نخستین عامل سازنده ی شخصیت، عامل وراثت یا عامل خانه و خانواده به مفهوم گسترده ی آن است.
در گذشته، همواره این پرسش در ذهن انسان ها سوسو می کرد که چه عاملی صفات و ویژگی های ظاهری و باطنی یک بوته ی گل را به نسل بعد انتقال می دهد؟ به گونه ای که بذر یک گل را وقتی در باغچه ی خانه می افشانیم و می پروریم، درست نسخه ای از اصل و آینه ای است از گل
مادر، و در رنگ و رو، عطر و بو، خاصیت و قیافه، زیبایی و طراوت، دل انگیزی و درس آموزی یادآور همان ریشه و همان گل سال پیش است؛ عامل این خصوصیات چیست؟ همین گونه در جهان حیوان و انسان.
امروز دانش و تجربه ی گرانبهای بشر با سیر شتابان خویش برای این پرسش، پاسخ های شایسته و سازنده ای را یافته، و عامل وراثت و مهندسی خانه و خانواده را نخستین عامل سازنده ی شخصیت و انتقال دهنده ی ویژگی های جسمی، و روحی نسل های گذشته به نسل حاضر و نسل حاضر را به آیندگان دور و نزدیک اعلام می کند.
این عامل و نقش سازنده اش، در آیات و روایات، با ظرافتی وصف ناپذیر ترسیم شده است، که از نمودهای این واقعیت را می توان در انبوه روایات مربوط به تشکیل کانون خانواده و گزینش همسر (1)، و نیز در
موضوع شیر و شیرخواردگی کودک و توجه دادن به سلامت فکری، عاطفی و روانی مادر نگریست.
از همین زاویه است که برای شناخت بانوی بزرگ حجاز باید پدر و مادر گران قدر و نیاکان ارجمند و مربیان و ارکان خاندانش را شناخت.
1) برای نمونه، 1. قرآن در بیان این حقیقت علمی و تربیتی می فرماید:»رب لا تذر علی الأرض من الکافرین دیاراً – إنک إن تذرهم یضلوا عبادک و لا یلدوا إلا فاجراً کفاراً» پروردگارا! هیچ کس از این کفرگرایان و حق ناپذیران را بر روی زمین باقی مگذار؛ چرا که اگر آنان را باقی گذاری، بندگانت را گمراه می کنند و جز بدکار و بسیار ناسپاس به دنیا نمی آورند و نمی پرورند. نوح / 26 ـ 27.2. از آیه های 33 ـ 37 آل عمران به روشنی دریافت می گردد که رشد و کمال انسان در گرو شایستگی و برازندگی و کارکرد دقیق و مسئولانه ی این چهار عامل سرنوشت ساز است:الف ـ مادر شایسته کردار؛ب ـ پدر آگاه و مسئول؛ج ـ آموزگار فرزانه و دلسوز؛د ـ غذای جسمی و روحی و عاطفی و فرهنگی کامل و درست.بدین سان در این آیات نیز در میان چهار عامل سرنوشت ساز وراثت، تغذیه، تربیت و محیط عامل خانه و خانواده یا اصل وراثت در صدر قرار دارد.3. و روشنگری می کند که در جامعه های پیشین نیز، اصل وراثت مورد توجه بود، و می دانستند که فرزند پدر و مادر پاک روش و پاک منش، از نظر وراثت باید درست کار باشد، و جز آن را عجیب می دیدند و دنبال عامل مخرب می گشتند؛ «قالوا یا مریم لقد جئت شیئاً فریاً – یا اخت هرون ما کان ابوک امرأ سوء و ما کانت امک بغیاً. مریم / 27 ـ 28.4. پیامبر در مورد نقش سرنوشت ساز اصل وراثت در سلامت جسم و فکر، در بیان معجزه آسایی فرمود: «انظر فی أی شیء تضع ولدک فإن العرق دساس.» نیک بنگر که فرزندت را از کدامین مادر به دنیا می آوری و به هنگام ازدواج چه کسی را به عنوان مادر فرزندت بر می گزینی؛ چرا که منش و روش پدر و مادر و نیاکان بر اساس اصل وراثت بسان صفات جسمی آنان به فرزندان انتقال می یابد.5. و نیز فرمود: «ایاکم و تزوج الحمقاء فإن صحبتها ضیاع و ولدها ضباع؛» از ازدواج با زن کم خرد و کودن بپرهیزید که همدمی و همنشینی با او تباهی عمر و زندگی است و فرزندانش نیز متجاوز و ستمکار خواهند شد؛ همین گونه است ازدواج با مرد کم خرد و کودن. بحار / ج 103 / ص 233 ـ 237.6. و نیز فرمود: «ایاکم و خضراء الدمن! قیل و ما خضراء الدمن؟ قال: المرئة الحسناء فی منبت السوء؛» از نزدیک شدن به سبزه و شکوفه ای که در محیط نامساعد و فاقد موازین بهداشتی روییده است بپرهیزید. پرسیدند که منظور از آن چیست؟ فرمود: دختر زیبایی که در رویشگاه و خاندانی فاقد بینش و منش انسانی و فرومایه ولادت و بار آمده است.7. و نیز فرمود: «من شرب الخمر… فلیس باهل ان یزوج اذا خطب؛» هرکس پس از اعلام حرمت شراب از سوی خدا به زبان من، بازهم از آن بنوشد، هرگاه به خواستگاری آید بدانید که در خور پاسخ مثبت نیست. ازدواج در اسلام / ص 55.8. امیرمؤمنان در این مورد فرمود: «حسن الأخلاق برهان کرم الأعراق؛» زیبایی های معنوی و اخلاقی یک انسان در زندگی نشانگر پاکی وراثت و ریشه و تبار اوست.9. و نیز اصل وراثت از دیدگاه او، به گونه ای حساس است که آن را نه تنها در گزینش همسر که در گزینش مدیران و مسئولان جامعه و سپردن قدرت و امکانات ملی به آنان، شایسته ی دقت می نگرد و در منشور جاودانه اش به «مالک» هشدار می دهد که مباد بی ریشه و تباری را بر مردم ریاست و یا بر کشورشان مدیریت دهد، که تباهی و بیداد و رسوایی به بار می آورد؛ «… و توخ منهم أهل التجربة والحیاء من أهل البیوتات الصالحة والقدم فی الإسلام المتقدمة فإنهم أکرم أخلاقاً و أصح أعراضاً و أقل فی المطامع إشراقاً و أبلغ فی عواقب الأمور نظراً…» نهج البلاغه / نامه ی 53.10. امام باقر در پاسخ پرسشی از ازدواج با زن زیبایی ـ که از نظر خرد بیمار است ـ فرمود: او را به عنوان مادر برای فرزندانش انتخاب نکند و اگر با او ازدواج کرد مراقب باشد که باردار نگردد؛ «قال: لا و لکن ان کانت عنده امة مجنونة فلا بأس…«.11. نقش سرنوشت ساز اصل وراثت در ساختن زمینه ی سعادت و سلامت فرد و جامعه و یا تباهی و انحطاط آن ها به گونه ای است که حسین علیه السلام در نهضت آزادی خواهانه اش، هم حق پذیری و حق گرایی خوبان و تاریخ سازان روزگار را به ریشه و تبار و خاندان و مادر آنان نسبت می دهد و هم شرارت و خودسری و شقاوت برخی از بدترین خودکامگان را.او به «حر» آن چهره ی هوشمند و حق گرا ـ که با اندیشه و تصمیم و انتخاب درست، خرد و نسل و تبار خود را از رسوایی دنیا و آخرت رهانید، فرمود: «بخ بخ لک یا حر! أنت الحر کما سمتک امک؛» به! به! درود بر تو آزاد مرد! راستی که تو آزاده ی دنیا و آخرت هستی، درست همان گونه که مادرت نامت را «حر» نهاد و تو را آزادمنشانه شیر داد و آزاده پرورد.12. خود آن حضرت در برابر فشار استبداد برای رأی خواهی زورمدارانه، به ریشه و تبار آزادمنش و ذلت ستیزش توجه می دهد آن گاه می فرماید: فردی چون من با این ریشه و تبار پرافتخار و خاندان درخشان و سبک و منش عادلانه و بشردوستانه، با عنصر خودکامه و تبهکاری چون یزید دست بیعت نخواهد داد؛ «مثلی لا یبایع مثله…» لهوف / ص 98.13. و نیز روز عاشورا، شیرآسا می خروشد که: این فرومایه و فرزند فرومایه، اینک مرا میان دو انتخاب قرار داده است: ذلت پذیری در برابر فرومایگان، یا مرگ آزادمنشانه! اما چه قدر دور است از ما که ذلت را برگزینیم! خدا و پیامبرش و ایمان آوردگان و دامان های پاک و رگ و ریشه های پاکیزه و مغزهای روشن اندیش و جان های ستم ستیز نمی پذیرند که ما فرمانبرداری فرومایگان و پایمال گران حقوق و آزادی مردم را بر شهادتگاه رادمردان مقدم بداریم! «ألا و إن الدعی بن الدعی قد رکز بین اثنتین: بین السلة والذلة، و هیهات منا الذلة، یأبی الله لنا ذلک و رسوله والمؤمنون و حجور طابت، و طهرت، و أنوف حمیة، و نفوس ابیته من تؤثر طاعة اللئآم علی مصارع الکرام…» مثیرالأحزان / 55.