، ج 2، ص40.

2) وَرَقة بن نَوفَل عموزاده‌ی خدیجه‌ی کبری می‌باشد؛ ولی در این روایت، از او به عنوان عمو یاد شده است. در میان عرب رسم بر این است که عموزاده را گاهی از جهت احترام عمو گویند، چنانکه در برخی نقاط ایران نیز چنین است.

3) الکافی، ج 5، ص374 و 375.

4) مصباح المُتهَجّد، شیخ طوسی، ص 791.

5) تاریخ (الکامل) ابن اثیر، ج 2 ، ص 39؛ طبقات ابن سعد، ج 8، ص 174، ذکرُ عددِ اَزواج النبیِّ صلی الله علیه [و آله] وسلم.

6) اُسدُ الغابَة، ج6، ص79؛ انساب الاشراف، ج1، ص406.

7) بنگرید به: کشفُ الغُمَّة، ج 2، ص 135؛ انساب الاشراف، ج 1 ، ص 98.

8) بنگرید به: مناقب ابن شهر آشوب، ج 1، ص 138.